امام شناسی: علم
تا به حال شده معلمی داشته باشید که بر مباحث درسی اش مسلط نباشد؟ اگر داشته اید حتماً می دانید چقدر راحت می شود این معلم را سر یک موضوع ساده، گیر انداخت. آن وقت است که دیگر حنای آن معلم پیش هیچ دانش آموزی رنگ ندارد! آخر کسی که سواد آموزش ندارد را چه به معلمی؟!
امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «امام نشانه هایی دارد؛ از آن جمله اینکه داناترین مردم و حکیم ترین ایشان و… است.» (1)
امام صادق (ع) نیز فرمودند: «به حقیقت خداوند حجتش را در زمینش قرار نمی دهد که اگر چیزی از او سوال شود، بگوید نمی دانم.» (2)
امامان چقدر می دانند؟
احاطه داشتن بر قرآن کریم، اصول و فروع دین و راه های سعادت و شقاوت جزء واجبات دانایی های امامان است. چرا که قرار است در همین مسیر، راهنمایی انسانها را بر عهده دارند. علاوه بر این علوم، علومی مثل طب، فیزیک، علم ضمایر و غیب نیز از آنجایی که به اثبات کمال آنها نزد مردم کمک می کند، در حیطه ی دانایی های امام قرار می گیرد. غیر از این، امامان زبان همه ی موجودات را می فهمند، با هر لهجه و طول موجی که باشد!
امیرمؤمنان علی (ع) می فرمایند: «سوگند به آنکه حبه را شکافت و جنبدگان را از نیستی پدید آورد، به حقیقت من مالک چیزهایی از ملکوت آسمانها و زمین ام که اگر شما یکی از آنها را می دانستید، قالب بدنتان قدرت تحمل آن را نداشت. اسم اعظم خداوند که از هفتاد و دو حرف تشکیل شده است و فقط یک حرف آن نزد «آصف بن برخیا» بود که آن را به زبان آورد و بر اثر آن، خداوند عزوجل زمین واقع بین او و تخت بلقیس را فرو برد تا آنکه تخت را برداشت و آنگاه زمین را [به حالت نخستین] برگرداند، طوری که از چشم بر هم زدن سریع تر بود، اما به خدا سوگند، هفتاد و دو حرف آن نزد ما قرار دارد و یک حرف آن نزد خداوند عزّو جلّ است که آن را در علم غیب پنهان نموده است…» (3)
اباصلت یار ایرانی امام رضا (ع) نقل می کند که امام، با زبان مردم با آنها سخن می گفت و همه ی لهجه ها و زبانها را می دانست. روزی اباصلت تعجب خود را از دانایی امام با ایشان در میان گذاشت و علی بن موسی (ع) فرمود: «ای اباصلت! من حجت خدا بر آفریگان هستم و چگونه خدا حجتی را بر قومی برگزیند که زبانشان را نشناسد؟ آیا این سخن امیرالمؤمنین به تو نرسیده است که به ما فصل الخطاب داده شده است؟ آیا فصل الخطاب چیزی غیر از دانستن همه ی زبان هاست؟» (4)
علم امام از کجا سرچشمه می گیرد؟
1. علم به کتاب خدا: علم به کتاب همان دانستن علم اسامی اعظم و تأویل قرآن است که خداوند به حجج خویش بخشیده است.
2. وراثت از رسول خدا (ص)؛ امام علی (ع) بخشی از علم خویش را از رسول خدا (ص) آموختند و در کتابی که به نام «کتاب علی» معروف است جمع آوری کردند و برای امامان پس از خود بر جای گذاشتند. در این کتاب حلال و حرام و علم آیندگان آمده است و در حال حاضر این کتاب نزد امام و صاحب الامر ماست. (5)
3. القا از جانب روح القدس؛ حضرت امام صادق (ع) در بیان تفسیر این آیه: «السابقون السابقون، اولئک المقربون» (6) فرمودند: «سبقت گیرندگان، رسولان الهی و افراد ویژه یاو از میان آفریدگانش هستند که در میان آنان پنج روح قرار داده و آنان را به وسیله ی روح القدس حمایت کرده است. پس به وسیله ی آنان اشیاء را شناخته اند.» (7)
4. ارتباط با فرشتگان؛ البته امامان وحی نمی گیرند بلکه صدای ملائک را می شنوند و به همین خاطر به آنان «محدَّث» گفته می شود. امام باقر (ع) فرمودند: «…محدث کسی است که کلام فرشته را می شنود و در گوشش ندا و در قلبش الهام می گردد.» (8)
5. نور خداوند؛ در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: هرگاه امام پیشین از دنیا در گذشت، برای امام پس از او مناری از نور برافراشته می شود که به وسیله یآن امور مخلوقات را مشاهده کرده، از جانب خدا بر بندگانش حجت می باشد.» (9)
6. الهام؛ الهام چیزی است که به قلب القا می شود. از قبیل علوم و معارف و در اصطلاح عرفا، علم لدنی است. در روایتی از معصوم آمده است: «شما علومتان را از طریق افراد مرده ای از مرده ی دیگر گرفتید ولی ما علوممان را از زنده ی زندگی بخش که هرگز نمی میرد دریافت کرده ایم.» (10)
پی نوشت:
1. بحارالانوار، ج 25، ص 116؛ به نقل از نجیب محمد، سید حسین، سرّ خدا، نشر موعود عصر، ص 123
2. همان، ج 26، ص 139؛ به نقل از نجیب محمد، همان.
3. همان، ج 27، ص 37؛ به نقل از نجیب محمد، همان، ص 130
4. همان، ج 49، ص 87؛ به نقل از همان، ص 132
5. کافی، ج 1، ص 240؛ به نقل از نجیب محمد، همان، صص 135- 137
6. واقعه، آیات 10 و 11
7. الکافی، همان، ص 272؛ به نقل از نجیب محمد، همان، ص 138
8. بحارالانوار، ج 26، ص 82؛ به نقل از نجیب محمد، همان، ص 139
9. الکافی، ج 1، ص 387؛ به نقل از همان کتاب.
10. نجیب محمد، همان، ص 140
صبا