آيا بشر احتياج به امداد غيبى دارد؟
برخى معتقدند که بشر با پيشرفت علمى وتکنيک وتمدنى که در ظاهر پيدا کرده احتياج به امدادهاى غيبى ندارد.
ولى جواب اين است که: منشا انحرافات بشر تنها نادانى نيست تا با پيشرفت علم وتکنيک، انحرافات برطرف شود، بلکه عوامل ديگرى نيز منشا انحرافات بشر است که نه تنها در بشر امروزى باقى مانده بلکه بيشتر نيز شده است. اين عوامل عبارتند از: غرايز وتمايلات مهار نشده، شهوت وغضب، افزون طلبى، جاه طلبى، لذت طلبى وبالاخره نفس پرستى ونفع پرستى که همه اينها در بشر امروز موجود است. علم در امروز به صورت بزرگ ترين دشمن بشر در آمده است. علم گرچه چراغ روشنايى است ولى استفاده از ان بستگى به موارد استعمال ان دارد. علم ابزارى براى هدف است نه تشخيص دهنده هدف.
ويل دورانت مى گويد: (ما از نظر ماشين توانگر شده ايم واز نظر مقاصد فقير).(15) انسان عصر علم با انسان ما قبل اين عصر در اينکه اسير وبنده خشم وشهوت خويش است هيچ فرقى نکرده است. علم نتوانسته است ازادى از هواى نفس را به او بدهد. علم نتوانسته است ماهيت هيتلرها را تغيير دهد، بلکه علم دست انها را درازتر کرده وشمشير را تبديل به بمب اتم کرده است.
راسل مى گويد: (زمان حاضر زمانى است که در ان حسّ حيرت توام با ضعف وناتوانى همه را فرا گرفته است. مى بينيم به طرف جنگى پيش مى رويم که تقريبا هيچ کس خواهان ان نيست. جنگى که همه مى دانيم قسمت اعظم نوع بشر را به ديار نيستى خواهد فرستاد…).(16)
اگر انسان بر اساس علل مادّى وظاهرى قضاوت کند پى مى برد که اين بدبينى ها بجاست، فقط يک ايمان معنوى وايمان به امدادهاى غيبى لازم است که اين بدبينى ها را زايل وتبديل به خوش بينى کند ومعتقد باشد که سعادت بشريت، رفاه وکمال او، زندگى انسانى ومقرون به عدل وازادى وامن وخوشى بشر در اينده است وانتظار بشر را مى کشد.
ارى شخص تربيت شده در مکتب الهى مى گويد: ممکن نيست که جهان به دست چند نفر ديوانه ويران شود. او مى گويد: درست است که جهان بر سر پيچ خطر قرار گرفته است، ولى خداوند همان طور که در گذشته – البته در شعاع کمترى – اين معجزه را نشان داده وبر سر پيچ خطر، بشر را يارى کرده واز استين غيب، مصلح ومنجى رسانده است، در اين شرايط نيز چنان خواهد کرد که عقل ها در حيرت فرو رود….
شهيد مطهرى رحمه الله مى فرمايد: (… اين انديشه، بيش از هر چيز، مشتمل بر عنصر خوش بينى نسبت به جريان کلّى نظام طبيعت وسير تکاملى تاريخ واطمينان به اينده وطرد عنصر بدبينى نسبت به پايان کار بشريّت است…).(17)
پی نوشت :
(15) لذات فلسفه، بخش دعوت.
(16) اميدهاى نو، ص 2.
(17) قيام وانقلاب مهدى عليه السلام، ص 7-5.
موعود شناسى وپاسخ به شبهات
بدون دیدگاه