آيا پيامبر اکرم وامامان معصوم از مهدى موعود خبر داده اند؟
پاسخ: بايد گفت که از ناحيه مقدسه پيغمبر اکرم (صلى الله عليه وآله وسلم) وامامان معصوم عليهم السلام، روايات بسيارى با سندهاى معتبر راجع به وجود حضرت مهدى، وظهور آن موعود جهانى وارده شده است که جاى هيچ گونه شک وترديد را براى طالبان حقيقت باقى نمى گذارد، وما در اين جا نمونه هايى را از آن بزرگواران نقل مى کنيم:
– رسول اکرم (صلى الله عليه وآله وسلم) فرموده است: (مهدى از فرزندان من است، اسم او، اسم من (محمد) وکنيه اش کنيه من (ابو القاسم) است، از نظر اخلاق وخلقت، شبيه ترين مردم به من است؛ براى او غيبت وحيرتى است که در آن مردم بسيارى گمراه مى شوند، آنگاه مثل (شهاب ثاقب) مى آيد وزمين را پر از عدل وداد خواهد کرد همچنان که پر از ظلم وستم شده بود).(14)
– امير المؤمنين (عليه السلام) فرموده است: (قائم ما غيبتى طولانى خواهد داشت، شيعيان را چنان مى بينم که براى پيدا کردن او دشت ودمن را زير پا گذارده ولى او را پيدا نکنند؛ بدانيد آنها که در غيبت وى در دين خويش ثابت بمانند ودر طول مدت غيبتش منکر وى نشوند، روز قيامت با من خواهند بود. آنگاه فرمود: چون قائم ما ظهور کند، بيعت هيچ کس در گردن وى نمى باشد. از اين رو ولادتش پوشيده خواهد ماند وخودش از نظرها پنهان مى شود).(15)
– جابر بن عبد الله خدمت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) شرفياب شد، در حالى که در مقابل حضرت لوحى بود که در آن لوح اسامى اوصيا نوشته شده بود. من شمردم، دوازده نام ديدم که آخر آن اسمها (قائم) بود وسه نام محمد وچهار نام آنها على بود.(16)
– امام حسن (عليه السلام) مى فرمايد: (مگر نمى دانيد که هيچ يک از ما ائمه نيست جز اينکه بيعت با سلطان وگردنکش زمانش را به گردن دارد (يعنى حقشان که امامت وخلافت باشد، ظالمانه وغاصبانه پايمال مى شود)، جز آن قائمى که عيسى بن مريم پشت سرش به نماز مى ايستد وخداوند متعال تولدش را مخفى ووجودش را غايب فرمايد، تا هنگام خروج، بيعت هيچ کس در گردنش نباشد؛ واو نهمين فرزند برادرم حسين (عليه السلام) فرزند مهتر زنان است، خداوند عمرش را در غيبتش طولانى کند، سپس او را به قدرت خود در صورت جوانى کمتر از چهل سال ظاهر کند تا بدانند خدا بر هر چيز قادر وتواناست).(17)
– امام حسين (عليه السلام) فرموده است: (در نهمين فرزند من، سنتى از يوسف (عليه السلام) وسنتى از موسى (عليه السلام) است، واو قائم ما اهل بيت است که خداوند امر او را در يک شب اصلاح مى فرمايد).(18)
– امام سجاد (عليه السلام) فرموده است: (در قائم ما چند سنت از سنت هاى انبيا هست؛ از آدم، نوح، ابراهيم، موسى، عيسى، ايوب ومحمد (صلى الله عليه وآله وسلم). اما از آدم ونوح، طول عمر است؛ واما از ابراهيم، ولادت پنهانى است؛ واما از موسى، ترس وغيبت است؛ واما از عيسى، اختلاف آراى مردم پس از اوست. (چنانکه پس از بالا رفتن آن حضرت، بعضى گفتند مرد وبعضى گفتند به دار آويخته شد و..). واما از ايوب، گشايش وفرج بعد از امتحان است، واما از محمد (صلى الله عليه وآله وسلم)، خروج با شمشير است).(19)
– امام باقر (عليه السلام) فرموده است: (هنگامى که اوضاع روزگار دگرگون شود ومردم گويند: قائم مرده يا هلاک شده، يا بگويند: به کدام بيابان رفته است؛ وآنها که خواستار نابودى او مى باشند بگويند: کسى که استخوانهايش پوسيده شده چگونه ظهور مى کند؟!
شما به ظهور او اميد وار باشيد؛ وچون بشنويد که ظهور نموده است، به سوى او بشتابيد ولو با خزيدن از روى برف باشد).(20)
-امام صادق (عليه السلام) فرموده است: (روش غيبتى که در پيغمبران بود، طاق النعل بالنعل (با همه خصوصياتش) درباره قائم ما اهل بيت جارى شود… واو همچنين فرزند پسرم موسى است، او پسر خاتون کنيزان است، غيبتى کند که اهل باطل در آن به شک افتند، سپس خداوند او را ظاهر نمايد، وشرق وغرب زمين را به دست وى فتح کند. عيسى بن مريم فرود آيد وپشت سر او نماز گذارد، وزمين به نور صاحبش روشن ومنور گردد، ودر همه روى زمين جايى نماند که عبادت غير خدا مى شده جز اينکه در آنجا پرستش خدا شود، ودين همه خاص خدا شود، گرچه مشرکان نپسندند).(21)
– امام کاظم (عليه السلام) فرموده است: (آنان قائمى که زمين را از دشمنان خدا پاک، واز عدل وداد پر نمايد، چنانکه از ظلم پر شده بود، او پنجمين فرزند من است، او را غيبتى طولانى است، چون بر جان خود خائف است. ودر آن (عصر غيبت) گروههايى از دين برگردند وجمعى پايدار مانند، خوشا به حال شيعيان ما که در غيبت قائم، به ولايت ما چنگ زنند وبه دوستى ما وبيزارى از دشمنانمان ثابت بمانند، آنان از مايند وما نيز از آنهائيم، ايشان به امامت ما راضى اند وما به تشيع آنها؛ پس خوشا به حال آنها، به خدا سوگند که آنان در روز قيامت در درجه ما با ما هستند).(22)
– امام رضا (عليه السلام) فرموده است: (قائم ما کسى است که چون خروج کند، در سن پيران وسيماى جوانان است. وبه قدرى نيرومند است که اگر به بزرگترين درخت روى زمين دست دراز کند آن را از بيخ برکند، واگر ميان کوهها فرياد زند، سنگها پاشيده شوند، عصاى موسى وانگشتر سليمان را به همراه دارد. او چهارمين فرزند من است، خداوند هر چه خواهد، او را در حجاب وپرده خود غايب کند، سپس ظاهرش نمايد وزمين را به دست او از عدل وداد پر کند چنانکه از ظلم وستم پر شده است).(23)
– امام جواد (عليه السلام) فرموده است: (قائم ما همان مهدى (عجل الله فرجه) است. او کسى است که در زمان غيبتش واجب است انتظار کشيده شود، وهنگامى که ظهور کرد اطاعتش کنند؛ واو سومين نفر از فرزندان من است. قسم به آن خدايى که محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) را مبعوث به نبوت فرمود وما را به امامت انتخاب نمود، اگر از عمر دنيا فقط يک روز باقى مانده باشد، خداوند آن روز را چنان طولانى گرداند تا اينکه قائم ما در آن روز خارج شده وظهور نمايد. پس با ظهورش زمين را از عدل وداد پر کند، چنانکه تا آن زمان پر از ظلم وستم بود).(24)
– عبد العظيم حسنى به امام هادى (عليه السلام) عرض کرد: پس از شما چه کسى مولاى من است؟ حضرت فرمود: (پس از من فرزندم حسن؛ ومردم نسبت به جانشين پس از او چگونه اند؟ عرض کرد: براى چه؟ اى مولاى من. فرمود: براى اين که شخص وى ديده نشود. وحرام است که او را به اسمش ياد کنند، تا اينکه خروج کرده وزمين را پر از عدل وداد نمايد، چنانکه پر از ظلم وستم شده است).(25)
– امام حسن عسکرى (عليه السلام) فرموده است: (شما مردم را چنان مى بينم که بعد از من درباره جانشينم اختلاف پيدا مى کنيد. آگاه باشيد! کسى که معتقد به امامت امامان بعد از پيغمبر باشد، ولى فرزند مرا انکار کند، مانند آن است که تمام پيغمبران را باور دارد، ولى نبوت پيغمبر خاتم (صلى الله عليه وآله وسلم) را منکر شود. در صورتى که هر کس منکر رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) باشد، در واقع، همه پيغمبران را انکار نموده است. زيرا اطاعت آخرين نفر ما، مانند اطاعت اولين آنها است، وهر کس که منکر اولين معصوم ما شود، آخرين نفر ما را انکار نموده است).(26)