چه بگوییم درباره کسی که همه فقهای عصرش بر گمراه کنندگی او اجماع کرده و از او بدگویی نموده و مردم را از نزدیک شدن به او برحذر داشته اند و به خاطر وجود گمراهی در فتواهای او دستور به سوزاندن انها داده اند انگونه که در کتاب لسان المیزان امده. الوسی در تفسیر الضال المضل گفته او گمراه و گمراه کننده است. و چه بگوییم از کسی که از دروغ بستن به خدا و پیامبر و شرع هیچ باکی ندارد. اثار او نشان دهنده گمراهی اوست و اینک نمونه ای از دیدگاه های او :
مسئله :اگر میان اولیاء مقتول غایب یا صغیر یا دیوانه باشد فقهاء در باره او اختلاف نظر دارند .سپس از ابو حنیفه میگوید که گفته: ولی کبیر حق دارد که قات را بکشد و منتظر صغیر نماند و بعد به شافعی اشکال کرده و میگوید:حسن بن علی با اینکه علی فرزند صغیر داشته ابن ملجم را قصاص کرد و منتظر بالغ شدن انها نماند و سپس میگوید قبح کشتن ابن ملجم همانطور که حنفی ها شافعی ها را تقبیح کرده اند به خودشان بر میگردد چون در این مسئله مانند مالکیها میگویند : هر کس بر اساس اجتهادش دیگری را بکشد قصاص ندارد و همه امت اتفاق نظر دارند که ابن ملجم علی را بر اساس اجتهاد و با این باور که عملش صحیح است کشت و بعد به شعر عمران ابن حطّان اشاره کرده که :(من گاهی درباره ضربتی که انسانی پارسا از ان قصدی جز رضای خدا نداشت فکر میکنم و کنه عمل او را نزد خدا از همه مردم سنگین تر میابم).!!!
حال ببینیم این سخنان با سخنان حضرت رسول صلّ الله علیه واله درباره علی علیه السلام سازگاری دارد؟؟
1- قاتلک اشقی الاخرین یعنی قاتل تو شقی ترین امت اخر الزمان است.
2- اشقی هذا الامه کما انّ عاقر الناقه اشقی الثمود یعنی شقی ترین این امت است {قاتل تو} همانطور که پی کننده ناقه صالح شقی ترین ثمود بود.
3- پیامبر به حضرت علی فرمودند : می خواهی از کسی که در قیامت گرفتار سخت ترین عذاب است خبر دهم؟ فرمود بلی . فرمودند :سخت ترین عذاب روز قیامت برای پی کننده ناقه صالح و خضاب کننده محاسن تو با خون سرت است.
ای کاش میدانستیم که کدام اجتهاد منجر به قتل امام واجب الطاعه میشود و یا کدام اجتهاد اجازه میدهد کشتن امام مهریه زنی از خوارج گردد؟؟!! و اگر باب چنین اجتهادی باز باشد انگاه به قتل همه انبیاء و خلفا سرایت میکند حال انکه ابن حزم راضی نمیشود که قاتل عمر و عثمان مجتهد باشند!!! علاوه بر این کشتن ابن ملجم توسط امام مجتبی و تایید ان توسط مسلمین ودیگر اصحاب و تابعان نشان میدهد که عمل ابن ملجم ملعون اجتهادی نبوده و بر فرض اجتهاد ، اجتهاد در برابر نص بوده .پس مصلحت عموم مسلمین بر این بود که ریشه این جرثومه فساد کنده شودکه امام حسن در ین مورد بر همه پیشی گرفتند. ابن حجر هم ابن ملجم را فردی خونریز و ادمکش توصیف کرده و او را از بقایای خوارج میداند.
منبع : کتاب گزیده الغدیر