محمد حمیری رفیق و همراه عمرو عاص می باشد. گمان میرود او پسر قاضی عبدالله بن محمد حمیری است که معاویه امر دیوان خاتم خود را به او واگذار کرده بود .دیوان خاتم معاویه این بود که : دفتری بود که نایبانی از طرف خلیفه مسئولیت ان را بر عهده داشتند و هر گاه امری توسط نامه از سمت خلیفه صادر می شد نسخه ای از ان در این دفتر ثبت و مهرو موم میشد. از شیخ الاسلام حموینی روایت شده که در مجلسی معاویه نشسته بود و کیسه ای زر برداشته و گفت هرکس شعری به حق در مورد علی بسرایداز خاندان خودم نباشم اگر این کیسه زر را به او ندهم که در انجا عمروعاص به حمیری اشاره کرد و او برخاست و اشعار ذیل را سرود :
برئت من الذی عادی علیا و حاربه من اولاد الطغام
تناسوا نصبه فی یوم خم من الباری ومن خیر الانام
برغم الانف من یشنا کلامی علی فضله کالبحر طامی
وابراء من اناس افّرّوه وکان هو المقدم بالمقام
علی هزم الابطال لمّا راوا فی کفّه برق الحسام
یعنی : از مردمان پستی که با علی دشمنی کردندوبا او جنگیدند بیزارم. انها خود را به فراموشی زدند که علی از طرف خدا و به دست پیامبر که بهترین خلق است در روز غدیر به ولایت منصوب گردیده تا بینی کسی که کلام من درباره علی را نکوهش می کند به خاک بمالم می گویم : فضل و برتری علی مثل دریای بیکران است.من از کسانی که حق او را غصب کردند و او را در خلافت به تاخیر انداختند بیزارم چون او بر همه برتری داشت و علی همان کسی است که دلیران را وقتی برق شمشیر در دست او می دیدند شکست داد.
بعد از این شعر معاویه کیسه زر را به او داد و گفت درست گفتی و به حق!!!!
منبع : کتاب گزیده الغدیر