بیایید به شیطون رو دست بزنیم!

بیایید به شیطون رو دست بزنیم!

 

ای یاران من! ای سربازان من! ای شیاطین! زود بشتابید نزد من.

ای وای این چه صداییه انگار رئیس بزرگ جناب ابلیسه، داره فریاد می زنه و ما ها رو صدا می زنه!

باید کار مهمی پیش آمده باشه که رفته بالای کوه ثور این طور صیحه می کشه، زودتر بریم ببینیم چی شده!

(یاوران ابلیس هر یک از طرفی به سمت کوه ثور شتافته و در مقابل وی گوش به فرمان می ایستند.)

ما همگی در خدمت تو هستیم ای شیطان بزرگ بگو چه اتفاقی افتاده؟!

چی باید می شد؟! با این آیه ی نازل شده حساب ما پاکه، دیگه باید بساطمون رو جمع کنیم بریم.

آیه؟! حالا کدوم آیه هست؟!

مگه نشنیدید؟!

وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى‏ ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ (آل‏ عمران/135)

و آنها که وقتى مرتکب عمل زشتى شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا مى ‏افتند؛ و براى گناهان خود طلب آمرزش مى‏ کنند و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟ و بر گناه اصرار نمى‏ ورزند با اینکه مى‏ دانند.

 

واقعا هم حق داری ای رئیس بزرگ این جوری حرص بخوری، اگر قرار باشه مردم توبه و استغفار کنند حتی بعد از بزرگترین گناها و خدا اونا رو ببخشه و از سر تقصیرشون بگذره دیگه کارو بار ما از دم کساده!

خوب برای همین همتون رو صدا زدم دیگه، به من بگید کدومتون می تونه با این قضیه مقابله کنه؟

سرورم من هستم، خودم تو یک چشم به هم زدن اثرش رو خنثی می کنم.

نه! نه! کار تو نیست، موضوع جدی تر از این حرفاست از پسش بر نمیای تو رو من می شناسم.

من استاد! من داوطلبم. یه نقشه ای می ریزم که هیچ بشری نتونه به این آیه عمل کنه.

تو؟؟! فکر نکنم! نه تو هم نه! از عهدش بر نمیایی، باید خیلی ماهر تر از این حرفا باشه.

رئیس من می تونم، کار خودمه، مطمئن باشید!

خنّاس؟؟! آره! فکر کنم کار خودت باشه، نقشه ت چیه؟

الآن براتون تعریف می کنم استراتژیم چیه:

یک: اول وعده و وعید می دم و دل مردم رو پر از آرزوهای دور و دراز می کنم تا به خاطر رسیدن به اونا به هر خبط و خطایی دست بزنند و از هر دری وارد بشن.

دوم: سرگرمشون می کنم تا یادشون به استغفار نیفته، به این ترتیب فرصت عمرشون تموم میشه بدون این که توبه کرده باشند.

ابلیس: آفرین به تو! شادمانم کردی، از غم رها شدم، فهمیدم هنوزم می تونم به گمراه کردن مردم ادامه بدم.

در این هنگام هیاهوی شادی و هلهله شیطان به هوا بر می خیزد.(1)

 

* * *

همانگونه که مشاهده کردید شیطون برای اینکه موهبت الهی توبه و بازگشت به تقوا رو از بندگان خدا سلب کنه از حربه غفلت استفاده کرد او با روش های مختلف ما رو سرگرم و غافل می کنه تا به یاد توبه نیفتیم و تصورکنیم فرصت زیادی برای این کار مونده و عجله ضرورتی نداره.

حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام ضمن خطبه ای فرموده اند:

«…آرزوهاى آدمى فریب دهنده است و اجل او پوشیده، و شیطان او را رها نمى‏ کند تا به وسیله آرزوها توبه ‏اش را به تأخیر اندازد و معصیت را برایش جلوه مى‏ دهد، تا مرتکب آن شود و به این وسیله به آرزوى خود برسد چه اندوه‏ آور است غفلت کسى که عمر خود را تباه نموده و به بدبختى و شقاوت بیفتد، پس از خدا درخواست مى‏ کنم که ما و شما را از آن کسانى قرار ندهد که نعمت الهى را بى‏ مورد مصرف کردند و در عبادت قصور ورزیدند و پس از مرگ نادم و محزون هستند

(ارشاد القلوبترجمه سلگى/ج‏1/ 215 )

و نیز فرموده :

«پس خدا رحمت کند کسى را که توبه خود را پیش اندازد و شهوت خود را عقب اندازد و براى لغزش هاى خود طلب بخشش کند، براى اینکه آرزوهاى او با او خدعه و مکر مى ‏کند و اجل و وقت مرگ او بر او پوشیده است و شیطان بر او موکّل است، به آرزوها او را از توبه باز مى ‏دارد تا آن را به عقب اندازد و انتظار فرصت ببرد و شیطان گناهان را در نظر او زینت مى‏ دهد تا به جا آورد. تا این که ناگهان مرگ او در رسد و او در حال غفلت باشد.

(ارشاد القلوبترجمه طباطبایى/ص 129)

 

سال هاست که خناس و دستیارانش با همین شگرد به فریب دادن و گمراه کردن مردم مشغول هستند. اون ها از یک طرف مردم را به پیروی از هوا های نفسانی و گناه دعوت می کنند، از طرف دیگر فرصتی رو که خداوند برای بندگان فراهم کرده و در دسترسشون قرار داده یعنی توبه و استغفاررو از ذهنشون پاک می کنن تا به آستانه مرگ و سفر آخرت برسند بی آنکه توبه کرده باشند، می بینید؟! ابلیس حق داره که از شوق این پیروزی فریاد بزنه و هیاهو ی شادی سربده!

فرصت ها کوتاهند و خواب غفلت ما سنگین! اما آیا ما واقعا در مقابل این ترفند شیطون بی دفاع هستیم؟! راهی نیست که پیش از اون که به مرداب غفلت بیفتیم فکری برای ایمان و اعتقاداتمون کرده و از فرصت هامون محافظت کنیم؟!

چرا، خداوند هرگز بنده هاش رو در مقابل دشمنی به این غدّاری تنها رها نکرده، قطعا پناهگاهی هست، این دژ مستحکم و پناهگاه مطمئن، مولای ما حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند.

از امام رضا علیه السلام روایت شده که :

«… و همانا امام أمین وثیق و والد رفیق و برادر شفیق است و مفزع عباد و پناه ایشان در محل درماندگى و أیام اضطرار و گرفتارى أنام می باشد…»

(احتجاجترجمه غفارى مازندرانى/ج‏4/ص 165)

در واقع نه خنّاس و یاران عفریتش و نه حتی خود ابلیس هیچکدوم قادر نیستند که به حریم امام زمان علیه السلام وارد شده و به افرادی که به آن جا پناهنده شدند آسیبی رسونده و گمراهشان کنند.

لذا اگر ما پیش از آن که دیوار غفلت اونقدر بلند بشه که نتونیم کاری برای خودمون انجام بدیم به سوی مولامون رفته و در خواست کمک کنیم بدون شک اون پدر دلسوز ماها رو در پناه می گیرند و نه تنها به موقع شیطان رو از اطرافمون رانده و از خواب غفلت بیدار و هشیارمون می کنند بله به برکت این پناه بردن و با اذن و اجازه حضرت دعاها و حرزهایی که می خونیم هم اثر بخش شده و تأثیر خودشون رو در دفع این دشمن آشکار و لشکریان مجهزش می گذاره. (2)

گوش کنید: هلهله شادی ابلیس و دستیاراش عالم رو ورداشته به خودشون می بالند که آخرین تیر حیله رو هم به طرف ما شلیک کردند، بیایید ما هم بیکار ننشینیم و کاری کنیم که همشون غافلگیر شده و این فریاد شادی توی گلوهای آن ها خفه بشه!

بیایید به شیطون رو دست بزنیم و قبل از اون که آخرین حیله اش رو به کار بندازه، به حصن حصین امام زمان علیه السلام پناه برده و از تیر رس خناس دور بشیم !

 

پی نوشت:

 

1- ازحضرت صادق (ع) روایت شده که فرمود:

هنگامى که این آیه نازل شد: وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ

(و کسانى که هر ‏گاه گناه بزرگى را مرتکب شوند یا بسبب نافرمانى بخودشان ستم کنند خداوند را یاد کنند و از او براى گناهان خود طلب آمرزش مینمایند) ابلیس به کوهى در مکه که بآن ثور میگویند بالا رفت و با صداى بلند پیروان سر سخت و نیرومند خود را نزد خویش خواند و ایشان نزد او جمع شدند و گفتند: اى بزرگ و آقاى ما براى چه ما را خواندى و طلب نمودى؟ ابلیس گفت این آیه نازل گشته (و سعى و کوشش ما در وادار نمودن مردم بگناهان از بین رفت)

پس کدام یک از شما میتواند براى آن راه و چاره‏ اى سازد (و گناه‏کاران را از استغفار و توبه باز دارد) پس یکى از ایشان برخاست و گفت من با فلان طریق (و طریق و راه را بیان کرد) چاره آن میکنم، ابلیس باو گفت تو چاره آن را نتوانى کرد، پس دیگرى بپا خاست و مانند آن شخص اول سخن گفت، ابلیس باو گفت: تو از عهده این قسمت نمیتوانى بر آئى، پس وسواس خناس (که از نیرومندترین ایشانست) گفت: من از عهده آن بر آیم، ابلیس گفت: با چه وسیله و راهى؟ گفت: بواسطه آنچه که بایشان وعده دهم و بر آرزوهاى باطل و بیهوده وادارشان نمایم تا آنکه مرتکب گناهان شوند و چون مرتکب گناه گشتند استغفار و طلب آمرزش نمودن را از یاد ایشان ببرم و از خاطرشان محو سازم، پس ابلیس باو گفت: تو از عهده چاره آن بر مى ‏آئى و او را تا روز قیامت باین کار گماشت.)

(طرائف الحکم یا اندرزهاى ممتاز، ترجمه/‏ ج‏2/ص442)

 

2-از عبد اللَّه بن حى روایت شده است که گفت: شنیدم از امیر المؤمنین علیه السّلام میفرمود:

هر کس قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را یازده بار بعد از نماز صبح بخواند در آن روز بگناهى دچار یا آلوده نشود هر چند این بر خلاف میل شیطان است.

(ثواب الاعمالترجمه غفارى/ص 289 )

منبع : پدر مهربان

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مكتب اهل البيت (ع)
1
فضیلت لعن دشمنان اهل البیت علیهم السلام

فضیلت لعن دشمنان اهل البیت علیهم السلام  امام صادق “علیه السلام” فرمودند: پدرم از پدرش و او از جدّش از پیامبر “صلی الله علیه و آله و سلم” نقل نمود که فرمودند: « هر کس توانائی به یاری ما اهل بیت ندارد و در تنهایی خود دشمنان ما را لعن …

مكتب اهل البيت (ع)
خلاصه از زندگینامه امام حسن عسگری علیه السلام

  خلاصه از زندگینامه امام حسن عسگری علیه السلام نام : حسن شهرت : عسگری ، زکی ، هادی ، سراج ، رفیق لقب : الخاص کنیه : ابو محمد معروف به « ابن رضا» علیه السلام نام پدر :امام علی النقی علیه السلام نام مادر: سوسن یا حدیثه یا سلیل تاریخ …

مكتب اهل البيت (ع)
آیا ما شیعه هستیم یا محبّ اهلبیت ؟!

آیا ما شیعه هستیم یا محبّ اهلبیت ؟! در تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام حدیثی وارد شده است که آن را ابویعقوب یوسف بن یزیاد و علی بن سیار روایت کرده اند، این دو بزرگوار می گویند: شبی در خدمت امام عسکری(ع) بودیم- در آن زمان حاکم آن سامان …