آرزوی معاویه: ای کاش نام پیامبر را دفن میکردم که هیچ کس از او یاد نکند!!!
ابن ابی الحدید با سند خودش نقل میکند از پسر مغیرة بن شعبه که از قول پدرش نقل کرده :
شبی با معاویه گرم صحبت بودم به او گفتم ای معاویه تو اکنون پیر شده و اخر عمرت است بیا و با بنی هاشم مهربان باش بلکه بعد از تو نام نیکی از تو بر زبان ها بیفتد معاویع ناراحت شد و گفت چگونه با بنی هاشم مهربان باشم حال آنکه مردی از تیم (ابوبکر) به خلافت رسید و به ظاهر با انان مهربانی کرد اکنون هیچ نامی از او نیست سپس مردی از عدی (عمر) خلافت کرد و ده سال خود را به زحمت انداخت ولی هیچ نامی از او نیست بعد از آن عثمان خلافت را به دست گرفت و هیچ نامی از نیست ولی ابن ابی کبشه (لقبی که کفار به پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله میدادند) سالهاست که مرده ولی هنوز مردم روزی پنج بار نام او را در ماذنه ها فریاد میزنند. نه به خدا هیچ گاه با بنی هاشم مهربانی نخواهم کرد تا اینکه نام محمد را دفن کنم و هیچ نامی از او باقی نماند.
مدرک:مروج الذهب بهامش ابن اثیر ج9ص49 حوادث سال 212شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید ج1ص463
بدون دیدگاه