آوردن فاطمه قرص نانى براى پيغمبر وقصه زن بدويه با پيغمبر
در خبر است که امير المؤمنين عليه السلام فرمايد که: با پيغمبر صلى الله عليه واله وسلم گاهى که به حفر خندق مشغول بوديم. اذ جاءت فاطمة ومعها کسيرة من خبز، فدفعتها الى النبى صلى الله عليه واله وسلم فقال النبى صلى الله عليه وآله وسلم: ما هذا الکسيرة: فقالت: خبزته قرصا للحسن والحسين عليه السلام جئتک منه بهذه الکسيرة، فقال النبى صلى الله عليه وآله وسلم: يا فاطمة انه اول طعام دخل جف اليک منذ ثلاث: يعنى: فاطمه وارد شد وپاره ى نانى همراه داشت، پس تسليم پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم نمود، پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: اين پاره ى نان از کجاست: فاطمه عرض کرد که: قرص نانى براى حسنين طبخ نمودم؛ وپاره اى از آن خدمت شما آوردم؛ پس پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: فاطمه؛ اين اول طعاميست که پس از سه روز داخل شکم من مى شود.
واز حضرت صادق عليه السلام رسيده است که: زن بدويه خدمت پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم رسيد، ديد آن حضرت روى خاک نشسته وغذا ميل مى کند، گفت: يا رسول الله صلى الله عليه واله وسلم غذا خوردن شما مثل عبد، ونشستن شما هم مثل عبد است، فرمود: کدام بنده اعبد از من است، آن زن گفت: لقمه اى از طعام خود به من مرحمت فرما، حضرت لقمه اى به او داد، گفت نمى خواهم مگر همان لقمه ى را که در دهن شماست، حضرت لقمه را از دهن بيرون آورد وبه او داد، آن زن آن را گرفت وخورد، حضرت صادق (عليه السلام) فرمود که: تا آخر عمر ديگر هيچ دردى به آن زن عارض نشد.
واز ابن عباس نقل شده که: پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم روى زمين نشست، وروى زمين غذا ميل مى فرمود، وگوسفند را خود مى بست، ودعوت غلامان را اجابت مى فرمود وانس بن مالک گويد که: پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم به اطفال گذشت، پس سلام کرده با ايشان مشغول غذا خوردن گرديد.
ونظير اين اخبار زياده از حد تواتر در حالات اين خانواده نقل شده است.
اصل وعلمت منهم الوفاء به، فقبلتهم وقربتم.
ترجمه وعالم بودى که ايشان وفا به آن عهد مى نمايند، پس لا جرم ايشان را براى هدايت مقبول داشتى، ومقرب خود نمودى.
منبع:
وظائف الشيعة شرح دعاى ندبه
نويسنده: عباسعلى اديب