Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the wp-useronline domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/lk84vgdi/domains/hadiskadeh.ir/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114

Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the all-in-one-wp-security-and-firewall domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/lk84vgdi/domains/hadiskadeh.ir/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114

Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the wordpress-seo domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/lk84vgdi/domains/hadiskadeh.ir/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114
اثبات کفر ابوبکر و عمر از کتب شیعه و سنی - حدیث کده : اثبات حقانیت مکتب اهل البیت علیه السلام

اثبات کفر ابوبکر و عمر از کتب شیعه و سنی

{ با این اسناد اگه کسی بازهم از این دو ملعون دفاع کنه دردین و مذهب و انسانیت خودش باید شک کنه..!!}

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

اثبات کفر عمر و ابابکر از کتب اهل سنت:

1) بدعت گذار کافر است   !

قال رسول الله صلی الله علیه واله: آَبیَ اللهُ آن یقبلَ عملَ صاحبِ بدعةٍ حتیّ یدع بدعتَه. (۱)
خداوند عمل بدعت گذار را تا وقتی که دعوت به بدعتش می کند قبول نمی کند.

قال رسول الله صلی الله علیه و اله: لا یقبل الله لصاحبِ بدعةٍ صوماً و لا صلوةً و لا صدقةً و لا حجّاً و لا عُمرةً و لا جهاداً و…یخرج من الاسلامِ کما تخرج الشعرة من العجین. (۲)
خدا هیچ عملی را از قبیل نماز روزه صدقه حج و…از بدعت گذار قبول نمی کند و او از اسلام خارج میشود… .

قال رسول الله صلی الله علیه و اله: اهل البدع شرالخلق و الخلیفة (کنزالعمال)
اهل بدعت بدترین مخلوقات و موجودات هستند.

قال رسول الله صلی الله علیه واله: اهل البدع کلاب اهل النار (کنزالعمال)
اهل بدعت سگ های اهل آتش هستند.

عنه فی قوله تعالی: إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَ كانُوا شِیَعاً هم اصحاب البدع و اصحاب الاهواء لیس لهم توبة. انا منهم بریء و هم منی بُراء. (کنزالعمال)

پیامبر اکرم صلی الله علیه واله درباره این آیه قرآن: "كسانى كه دین خویش را پراكنده كردند و گروه گروه شدند" فرمودند آنها اهل بدعت و اصحاب و یاران هوا و هوس هستند . برای ایشان توبه ای نیست. من از ایشان بیزارم و ایشان نیز از من بیزارند.

تا اینجا از کتب اهل سنت اثبات شد که بدعت گذار کافر است. حال سوال اینجاست که آیا عمر بدعت گذار بوده است یا خیر ؟ طبق اعتراف خود او در دین بدعتهای بسیاری را گذاشته است. مانند:

الف) بدعت حلال کردن شراب توسط عمر:

عمر می گفت: آب را داخل شراب کنید و بخورید مانعی ندارد! همچنین آورده اند یک وقتی مردم شام از سرما و سنگینی آب و بدی محصول زمین نزد عمر شکایت بردند. عمر به آنها اجازه داد که شراب را بجوشانند وقتی دو ثلث آن کم شد یک سوم باقیمانده را بیاشامند! (3)

جصاص داستان جالبی دراین رابطه از عمر نقل میکند. میگوید: یک روز عربی که شراب خورده بود. عمر خواست او را با تازیانه حد بزند عرب گفت: من همان شرابی را خوردم که خودت میخوری!!! عمر شراب خود را خواست و آن را با آب مخلوط نمود و گفت: هر کس در این موضوع شک کرد آب را داخل شراب نماید مانعی ندارد آنگاه پس از اینکه عرب را حد شراب زد خودش شراب را نوشید ! (4)

در حالی که شراب با آب مخلوط شود باز هم شراب است و پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: هر چه را که زیادی آن مستی آورد کمی آن نیز حرام میباشد خواه مستی بیاورد یا نیاورد. (5)

ب) پایه گذاری بدعت قیاس توسط عمر:

حافظان حدیث و تاریخ نگاران اسلامی نامه ای درباره دستور العمل حکومتی و قضائی از عمر به ابوموسی اشعری نقل کرده اند که بیان گر پیش قدمی عمر در مطرح نمودن قیاس است. و اینکه او قیاس را به عنوان یک قاعده فقهی و یک قانون اسلامی در جهت استنباط احکام شرعی پایه گذاری کرد. این نامه هنگامی نوشته شد که نامبرده از طرف عمر والی حکومت عراق بود و مشتمل بر این فراز است:

الفهم الفهم فیما تلجلج فی صدرک مما لیس فی کتاب الله و لا سنه. ثم اعرف الاشباه و الامثال و قس الامور عند ذلک.
ترجمه: هر آنچه به خاطرت خطور می کند و خبری از آن در کتاب و سنت نیست پیرامون آن فهمت را به کار انداز. آنگاه شبیه ها و همانندهای آن را شناسائی کن و آنها را به یکدیگر قیاس نما. یعنی حکم آنچه را که مورد نص کتاب و سنت است بر آنچه در کتاب و سنت مطرح نشده جاری کن… (6)

ج) بدعت تراویح:

ابن شهاب از عروة بن زبیر، از عبدالرحمان بن عبدالقاری نقل کرده که گفت: شبی از شبهای رمضان با عمربن خطاب به مسجد رفتیم، مردم متفرق بودند و هرکس برای خود نماز می خواند و بعضاً مردی با اقوام خود به نماز مشغول بود. عمر چون این بدید گفت: به عقیده من اگر اینها را با یک امام گرد آوریم بهتر است. و در پی این تصمیم ابیّبن کعب را به امامت گماشت.

شب دیگر به اتفاق به مسجد رفتیم و مردم به جماعت نماز می خواندند، عمر گفت: نعم البدعة هذه این بدعت خوبی است! البته نمازی که پس از خوابیدن بخوانند; یعنی آخر شب از اینکه اوّل شب اقامه شود بهتـر خـواهـد بـود. (7)

د) بدعت نهی از متعه توسط عمر:

عمر گفت: متعتان کانتا علی عهد رسول الله و انا احرمهما و اعاقب (8)
یعنی دو متعه در زمان پیامبر اکرم صلوات الله علیه واله (حلال) بوده و من امروز آنها را حرام میکنم و مرتکبین آنها را به کیفر میرسانم.  يكي متعه زنان و دیگری متعه حج.

پس سیر منطقی و یا به بیانی دیگر خلاصه این بحث این شد که:

عمر طبق مصادر اهل سنت بدعت گذار هستند.
طبق مصادر اهل سنت بدعت گذار کافر است.
نتیجه: عمر کافر است.

2) نزاع کننده در خلافت کافر است !

ابن مغازلی به سند متصل از ابوذر روایت کرده که پیامبر اکرم ص فرمودند: هرکه بعد از من با علی علیه السلام در خلافت منازعه کند کافر است. (9)

در نزاع عمر و ابابکر با آقا امیر المومنین علیه السلام در رابطه با خلافت هیچ شکی وجود ندارد. فکر نکنم که نیاز به استدلال باشد. همان بس که به اعتراف بزرگان اهل سنت نزاع عمر و ابابکر با علی علیه السلام بر سر خلافت به جایی کشید که ابوبکر دستور حمله به خانه آقا امیرالمومنین علیه السلام را صادر کرد و عمر به پیروی از او به خانه وحی حمله کرد و این حمله باعث کشته شدن حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت محسن سلام الله علیه شد.

برای اطلاع بیشتر در این مورد میتوانید به مصادر (اهل سنت) زیر مراجعه فرمایید:

مصنف ابن ابی‏شیبه 8/ 572
میزان الاعتدال 2/ 490، شماره 4549
انساب الأشراف 1/ 586، ط دار معارف، قاهره
تذکره الحفاظ 3- 092، شماره 860.
سیر اعلام النبلاء 13/ 162، شماره 96.
البدایه والنهایه 11/ 65، حوادث سال 279
الامامه و السیاسه، ص 12، چاپ المکتبه التجاریه الکبری، مصر
عقد الفرید، ج 4 ص 268
تاریخ طبری، ج 3 ص 430
مروج الذهب، ج 2 ص 303.
و…

3) گوینده: حسبنا کتاب الله کافر است !

إِنَّ الَّذِینَ یَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یُرِیدُونَ أَنْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُرِیدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذلِكَ سَبِیلًا أُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ حَقًّا وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرِینَ عَذاباً مُهِیناً

یعنی: آنان كه به خدا و رسولان او كافر شوند و خواهند كه میان خدا و پیغمبرانش جدایى اندازند و گویند: ما به برخى (از انبیاء) ایمان آورده و به پاره‏اى ایمان نیاوریم و خواهند كه میان كفر و ایمان راهى اختیار كنند به حقیقت كافر اینهایند و ما براى كافران عذابى خوار كننده مهیا ساخته‏ایم. (10)

از این آیه شریفه فهمیده می شود که کسانی که قصد دارند تا بین خدا و رسول جدائی بیاندازند کافران حقیقی هستند. و نکته جالب اینجاست که قران تنها درباره این نوع کافران فرموده است که این ها کافران حقیقی هستند !

اما ببینیم چگونه عمر سعی کرد تا بین خدا و رسولش جدائی بیاندازد:

پیامبر اکرم صلی الله علیه واله در لحظات آخر عمرشان فرمودند:

قلم و کاغذ بیاورید تا وصیتنامه ای برای شما بنویسم که بعد ازمن هرگز گمراه نشوید.

ولی عمر بن خطاب گفت: ان النبی غلبه الوجع و عندکم کتاب الله حسبنا کتاب الله !!! (11) (این حدیث در اصح کتب اهل سنت موجود می باشد)

در قسمت اول جمله عمر توهین بسیار بزرگی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله می کند. اینقدر این توهین بزرگ است که حقیر خجالت میکشم آن را ترجمه کنم. ولی بحث ما بر سر قسمت دوم جمله است که گفت: "کتاب خدا ما را بس است"

عمر با گفتن این جمله همان کاری را کرد که در ایه شریفه مذکور در مورد آن صحبت میکند. یعنی او با این جمله قصد بر این داشت تا بین کلام خدا (قران) و پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله جدائی بیافکند. و در واقع او چنین گفت که خدا یک چیز می گوید و پیامبر ص چیز دیگر. و در میان این دو ما باید به کلام خدا تمسک بجوئیم !

در حالیکه خود قران درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه واله می فرماید:

وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى.
یعنی: وهرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید! آنچه میگوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست.

خلاصه این بحث:

عمر بن خطاب با گفتن "کتاب خدا ما را بس است" بین خدا و رسول جدائی افکند.
قران کریم کسانی که بین خدا ورسول جدائی می افکنند را کافر حقیقی می نامد.
نتیجه: عمر (طبق قران و روایت معتبر اهل سنت) کافر حقیقی می باشد.

4) آزار دهنده حضرت زهرا سلام الله علیها کافر است !

خداوند میفرماید:

إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِینا
یعنی: قطعاً آنان كه خدا و پیامبرش را مى‏آزارند، خدا در دنیا و آخرت لعنتشان مى‏كند، و براى آنان عذابى خواركننده آماده كرده است.

قال رسول الله صلی الله علیه و اله:
فاطمة بضعة منی من آذاها آذانی و من آذانی فقد آذی الله.
یعنی: فاطمه سلام الله علیها پاره تن من است. هر کس او را اذیت کند مرا اذیت نموده و هرکس مرا بیازارد خدا را آزرده است. (12)

این حدیث بین شیعه و سنی متواتر و صحیح می باشد. البته ما اینجا به اقتضای بحث تنها اسناد سنی را آوردیم.

و اما عمر و ابابکر این قدر حضرت زهرا سلام الله علیها را اذیت و ازار نمودند که آن حضرت خطاب به آن دو نفر فرمود:

انی اشهد الله و ملائکته انکما اسخطتمانی و ما ارضیتمانی و لئن لقیت النبی لاشکونکما الیه. (13)

خدا و ملائکه اش را شاهد میگیرم که شما دو نفر مرا به خشم آوردید و رضایت مرا جلب نکردید و اگر پیامبر ص را ملاقات نمایم هر اینه شکایت شما دو نفر را به وی خواهم کرد.

در صحیح بخاری ح۶۲۳۰ امده است:

فوجدت فاطمة علی ابی بکر فی ذلک فهجرته فلم تکلمه حتی توفیت…فلما توفیت دفنها زوجها علی لیلا و لم یوذن بها ابابکر و صلی علیها.

یعنی: فاطمه سلام الله علیها بر ابوبکر غضب نمودو با او قطع رابطه کرد و تا زمانی که زنده بود با ابوبکر سخن نگفت…هنگامی که از دنیا رفت. شوهرش علی علیه السلام وی را شبانه دفن کرد. و به ابوبکر خبر نداد و خودش بر جنازه وی نماز خواند.

ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه خود ج۶ص۵۰ می نویسد:

ان فاطمة ماتت و هی واجدة علی ابی بکر و عمر.
یعنی فاطمه سلام الله علیها از دنیا رفت در حالی که سخت از ابوبکر و عمر غضبناک بود.

با توجه به روایات مذکور آزار و اذیت حضرت زهرا سلام الله علیها توسط عمر از مسلّمات می باشد.

خلاصه بحث:

عمر  و ابابکر حضرت زهرا سلام الله علیها را آزرده اند. (طبق روایات معتبر اهل سنت)
آزرده شدن حضرت زهرا سلام الله علیها مساوی است با آزرده شدن خدا و رسول. (طبق روایت متواتر بین شیعه وسنی)
آزرده شدن خدا و رسول لعن و عذاب الهی را به دنبال دارد. (طبق ایه ای که ذکر شد)

5) دشمن اهل بیت علیهم السلام کافر است !

در این رابطه احادیث فراوان و متواتری در کتب اهل سنت یافت می شود. که ما در اینجا تنها به گوشه ای از آن ها اشاره می کنیم:

قال رسول الله صلی الله علیه و اله:
یا علی لو ان احدا عبدالله حق عبادته ثم شک فیک و اهل بیت (فی) انکم افضل الناس کان فی النار.

ای علی اگر کسی آنچنان خدا را عبادت کند که حق عبادت او را ادا کرده باشد. پس درباره افضلیت و برتری تو اهل بیتت بر مردم شک نماید سرنوشتش اتش است. (13)

قال رسول الله صلی الله علیه و اله:
یا علی لو ان امتی صاموا حتی یکونوا کالحنایا و صلوا حتی یکونوا کالاوتار. ثم ابغضوک لاکبهم الله فی النار.

ای علی اگر امت من انقدر روزه بگیرند که (همانند قوس و کمان) کمر خمیده شوند و آن قدر نماز بخوانند تا چون زه کمان لاغر گردند و با تودشمنی نمایند خداوند آن ها را به رو در آتش افکند. (14)

و اما اثبات دشمنی عمر و ابابکر با مولا علی و اهل بیت علیهم السلام برای اهل تحقیق و علمای غیر متعصب بسیار واضح و مسلم است. قطعا می توان به عنوان مثال به ظلم ایشان بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه واله به ال رسول در غصب حق خلافت مولا علی علیه السلام و غصب فدک از حضرت زهرا سلام الله علیها و ….اشاره کرد.

البته روایات مذکور در بحث قبلی مبنی غضب حضرت زهرا سلام الله علیها بر عمر و ابابکر و همچنین ازار و اذیت حضرت زهرا سلام الله علیها توسط آن دو نفر به خوبی نشان دهنده عداوت و دشمنی عمر و ابابکر با اهل بیت علیهم السلام می باشد.

خلاصه بحث:

عمر و ابابکر (طبق روایات و مصادر تاریخی فراوان اهل سنت) دشمن اهل بیت علیهم السلام بوده اند.
دشمن اهل بیت علیهم السلام (طبق روایات اهل سنت) کافر است.
نتیجه: عمر وابابکر کافرند.

اثبات کفر عمر و ابابکر از کتب شیعه

۱) امام موسی بن جعفر علیه السلام فرمودند:

هما الکافران علیهما لعنة الله و الملائکة و الناس اجمعین. و الله ما دخل قلب احد منهما شی ء من الایمان…کانا خداعین مرتابین منافقین حتی توفتهما ملائکة العذاب الی محل الخزی فی دار المقام. (15)

یعنی: آن دو (ابابکر و عمر) کافرند نفرین خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنها باد. به خدا سوگند هیچگاه به دل ایمان نداشتند…همیشه حیله باز و اهل شک و ریب و نفاق بودند تا ملائکه عذاب آنها را قبض روح و به جایگاه خواری در دارالمقام (دوزخ) فرستادند.

۲) ابوحمزه ثمالی می گوید: به حضرت امام علی بن الحسین علیه السلام عرض کردم:
أسألک عن فلان و فلان؟
حضرت فرمودند: فعلیهما لعنة الله بلعناته کلها مات و الله و هما کافران مشرکان بالله العظیم (16)

از شما درباره احوال ابابکر و عمر سوال میکنم؟
حضرت ع فرمودند: به عدد تمام لعنتهای الهی لعنت خدا بر آن دو باد و به خدا سوگند که آن دو مردند در حالی که نسبت به خدا کافر بودند و شرک می ورزیدند.

۳) ابوعلی خراسانی از غلام امام سجاد علیه السلام نقل میکند. که او گفت:
کنت معه فی بعض خلواته. فقلت: ان لی علیک حقا الا تخبرنی عن هذین الرجلین عن ابی بکر و عمر؟ فقال کافران کافر من احبهما. (17)

در خدمت حضرت تنها بودم به ایشان عرض کردم: همانا بر شما از برای من حقی است آیا مرا از احوال آن دو شخص ابوبکر و عمر خبر نمی دهید؟
پس حضرت فرمودند: آن دو کافرند و هرکس هم که محبت آنها را در دل داشته باشد کافر است.

۴) ابوحمزه ثمالی گوید: از امام سجاد علیه السلام راجع به آن دو نفر (ابوبکر و عمر) سوال شد. حضرت فرمودند: کافران و کافر من تولاهما. (18)
آن دو کافرند و هر کس موالی آنها باشد کافر است.

۵) فضیل بن رسان از امام باقر علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمودند: مثل ابی بکر و شیعته مثل فرعون و شیعته و مثل علی و شیعته مثل موسی و شیعته. (19)
مثل ابوبکر و پیروانش مثَل فرعون و فرعونیان است و مثل علی ع و شیعیانش مثل موسی و پیروانش است.

۶) امام صادق علیه السلام می فرمایند:
من شک فی کفر اعدائنا و الظالمین لنا فهو کافر. (20)
کسی که شک کند در کفر دشمنان ما وکسانی که به ما ظلم کردند کافر است.

۷) علامه شیخ سلیمان ماحوزی بحرانی آورده است:

روی اصحابنا عن ائمتنا ع: ان ابابکر و صاحبه عمر لم یؤمنا قط. (21)
اصحاب ما از ائمه و پیشوایان ما روایت کرده اند که ابوبکر و رفیقش عمر هیچگاه ایمان نیاوردند.

و علامه مجلسی رحمه الله هم فرموده است:
الاول و الثانی لم یؤمنا بالله طرفة عین (22)
اولی و دومی به اندازه چشم به هم زدنی ایمان به خدای متعال نیاوردند .

 

اسناد:

1) سنن ابن ماجه ج۱ص۷۸

2) سنن ابن ماجه ج۱ص۷۷

3) سنن بیهقی ج8 ص 300 و 301- سنن نسائی ج8 ص 329- کنز العمال هندی ج 3ص 109و 101- تیسیر الوصول ج2 ص 178- جامع مسانید ابوحنیفه ج2ص 191

4) احکام القران ج2 ص 565

5) سنن دارمی ج2 ص 113- سنن نسائی ج8 ص 301 – سنن بیهقی ج8 ص 296- مصابیح السنه ج2 ص 67- تاریخ خطیب بغدادی ج3 ص 327- صحیح ترمذی ج 1ص342

6) البیان و التبیین-جاحظ2/24 –صحیح مسلم 1/24-25 — سنن بیهقی 10/150 — شرح نهج البلاغه- ابن ابی الحدید 12/90-91 — عقدالفرید-ابن عبد ربه 1/86-88 — تاریخ دمشق-ابن عساکر (به نقل از کنز العمال). و بسیاری از کتب دیگر…

7) صحيح البخاري ك التراويح ج 2 / 252، موطأ مالك ج 1 / 114، الطرائف لابن طاوس ص 445 عن الجمع بين الصحيحين.

8) تفسير الرازي ج 2 / 167 وج 3 / 201 و 202 ط 1، شرح نهج البلاغة لابن أبى الحديد ج 12 / 251 و 252 وج 1 / 182، البيان والتبيان للجاحظ ج 2 / 223، أحكام القرآن للجصاص ج 1 / 342 و 345 وج 2 / 184، تفسير القرطبى ج 2 / 270 وفى طبع آخر ج 2 / 39، المبسوط للسرخسي الحنفي باب القرآن من كتاب الحج وصححه ج، زاد المعاد لابن القيم ج 1 / 444 فقال ثبت عن عمر وفى طبع آخر ج 2 / 205 فصل اباحة متعة النساء، كنز العمال ج 8 / 293 و 294 ط 1، ضوء الشمس ج 2 / 94، سنن البيهقى ج 7 / 206، الغدير للاميني ج 6 / 211، المغنى لابن قدامة ج 7 / 527، المحلى لابن حزم ج 7 / 107، شرح معاني الاثار باب مناسك الحج للطحاوي ص 374، مقدمة مرآة العقول ج 1 / 200.

9) مناقب ابن مغازلی ص۴۵ح۶۸- ینابیع المودة ص۹۷ – کنزالعمال ج۱ص۲۰۹ ح۱۰۴۶ – مناقب ابن شهر آشوب ح۳ص۲۱۶.

10) سوره نساء ۱۵۰-۱۵۱

11) صحیح بخاری باب کتابه العلم من کتاب العلم ۱/۲۲ و مسند احمد بن حنبل تحقیق احمد محمد شاکر حدیث ۲۹۹۲ و طبقات ابن سعد ۲/۲۴۴ چاپ بیروت.

12) صحیح بخاری ح۳۴۲۷و ۳۴۸۳- کنزالعمال ج۶ص۲۲۰- فیض القدیر ج۴ص۴۲۱ – مسند احمدبن حنبل ج۴ص۳۲۸ – حلیة الاولیاء ج۲ص۴۰ – صحیح مسلم ح۴۴۸۳ – سنن ترمذی ج۲ص۳۱۹ – مستدرک حاکم ج۳ص۱۵۹ – اسدالغابة ج۵ص۵۲۲- الاصابة ج۸ص۱۵۹ – مسند ابن یعلی ج۱ص۱۹۰

13) سند سنی: صحیح بخاری ج۵ص۲۶ – صحیح مسلم ج۴ص۱۹۳ – بخاری در صحیح خود مینویسد: پس از آن که دختر پیامبر میراث خود را از خلیفه خواست. و او گفت که از پیغمبر شنیدم که ما میراث نمیگذاریم . زهرا سلام الله علیها دیگر با او سخن نگفت تا مرد ( صحیح بخاری . 5/177) سند شیعه:کتاب سلیم بن قیس حدیث ۴۸

13) مودة القربی موده هفتم ص۲۲ ودر چ مندرج در ینابیع الموده ۲/۲۹۸

14) تاریخ دمشق ابن عساکر بخش امام امیرالمومنین ج۱ص۱۴۵ شماره ۱۷۹ به نقل از جابر بن عبدالله – مناقب ابن مغازلی ص۲۹۷ شماره ۳۴۰ – فرائد السمطین ج۱ص۵۱ شماره ۱۶ – کفایة الطالب ص۱۷۹و در چ دیگر ص۳۱۸

15) کافی ج۸/۱۲۵ ح۹۵

16) بصائر الدرجات ۲۶۹ ح۹. بحار ج۳۰ / ۱۴۵ و ج۲۷/۲۹

17) حار الانوار ج۷۲/۱۳۷ ح ۲۵

18) حارالانوار ج۷۲/۱۲۸

19) بحارالانوار ج۳/۳۸۳. تقریب المعارف / ۴۷

20) رجال الکشی مع تعلیقة المیرداماد ج۲/۸۱۱. قم ۱۰۱۲ . اعتقادات شیخ صدوق ۷۹ و ۸۰. وسائل الشیعه ج۲۸ ص۳۴۵. بحار ج۲۷ / ۶۲

21) الاربعون حدیثا ۳۲۱

22) بحار ج۳۰/۴۰۹

به نام خدا. محمد رسول الله. علی امیرالمومنین. سلام بر برادران سنی مذهب گرامیمون!!! امیدوارم که حالتون خوب باشه. ببینید ما شیعیان به عایشه از جهت اینکه یکی از همسران مولایمان آقا حضرت محمد مصطفی ” صلی الله علیه وآله وسلم ” هستند احترام میگذاریم و این احترام فقط به خاطر پیامبر گرامی اسلام هست. اما من دو دلیل و استدلال دارم که نشون میده شیعیان حق دارند از ایشون متنفر باشند. بعد از به خلافت رسیدن مولایم علی ” که پس از سال ها به حق خود رسید ” طلحه و زیبر با مولایم بیعت کردند و از امام حکومت مناطق مختلف اسلامی را طلب کردند، اما امام علی علیه السلام به خواسته آن دو نفر توجهی نفرمودند و و طلحه و زیبر نیز بیعت با خلیفه را شکستند و به بهانه زیارت خانه ی خدا رهسپار مکه شدند و در آنجا عایشه را با خود هم صدا کردند و جنگ جمل را بر مولایم علی تحمیل کردند. ما در قانون خوده اهل سنت داریم که اگر کسانی علیه خلیفه اقدامی کنند خونشان واجب است. که طلحه و زیبر و عایشه چنین کاری کردند. در جنگ طلحه و زیبر کشته شدند و حیف از زیبر که تمام مجاهدت هایی رو که در زمان پیامبر ” صلی الله علیه وآله وسلم ” انجام داده بود رو ضایع کرد. به خدا قسم مولایم در روز جمل بر جنازه زیبر فراوان گریست و بر او افسوس خورد. و عایشه اسیر شد. به خدا قسم مولایم میتونست عایشه را اعدام کند به جرم خیانت، اما به احترام پیامبر” صلی الله علیه و آله وسلم ” ایشون رو آزاد فرمودند. این است بخشش مولایم علی که دست پرورده ی پیامبر است. قرار شد عایشه رو به مکه برگردونند. امام علی علیه السلام 40 تا زن رو به شکل و پوشش مردان درآورد و همراه عایشه فرستاد. عایشه که از این کار ناراحت شده بود فکر میکرد که امام علی حرمت همسر پیامبر رو شکسته و نامحرمان را همراهش فرستاده. از این رو از این فرصت برای تخریب مولایم استفاده کرد. وقتی به مکه رسیدند زنان پوشش مردانه خود را کنار گذاشتند و عایشه دید که اینان زنانی بودند در لباس مردان، از این رو خجالت زده و شرمنده شد. این دلیل اول تنفر شیعیان ” 12 امامی” از عایشه. عایشه با مولایم دشمنی کرد. مگر پیامبر در روز غدیر بعد از انتصاب مولایم علی به جانشینی خود در شان امام علی این دعا را نکرد که خدایا با دوستان علی دوست باش و با دشمنانش دشمن. خدایا دوستان علی را عزیز بگردان و دشمنانش را خوار. استدلال دوم اینکه، مولایم امام حسن مجتبی ” علیه السلام ” قبل از شهادت وصیت فرمودند که در جوار مرقد مطهر جدشان حضرت پیامبر اعظم ” صلی الله علیه وآله وسلم ” به خاک سپرده شوند، اما همین عایشه مانع این کار شدند و در روز تشیع پیکر پاک مولایم امام حسن مجتبی علیه السلام آنچنان سروصدایی به پا کرد که مامورین بنی امیه غاصب و لعنة الله علیهم اجمعین با خبر شدند و پیکر مولایم را تیر باران کردند. مگر عمل به وصیت، وصیت کننده در دین اسلام واجب نیست؟؟؟ شما رو به خدا قسم میدم. بگید واجب هست یا نه؟؟؟ اگه واجب هست پس عایشه چرا چنین کار پستی رو انجام داده؟؟!!! نزدیکان مولایم به ناچار، امام حسن مجتبی علیه السلام رو در قبرستان بقیع به خاک سپردند. این هم علت دوم تنفر شیعیان از عایشه. لذا ما از مولایمان حضرت پیامبر خاتم ” صلی الله علیه وآله وسلم ” حدیث داریم که فرمودند: در میان همسرانم، دو تن مرا خیلی آزار و اذیت کردند. یکی عایشه دختر ابوبکر و دیگری حفصه دختر عمر. و عایشه با وجودی اینکه هیچوقت حضرت خدیجه سلام الله علیها رو ندیده بود، بد جوری به ایشان حسادت می ورزید. من شنیدم که حسادت ورزیدن حتی به اندازه سر سوزن، ایمان آدمی رو میگیره و باعث میشه که آدم نادان و جاهل در برابر حق قد علم کند. لعنت ونفرین خدا و اولیای خدا به اولی و دومی و سومی و معاویه و ….. و …. و تمام ظالمین محمد و آل محمد تا روز قیامت. خداوند اینان و کسانی را که از اینان پیروی می کند روسیاه کند. به خدای محمد قسم که جانم در دست اوست، علی و اولادش جانشینان بر حق پیامبرند. الهم العن کل الظالمین محمد و آل محمد الی یوم القیامه. ” این همه دلیل و مدرک بیار، دوباره حرف خودشون رو میزنند. مصداق آیه 18 سوره بقره هستند.”

واقعا اهل تشیع براتون متاسفم با این طرز تفکراتتون
شما تعصباتتون جلوی چشماتونو گرفته و هر چی این آخوندا بهتون میگن فوری قبول میکنید بدونه اینکه واقعا خودتون برید تحقیق کنیدو بدونید که جریان از چه قراره.
سندی محکمتر از قران مجید نداریم خداوند در قران مجید به انصار و مهاجرین میگه اینها صادقین هستند اینها رستگاران هستند و اگر کسی تو دنیا راس بگه همینها هستند و عمر (رض) جزو مهاجرین بود
ابوبکر (رض)و عمر(رض)و عثمان(رض) جزو عشره مبشره بودند که در دنیا پیامبر(ص) به اونها وعده بهشت داد
فرزندان حضرت ابوبکر و عمر و عثمان در صحرای کربلا شهید شدند ولی هیج وقت از اونها حرفی به میان نمیاد
اسم یکی از فرزندان حضرت علی که از کنیزی ایرانی بود عمر بود که بعد از وفات این فرزند حضرت علی اسم فرزند دیگه شونو گذاشتند عمر ثانی و این به خاطر علاقه حضرت علی به حضرت عمر بود
شما بهتره بریدباب پنجم کتاب نهج البلاغه رو خوب بخونید اونجایی که معاویه به حضرت علی (ع) میگن من خلافت شمارو قبول ندارم چون تو اون جمعی که تورو انتخاب کردن من نبودم حضرت علی میفرمایند اولا شما از انصار و مهاجرین نیستید ثانیا خلافت من را کسانی تایید کردن که خلافت ابوبکر و عمر و عثمان را تایید کردن و خلافت من همچون خلافت ابوبکر و عمر وعثمان برحق است
حضرت محمد 2 تا از دخترهای خود را به عقد حضرت عثمان ذی النورین در اورد چون شخصیت ایشان را بسیار کامل دانستند و پیغمبر خدا معصوم بود و از هر خطایی عاری بود
و بسیاری مطالب دیگر که اگه خواستید بازم براتون مینویسم بهتره بجای توهین کردن بریید و خوب تحقیق کنید حقیقت اینه که ما اهل تسنن به شما هیچ وقت توهین نمیکنیم ولی شما چون دلایلی برای چیزایی که به خوردتون دادن ندارید به توهین و فش متوسل میشید واقعا براتون متاسفم برید و قران و حدیث هارو خودتون بخونید و تحقیق کنید مابین خلفای راشدین و اهل بیت هیچ گونه اختلافی وجود نداشته شما چرا درک نمیکنید ک دارن بعضیا از این تفرقه ها نون درمیارن ….!!!!!

با سلام
اولا اگه مسلمان باشی پیامبر رو هم قبول داری و وقتی پیامبر رو قبول کردی یعنی حدیث پیامبر رو قبول داری حالا اینکه پیامبر فرمودند قران تنها کافی نیست که ما میگیم و عترتی و شما سنیا میگید و سنتی در هر دو حال پیامبر لعن کردند کسی رو که از لشکر اسامه فرار کنه و عمر کسی بود که فرار کرد و مورد لعن پیامبر و ما قرار گرفت. ( صحیح بخاری و مسلم)
ابوبکر و عمر از شجره ملعونه بودند که پیامبر فرمودند بنی امیه شجره ملعونه هستند.
پسر حضرت نوح هم بد بود پس دلیل نمیشه گسی پدرش بد باشه مثل عمر پسرشم بد باشه
در گفتار و رفتار امام نظر امام در مورد عمر هست که از او ناراحت بودند و به مصلحت باهاش رفتار میکردند
و در باب 5 که نهج البلاغه باب نداره اون تورات و انجیله که باب داره البته شما به همونا معتقد ید در هر حال نامه 5 نهج البلاغست که سخن امام روش استدلال بر اساس باورهای دشمن است چون معاویه به امامت امام علی و نصب توسط پیامبر اعتقاد نداشت و فقط شورا و بیعت مردم را قبول داشت امام ناچارا معیارهای مورد قبول او را بیان کردند و فرمودند اگر بیعت را قبول داری مردم با من بیعت کردند و اگر شورا را قبول داری شورای مهاجر و انصار مرا برگزیدند دیگر چه بهانه ای داری؟ حال اینکه امام اعتقاد خود را در مورد امامت در خطبه های 1 و 2 و 144 و 97 و 120 و 93 مشروحا بیان کردند. پس ما هم کم تحقیق نکردیم.
مطالب در مورد لعن زیاده خواستی بگو تا بگم.
در ضمن تمام نوشته های متن از کتب اهل سنته.

اولا: مثال برصیصا ی عابد را چند دقیقه ی پیش برای کس دیگری نوشتم که ابتدا مستجاب الدعوه بود بعد … پس دلیل نمی شود که مهاجران تا ابد رستگار بمانند در ضمن چه کسی گفته که فقط این سه نفر جزو مهاجرین و انصارند شورای سقیفه به چه حقی تشکیل شد مگر روز غدیر را فراموش کرد همه ی درد شما از فراموشی است
– گفتم شورا :یه سوال :قبول دارید که شورای سقیفه ابوبکر را انتخاب کرد و امام علی (ع) در بین اونها حضور نداشت ؟ آیا حضرت علی داماد پیغمبر پسر عموی پیغمبر نفس پیغمبر (به نقل از حدیث مباهله که امیدوارم داستانش رو شنیده باشید) ناجی شب لیلة مبیت پیغمبر امانتدار پیغمبر نبود آیا نباید کسی با این فضایل در چنین شورایی شرکت می کرد تا لااقل یک نظر داشته باشد
دوما : نامه ای که علی (ع)به معاویه داد : این نامه در پاسخ خود معاویه است (همانطور که گفتید) پس باید حال که مستندات امام علی را قبول نمی کند از موارد غیر قابل انکار استفاده کند منظور از تایید کنندگان خلافت آنان شورای 6 نفره ای است که عمر تشکیل داد که امام علی و عثمان بن عفان مساوی شده و عبدالرحمن بن عوف به عثمان رای داد (به دلایلی که بسیار طولانی است)پس نایب خلیفه حتی از نظر شما نیز باید امام علی گرفته شود

دوست عزیز من شیعه هستم و از شما معذرت میخوام که دوستانی که اینجا هستند اینقدر بی احترامی و فحاشی میکنن و به شما قول میدم که همه ما اینطور نیستیم من هم شخصیت تمام خلفای راشدین رو قبول دارم و در تمام کتب و اسناد بی طرف از دلاوریها و فداکاریهای حضرات علی و عمر و ابوبکر بسیار خونده ام و مطمئنم همه اونها به حال ما تاسف میخورن که اینطور به خاطر مسائلی که به پایان رسیده به جون هم میافتیم و تفرقه و نفرت رو بین خودمون بیشتر میکنیم.در طول تاریخ نویسنده های بسیاری بودند که دروغ و حب و بغض و عقایدشون رو با افراط و تفریط در کتابهاشون مینوشتند و متاسفانه در بین شیعیان اینگونه کتب بسیارند.امیدوارم خداوند همه ما را هدایت کند.

رسول الله صلي الله عليه واله وسلم  صراحتا فرمود : يا علي اگر بنده اي  هزار سال خدا را عبادت كند  و روز ها روزه بگيرد و شب ها شب زنده داري كند و به اندازه  كوه احد  طلا و نقره داشته باشد  و همه انها را در راه خدا انفاق كند  و در بين صفا و مروه مظلوما كشته شود   ، ‌اگر ولايت توو فرزندان تو  را نداشته باشد  هيچ يك از اعمالش قبول نميشود  و حتي بوي بهشت  هم به مشامش نمي رسد  و نيز ولايت تو بدون  برائت  از دشمنان تو و دشمنان  فرزندان  تو قبول نيست .

مستدرك الوسائل  ج1 ص 159 و ص 162 ، كنزالفوائد ص 185 ، 

مناقب ال ابي طالب ج3 ص2  ،  التحصين  ص 539 ، شواهد التنزيل  ج1 ص 554 ، 

 كشف اليقين ص 224  و 226 ، مجمع النورين  ص 214 ، بحارالانوار ج  27 ص 199حديث 66 ،

‌ غايه المرام ص 17 حديث 9 و ص 44 حديث 48  اثبات الهداه  ج4 ص 168  و …. 

از دیدگاه ما اهل سنت خدا و پیغمبرش لعنت فرسادن بر جن و انس را حرام شمرده پس چطور حضرت علی باید به حضرت عمر وابوبکر صدیق رضی الله عنه لعنت بفرسته اینا همش دروغی بیش نیست و واقعا این اخوندا شمارا کور کر کرده اند واقعا گریه ام میگیره وقتی این توهینا رو میبینم خدا از شماها نگذره

سلام.

خداوند در قرآن کسانی که خداوند و رسولش را اطلاعات نکند لعنت کرده است .
شما قرآن خوانده اید ؟

شما که اهل سنتید سنت عایشه را احترام بگذارید و اجازه دهید مادرانتان به مردان نا محرم شیر بدهد همچنین زنان و خواهرانتان

تا باهم برادر شویم

اقای حسن چرا دروغ میگی خداوند میگه لا اکراه فی الدین دوما انسان اجازه ندارد به کسی لعنت بفرستد جز به شیطان. یه کمی چشاتو باز کن اگه حضرت عمر بد بود چرا داماد حضرت علی شده اگه حضرت عایشه زبونم لال ادم بدی بود چرا حضرت محمد طلاقش نداده چرا پیامبر به حضرت ابوبکر لقب صدیق گذاشته شماها فقط از خودتون حرف در میارید برید نهج البلاغه رو بخونید ایا واقعا شما راه حصرت علی رو طی میکنید؟

اقای کامران حسن راس میگه شما دروغ میگی. ایه 56 و 57 سوره احزاب رو بخون میبینی لعن کردن رو. عمر رو شما سنیا میگید داماد امام علی علیه السلام شده واسه اینکه بگید خوب بوده ولی ما چنین چیزی رو قایل نیستیم. صدیق رو هم شما سنیا به ابوبکر نسبت دادین نه پیامبر. عایشه رو هم در موردش گفته شده تو سایت برو بخون وقت توضیح دادن به تو رو ندارم. یه کم انصاف داشته باشی اعتراف به حقانیت شیعه میکنی که بعیده منصف باشی. تو که هنوز علی علیه السلام رو نشناختی و عمر رو از ایشون بالاتر میدونی دیگه دم از نهج البلاغه نزن که هیچی نمیفهمی.

ابلح اون دختر امام علی (ع) نبود امام با زنی ازدواج کرد که دختر داشت تازه ما قبول نداریم که با هم ازدواج کردن شما دلیل بیار شما ناصبی ها چ میدانید عقل با شما خدا حافظی کرده

اخه ای کیو من میگم انسان حق لعنت کردن کسی رو نداره نگفتم که خدا هم زبونم لال حق نداره دوما اگه حضرت عمر و ابوبکر ادمای بدی بودن چرا امام حسن اسم اونا رو روی پسراش گذاشته اخه شماها چرا به هیچ صراطی مستقیم نمیشید

راستی اقای فواد که این همه دم از نهج البلاغه میزنی اگه راست میگی فقط یه روایت از نهج البلاغه بیار که در ان یه بدی درباره حضرت عمر ابوبکر عثمان و عایشه نقل شده باشه شماها هیچوقت خاک پای حضرت علی و حضرت عمر و… نمیشید

سلام. عبد واقعی کسیه که هرکار مولاش کرد اونم انجام بده.مثلا شما عبد عمرید و طواف نسا در حج انجام نمیدید در حالی که خدا و رسول گفتن اگه انجام ندید زن و شوهر بر هم حرامند که پیامدای بدی داره که نمیگم خودت فکر کن میفهمی. ولی ما عبد خداییم و او هرکس رو لعن کنه ما هم میکنیم. در مورد نهج البلاغه هم اینکه به خودت زحمت نده من رو هم به زحمت ننداز چون تو قران هم از خوبی عمر چیزی نیومده ولی از بدیاش زیاد اومده که یکیش همون ایه 56 و 57 سوره احزابه که دقیقا لعن خدا به عمر و ابوبکر برمیگرده البته شما اینا رو نمیفهمید چون به ظاهر فقط حکم میکنید و تاویل و تفسیر ایه رو قبول نمیکنید البته فقط جاهایی که فقط به ضررتون باشه رو قبول ندارید مثل همینجا.و چون ظاهر رو قبول دارید اگه خدا هم اسم عمر و ابوبکر رو و یا امام علی رو تو قران میاورد شماها قران رو هم تحریف میکردید مثل روایات که کردید پس امام علی علیه السلام که جای خود داره تو کتابشون اسم نیارن ولی تفسیر روایاتشون به دو خلیفتون بر میگرده.

من نمیدونم اگه حضرت عمر و ابوبکر ادمای بدی بودن چرا قلرشون پیش مزار شریف پیامبره چرا اسم بچه های امام حسن عمر و ابوبکره اخه نمیونم چرا یه جوری حرف میزنید انگار ما دشمن حضرت علی هستیم کاملا بر عکس کسی جرات نداره پیش ما نه به حضرت علی نه خلفای راشدی توهین کنه اخه با فش دادن که چیزی حل نمیشه

آقا کامران
درسته با فش دادن حل نمیشه :پس دیگر نباید به شیعیان رافضی گفته شود (دست است یا نه؟)
قبر هم که وضعش معلومه :فکر کن تو پادشاه یه کشوری و یه جایی رو برای بعد از مرگت انتخاب می کنی(ایشالا بعد از هدایت شدنت) حالا کسی وجود داره بگه نه حق نداری ؟ اونجا خاک بشی حتی اگه بغل قبر پیغمبر خدا باشه خلافت کم از سلطنت نداره که بدتره چرا خوب چون میگه از طرف خدا می گم
منم می گم با فش و فش کاری چیزی درست نمیشه باید علمای دو طرف بشینن درست با هم حرف بزنن غئله تموم شه یعنی طرف بازنده وقتی تمام مدارکش تمام شد به مذهب دیگری روی آورد

 اولا که عمر نه عمرو بعدشم مگه اسم نزدیک ترین یارهای امام زمان  یزید نیست! واین که اصلا اسم ملاک نیست

سلام اولا ما فحش ندادیم و لعن کردیم. ثانیا وقتی یه نفر به زور پادشاه و خلیفه شده خوب وقتی بمیره هرجا بخواد دفنش میکنن و اون دو نفر هم واسه اینکه امثال شما رو گول بزنن و شما فکر کنید ادمای خوبی بودن خودشون رو کنار پیامبر جا دادن این که دیگه ندونستن نداره خیلی واضحه.اسمهای فرزندای امام حسن هم شما میگید نه ما.در ضمن در دلی که محبت مولا علی علیه السلام جا داشته باشه دیگه از محالاته که محبت دشمن مولا ( عمر و ابوبکر) جا بگیره پس یا زنگیه زنگ یا رومیه روم.

"بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صلی علی محمد و آل محمد"  ، "اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک "
می بینید که در این صلوات که  بالا نوشتم و شیعه  اینگونه دستور خدا رو که می فرمایند " ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنو صلوا علیه و سلموا تسلیما " انجام می دهند هیچ چیز غیر از پیغمبر بزرگوارمان محمد ( صلی الله علیه واله  و سلم ) و جلب رضایت آن جناب وجود نداره پس اونایی که می کن شیعه مولایم علی علیه السلام رو بر پیغمبر صلی الله علیه و آله برتری می دهند سخت در اشتباهند و افتخار مولایم علی علیه اسلام در خدمت پیغمبر بودنشونه چه اون شبی که در بستر پیغمبر با آرامش و ایمان به خدا و رسولش خوابیدند و چه در روز جنگ خندق که احدی از به اصطلاح بزرگان جرات روبرویی با عمرو بن عبدود را در خود ندید و چه روزی که پرچم به دست مولایم علی بود و خیبر فتح شد در حالی که قبل از آن حضرت بودند آنهایی که از ترس کشته شدند فرار کردند !!!
حالا به اون بخش دوم دعایی که در بالا اومده توجه کنید که خدای نکرده شما مصداق تبعیت کنندگان از اولین کسانی که به حق پیغمبر و آل ایشان ظلم کردند نباشید.
والسلام علی من اتبع الهدی
 

سلام شماکه مخالف تشیع هستید. هم توجه کنید, هم جواب بدید.
1- اهل بیت یعنی کسانیکه جز,لاینفک حیات وممات شخص باشند, حال اگرزنی از شوهرش طلاق گرفت اهل بیت آن مرداست؟
اگرجواب شما نه باشد, که هست. پس آیه 33 سوره احزاب به زنان پیامبر مربوط نیست.
2- آیه مباهله سوره آل عمران61 نساء یا زنان پیامبر چه کسانی بودند؟ سنی وشیعه اتفاق دارند بجزبی بی دوعالم فاطمه زهرا کسی نبود.
3- اگر ملاک تداد نفر وجمعیت باشد که شما مخالفین تشیع اعلام میکنید, چه پاسخی دارید درمقابل قول خداوند درقرآن که میفرماید:
(اکثرهم لایعقلون. اکثرهم لا یشعرون. اکثرهم لا یتفکرون. اکثرهم لا یسمعون. اکثرهم لا یبصرون. قلیل من عبادی الشکور)
4- کدامیک از امامان: شافعی, حنبلی, حنفی, مالکی پیامبر را درک کرده واز محضرش فیض بردند؟ میدانید هیچکدام!!!!  ولی علی علیه السلام
دردامان پیامبر بزرگ شده واز محضرش بهره مند گردید. هم قرآن فرموده ازسابقون پیروی کنید هم عقل میگوید از منبع اصلی بهره ببرید.
5- درکدام فضیلت خلفای سه گانه از علی برترند؟ درکدام جنگ اینان فرمانده بوده وپیروز شدند؟ وووو
6- علی بن ابیطالب ع خطبه بی نقطه وبی الف فی البداهه انشا فرمود, واین سه خلیفه همیشه محتاج نظراتش بوده وازوی مشاوره میخواستند.
یک مورد بیاورید که مولی علی ازایشان مشورت خواسنه باشد.
7- یک حدیث موثق از سه خلیفه بیاورید تا مرتبت علمی آنان را اثبات کند. حال آنکه عمر گفته زنان پشت پرده از من خلیفه به {احکام }آگاهترند!!
8- صّهاک کنیزعبدالمطلب بوده وشتران اورا میچراند. با جوانی بنام نفیل زنا کرد, پسری متولد شد, نام گذاشتند خطاب, خطاب درحال مستی با
صّهاک {مادرش) زنا کرد, دختی بدنیا آمد بنام حنتمه, برای حفظ آبرو سززاهش گذاشتند. وقتی بزرگ شد, خطاب با حنتمه ازدواج کرد عمر بدنیا
آمد. میبینید چه شجره محکم وآبرومندی دارد جناب خلیفه دوم؟؟؟؟ به نقل از منابع (اهل سنت)
9- درقرآن سوره اعراف آیات 14تا17 وسوره الحجرآیات 35تا40 وسوره ص آیات 79تا83 شیطان یا همان ابلیس بخداوند میفرماید: (ترا ایمان دارم ومرا مهلت بده تا قیامت, بجز مخلصین همه را گمراه میکنم. پس اعتقاد ابلیس این است: 1موحداست 2نبوت را قبول دارد 3معاد را ایمان دارد. اماامامت وعدل الهی را قبول ندارد. حال شما مخالفین تشیع پاسخ بدهید نه فحش وناسزا

برادرعزیز من شیعه هستم  ولی افراد سنی نیز حرف راست رو میگن اگر عمر نبود ما الآن یک مشت آدمای آتش پرست بودیم.

نه عزیزم اونا راست نمیگن راست رو قران و روایات شیعه میگه که پیامبر فرمودند سلمان فارسی از ماست و ما شیعه شدیم توسط سلمان فارسی و معصومین علیه السلام.اگه عمر ملعون ما رو مسلمون میکرد که باید سنی میشدیم نه شیعه.یه کم فکر کن خودت میفهمی. با تشکر

اولا دوست من اگر شیعه ای :طبق روایات شیعی زردشتی دین آتش پستی نیست بلکه دینی الهی است
در ضمن تو اگر فردی را مجبور به اطاعت خود کنی (با شمشیر) بلافاصله که از او روی گردان شوی به تو حمله خواهد کرد همانگونه که گروه های ضد عربی (نه ضد اسلامی ) درست شدند اگر به این موضوع علاقمندی کتابهایی که درباره ی آنان است را بخوان اما آیا می دانید اینان چگونه نابود شدند ؟ بیشتر آنان با دیدن اسلام و مضامین آن اسلام آوردند کما این که در اواخر کار ساسانیان مردم به علت ظلم موبدان زردشتی از این دین بیزار شدند و آماده ی پذیرش دین دیگری بودند

عالی بود واقعا معلوم است که سطح مطالعه تان در این مورد بالاست امیدوارم که همیشه به کمک دیگر دوستان بشتابید وآنان را هدایت نمایید

اگه جواب بدی من همین الان رافضی میشم.چراتمام سایتهای اهل سنت درایران فیلتراست

اولا تو الان رافضی و خارج از دین هستی ثانیا ایران کشور شیعه هاست شماها نباید سایت داشته باشید تو ایران ثالثا خدا خر رو میشناخت که شاخش نداد واسه همین تو الان سنی هستی رابعا شیعه به امثال تو احتیاج نداره برو مسیحی بشو

آقا اگر منطقی بخواهی بحث کنی من حاضرم این ربطی نداره درسته که این کار غلطیه اما اثبات هیچ چیزی نیست
لطفا دیگر شیعیان را رافضی خطاب نکنید چرا که ما نیز شما را اهل سنت (با احترام ) یاد می کنیم هرچند برخی اینکار را نمی کنند
ما پیروان فرزندان رسول خدا هستم و این لقب درستی نیست احترام خود را نگهدارید
اگر واقعا دنبال بحث شیعه و سنی می گردی لطفا مطالعه کنید مطالعه ی وسیع (نه فقط اهل سنت بلکه حتی کتاب ها ی ادیان دیگر از جمله مسیحیان را نیز مطالعه کنید اگر با مطالعه باشید
اولا : توهین نمی کنید
ثانیا : دانشتان افزوده می شود
ثالثا : به حقایق دست می یابید

دم مهران مدیری واکثربازیگرهای ایران گرم ادم فراماسون  باشه بهتره تاشیعه باشه

سلام شما اگه بهتر میتونی جواب بدی چرا ساکت میشینی خوب جواب بده . اگه نه الکی ادای فرهنگی در نیار.

ميخوام به اونايي بگم كه خيلي ادعاشون ميشه.
اينو بدونين كه هر كس محبت حضرت زهرا(س)رو  نداشته باشه ديدن بهشت و عنايت خدا رو بايد با خودشون به گور ابدي(جهنم) ببره.
نازم به مادرم زهرا(س) كه شفيع گريه كناي پسرش هست.

به خدا قسم تمام داستانهایی که اوردی هیچ سند صحیحی ندارد خود قزوینی هم قبول دارد

خودمون میدونیم کتب اهل سنت سند صحیحی ندارد و قابل اعتماد نیست  ،چرا قسم خدا میخوری

در جواب مولا:
دوست عزيز قرآن چطور؟
قرآن هم از نظر شما قابل اعتماد نيست!

147 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

شيعه پاسخ می دهد
1
شيعه بزرگان صحابه را ناسزا نمي گويند شيعه لعنت ميكند كسي را كه حق خدا و رسول را ضايع نموده است

شيعه بزرگان صحابه را ناسزا نمي گويند شيعه لعنت ميكند كسي را كه حق خدا و رسول را ضايع نموده است شيعه ناسزا گفتن به بزرگان اصحاب به خصوص خلفاي راشدين ابوبكر و عمر و عثمان -رضي الله عنهم- را عبادت مي ‌دانند و با اين كار به خدا تقرب …

شيعه پاسخ می دهد
3
بررسی ادله سب در روایات شیعه

بررسی ادله سب در روایات شیعه در اینجا به هیچ وجه قصد مقاله نویسی ندارم از همین رو فقط به ذکر ادله و بیان سند آنها اکتفا میکنم: 1- قال رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم: «اِذََا رَأَیْتُمْ أَهْلَ الرَّیْبِ وَالبِدَعِ مِنْ بَعْدِی فَأَظْهِرُوا البَرَاََءَةَمِنْهُمْ وَ اَکْثِرُوا مِنْ …

شيعه پاسخ می دهد
آیات تبری به ترتیب سوره ها و آیات قرآن کریم

آیات تبری به ترتیب سوره ها و آیات قرآن کریم قبل از ورود به بحث توجه شما را به روایتی زیبا جلب می نماییم: اصبغ بن نباته از امیرالمومنین علیه السلام نقل میکند که حضرت فرمودند: قرآن در چهار بخش نازل شده است, یک چهارم در رابطه با ماست, یک …