سوگند دادن امیر المومنین علیه السلام در روزگار عثمان
شیخ الاسلام ابو اسحاق در کتاب فرائد السمطین از تابعی بزرگ سلیم بن قیس هلالی از حضرت علی علیه السلام نقل کرده که در حدیثی اول به چند ایه احتجاج کردند که ایا میدانید این ایه ها در مورد کیست؟ ان ایه ها عبارتند از 🙁یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعو الرسول و اولوالامر منکم) نساء 59 و ( انما ولیکم الله و رسوله والذین امنوا یقیمون الصلاة و یوتون الزکاة و هم راکعون) مائده 55
بعد از این ایات حضرت علی علیه السلام به خطبه حضرت رسول اشاره کردند که فرمودند :ای مردم خدا رسالتی بر دوش من نهاده و به واسطه ان سینه ام تنگ شده و گمان مردم که مردم مرا تکذیب خواهند کرد پس خدا مرا تهدید کرد که اگر ان را ابلاغ نکنم مجازات خواهم شد. بعد حضرت به من فرمودند غلی بایست و وقتی ایستادم حضرت رسول فرمودند(من کنت مولاه فعلی مولاه …) در این هنگام سلمان پرسید ولایت علی علیه السلام بر مومنان چگونه است؟ حضرت رسول جواب دادند :مانند ولایت من بر مومنان است. و بعد از ان ایه (الیوم اکملت لکم دینکم )نازل شد.
بعد از پایان این سخنان حضرت علی علیه السلام همگی گفتند : بارخدایا ! بله این سخنان را شنیده ایم و به انچه نقل کردی بی کم و کاست شهادت می دهیم.
سوگند دادن امیرالمومنین علیه السلام در روز رحبه
بعد از انکه به حضرت علی علیه السلام خبر رسید که مردم و صحابی در امر خلافت وی به نزاع پرداخته اند حضرت در جمع مردم در رحبه در کوفه حضور یافتند و انها را به حدیث غدیر قسم دادند. اهمیت این استدلال به حدی است که بسیاری از تابعین ان را روایت کرده اند.
از جمله انب ابی الحدید روایت کرده : علی علیه السلام مردم را سوگند داد که چه کسی از رسول خدا شنیده {من کنت مولاه فعلی مولاه}؟ گروهی به ان گواهی دادند ولی گروهی از جمله زید بن ارقم با اینکه میدانست از گواهی دادن خود داری کرد و حضرت او را به کوری چشم نفرین کردند و کور شد و بعد از کوری این حدیث را نقل می کرد.
سوگند دادن امیرالمومنین در جنگ جمل در برابر طلحه
ابو عبدالله حاکم در کتاب مستدرک علی صحیحین از جدّ خودش نقل کرده که: در روز جنگ جمل با علی بودیم. حضرت به طلحه خبر رساند که به دیدار من بیا. پس از حضور طلحه حضرت فرمودند :تو را به خدا سوگند ایا از رسول خدا شنیدی که فرمودند{من کنت مولاه فعلی مولاه}.؟ گفت : بله.! حضرت فرمودند : پس چرا به جنگ با من امدی؟ گفت یادم نمی اید و رفت.!! این داستان را مسعودی در کتاب مروج الذهب نقل کرده.
تعدادی دیگر از اینگونه سوگندها و احتجاجات :
1-نقل احمدبن حنبل در حدیث رکبان
2- سوگند دادن امیرالمومنین در جنگ صفین که در کتاب سلیم بن قیس هلالی امده
3-احتجاج حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها که ابو الخیر جزری در کتاب اسنی المطالب فی مناقب علی بن ابی طالب اورده است
4-احتجاج امام حسن علیه السلام به حدیث غدیر در سال 41 هجری در خطبه ای که در صلح با معاویه خواندند.
5-سوگند دادن امام حسین علیه السلام به حدیث غدیر در سال 58 و 59 هجری در مراسم حج که در کتاب سلیم بن قیس نقل شده است.
6- استدلال عمار یاسر در برابر عمروعاص در جنگ صفین
7-استدلال عمروعاص بر علیه معاویه بر حدیث غدیر که خوارزمی ان را در کتاب مناقب خود نقل کرده است.
در اخر هم سخنی از مسعودی شافعی را نقل میکنیم که در کتاب مروج الذهب مینویسد : پیامبر نسبت به علی علیه السلام فرمودند :( انت منی بمنزلت هارون من موسی الا لا نبی بعدی) و نیز سخن حضرت رسول صل الله علیه واله که فرمودند ( من کنت مولاه فعلی مولاه …) و نیز در کتاب خود دعای حضرت را وقتی انس مرغ بریانی را نزد پیامبر گذاشت نقل کرده که حضرت فرمودند :(اللهم ادخل الی احّب الیک یاکل معی من هذا الطائر) یعنی خدایا محبوب ترین مردم نزد خودت را بر من وارد کن تا با من از این مرغ بریان بخورد که ناگهان علی وارد شد.
والسلام علی عباد الله الصالحین ….
منبع : کتاب گزیده الغدیر