پرسش: آيا مذهب چهارگانه با يکديگر اختلاف دارند؟ آيا هيچ يک از نظرات آن ها با نص قرآن مخالف است؟
پاسخ: يکي از اعمال مسلم آن در باب طهارت، وضو و غسل با آب مطلق و پاک مي باشد. خداوند در قرآن مجيد مي فرمايد: (إِذا قُمْتُمْ إِلَي الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَأَيْدِيَکُمْ إِلَي الْمَرافِقِ)؛ «چون براي اقامه نماز برخاستيد پس صورت و دست هايتان را تا مرفق بشوييد.»[1] اين آب بايد پاک باشد و اگر يافت نشد، بايد تيمم نمود. در سوره نسا آمده است: (فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَأَيْدِيکُمْ)؛ «چون آب نيابيد پس با خاک پاک تيمم کنيد و به صورت و دست هايتان مسح بکشيد.»[2] از اين دو آيه استنباط مي شود که براي نماز خواندن راه حل ديگري وجود ندارد. اين حکم مورد اتفاق شيعيان، مالکي ها و شافعي ها مي باشد. امام اعظم ابوحنيفه که غالب فتواهايش بر اساس قياس است، حکم مي دهد که اگر در سفر آب نيافتيد، عمل غسل و وضو را مي توان با نبيذ (آب خرما) انجام داد. اين مطلب در صحيح بخاري نيز تأييد شده به طوري که بخاري در صحيح خود فصلي را با عنوان «لا يجوز الوضوء بالنبيذ ولا المسکر» دارد. امام فخر رازي نيز در جلد سوم تفسير مفاتيح الغيب خود در ذيل آيه تيمم مي گويد: «شافعي وضو با آب خرما را جايز نمي داند حال آن که ابوحنيفه آن را در سفر جايز مي داند.»[3] برخي دليل ابوحنيفه را حديثي از ابو زيد مولي عمر بن حريت نقل مي کنند که ابن مسعود در ليلة الجن با رسول الله(صلي الله عليه وآله) بود و چون آب نداشتند حضرت فرمود: چون هم خرما و هم آب، پاک بوده است با همان آب خرمايي که داري مي تواني
وضو بگيري.
اين حديث به چند دليل باطل است. اولاً پيغمبر(صلي الله عليه وآله) در ليلة الجن تنها بوده و خود عبدالله بن مسعود گفته است: در ليلة الجن احدي با رسول الله(صلي الله عليه وآله) نبود. ثانياً ليلة الجن در مکه و قبل از هجرت اتفاق افتاده و آيه تيمم در مدينه نازل شده است. بنابراين حتي در صورت درست بودن اين حديث، اين آيه ناسخ آن مي باشد. ثالثاً ذهبي در ميزان الاعتدال اين مرد را شناخته شده نمي داند و مي گويد هيچ حديث ديگري از او نقل نشده است.
در آيه ديگري از سوره مائده آمده است: (وَامْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَي الْکَعْبَيْنِ)؛ سر و پاهاي خود را تا بر آمدگي پشت آن مسح کنيد.»[4] همين آيه نيز مي فرمايد: (فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَأَيْدِيَکُمْ)؛ «صورت و دست هاي خود را بشوييد.»[5] به دليل وجود «واو عطف» بايد ترتيب به همان جوري که در قرآن مجيد آمده است، باشد. بدين ترتيب بايد اول صورت و بعد دست ها شسته شود. به همين دليل، در دنباله آيه آمده است: ابتدا مسح سر و سپس مسح پشت پاها وجوب پيدا مي کند. لکن اکثر علماي اهل سنت، فتوا به شستن تمام پا در وضو مي دهند. جالب است که در مسافرت يا جايي که مشکل باشد، مسح بر جوراب يا کفش را مجاز مي دانند که اين عمل بر خلاف دستور و فتواي اول مي باشد. به دليل آن که در آنجا مي گويند: پاها را بايد شست و مسح را بر آن جايز نمي دانند. به طريق اولي مسح بر کفش و جوراب نيز نبايد کافي باشد. هيچ دليل، حديث، روايت و آيه اي وجود ندارد و معلوم نيست که چرا شستشوي پا را به مسح جوراب و کفش تنزل داده اند؟
در حالي که آيه شريفه دلالت بر مسح دارد (وَامْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ) امام فخر رازي بيان مي کند که امام احمد حنبل، اسحق، سفيان ثوري و اوزاعي فتواي جايز بودن مسح بر عمامه و کلاه را داده اند!
بسياري از فقهاي اهل سنت، فرش هاي بافته شده از پشم، پنبه، ابريشم، چرم، آکرليک، مشمع، موکت و کلاً هر آنچه که روي زمين پهن شده باشد را جزو زمين مي دانند و سجده بر آن را مجاز مي دانند. در صورتي که اگر از کارشناسان، متخصصان و دانشمندان پرسيده شود که آيا اين موارد جزو زمين هستند؟ پاسخ منفي خواهند داد.
از اين قبيل اختلافات بين فرق چهارگانه اهل سنت، بسيار ديده مي شود و اصلاً به يکديگر نيز هيچ اعتراضي نمي کنند. در حالي که برخي از اين فتاوي بر خلاف نص صريح قرآن مي باشد.