آثار دعا برای فرج (19) / بی گناه می شویم
مَثل ما وقتی که دعای فرج می خوانیم، مَثل کسی است که با نگاه مشتاقانه، به عالمی ربّانی که در گذر است نگاهی بیندازد و او از سر لطف و محبّت، عبا از دوش بردارد و بر دوش آن مشتاق بیندازد! اگر کسی تجربه ی هدیه گرفتن از انسان بزرگی را داشته باشد، حتماً می فهمد که در چنین موقعیتی، انسان نه تنها از اشک شوق لبریز می شود، بلکه می ماند که چگونه استحقاق دریافت چنین هدیه ی کریمانه ای را یافته است.
البته من مطمئنم که با کمی – و حتی کمتر از کمی- دقّت در زندگی خودتان می توانید لحظه هایی را پیدا کنید که بدون داشتن شایستگی، پاداشهای شگفت آوری داشته اید. این را هم مطمئنّم که این هدیه از طرف خداوند بوده است. مثال مشترک همه ی شمایی که این مطلب را می خوانید، سلامت چشم است! این چشم را خداوند در همان لحظه ای که متولد شدید، بدون آنکه هیچ گلی به سر آفرینش زده باشید، از روی محبّت و بزرگواری به شما بخشیده است.
حالا وقتی که دعای فرج می خوانیم، خداوند پاداشی به ما می دهد که قابل قیاس با هیچ معامله و معادله ی این جهانی نیست. اصلاً شاید اگر خوب هم فکر کنیم از خودمان بپرسیم چرا؟! ولی از آنجایی که هیچ کس مانند خداوند بی همتا نیست، نباید این کار خداوند چندان هم ما را متعجب کند! خداوند، گناه کسی را که دعای فرج می خواند، به ثواب تبدیل می کند.
«تبدیل سیئات به حسنات» چیزی است که جز در درگاه خداوند، در هیچ کجای جهان نمی توان یافت. دلیل این حرفمان هم حدیثی است از رسول اکرم (صلي الله عليه وآله) که فرمودند: «هيچ قومي به ذکر خداي – عزّوجلّ – ننشينند، مگر اين که فرشته اي از آسمان آنان را آواز دهد که: برخيزيد! به تحقيق که سيّئات شما مبدّل به حسنات شد و همگي تان آمرزيده شديد.» (1)
همچنین معلوم است که یاد کردن از مولای غریبمان، حضرت بقیة الله (عجل الله تعالی فرجه)، ذکر است. دلیلش هم روایتی است از معلّم مکتب شیعه، امام صادق (علیه السلام) که می فرمایند: «ذکر (یاد) ما از [اقسام] ذکر خدا است، و ياد دشمنان ما از [مصاديق] ياد شيطان است.» (2)
حالا اگر کسی بر شیاطین لعنت فرستاد و آرزوی برپا شدن حکومت حق را در سر گذراند، اگر کسی برای آمدن منتقم حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و حضرت سید الشهدا (ع)، قدمی برای اصلاح خودش برداشت، اگر کسی از مؤمنان گرفتار، در دوران غیبت گره گشایی کرد، هیچ کس تعجّب نمی کند که کرم خداوند بر دوش او عبایی از محبت بیندازد. خداست دیگر!
پی نوشت:
1. عدّة الداعي: 238؛ به نقل از موسوی اصفهانی، محمد تقی، مکیال المکارم، نشر مسجد مقدس جمکران، ج1، ص 482
2. وسائل الشيعه: 1180:4؛ و کافي: 496:2؛ به نقل از همان، ص 483
پ.میعاد
بدون دیدگاه