انواع آیت الله؛ از فوتی و كاری تا آیت الله واقعی
عنوان “آیت الله”، اگر چه در هزار سال اخیر، به ندرت برای علما استفاده میشده است، اما در نیم قرن اخیر، جزء رایجترین عناوین شده است؛ به گونه ای كه به هرج و مرج گراییده است. اكنون روزی نیست كه چند آیت الله متولد نشوند و به طبع آن، چند آیت الله به دیار باقی نشتابند! برای تنویر افكار عمومی، در این چند سطر، سعی میشود برخی از انواع “آیت الله ها” را ذكر كنیم ،تا شاید امر به معروفی شده باشد.
رایجترین نوع از انواع آیت الله، “آیت الله فوتی” است. در قم ماهی نیست كه حداقل چند اعلامیه فوت با درج عنوان آیت الله بر در و دیوار نباشد، معمولاً شاید خود متوفی نیز روحش از آیت الله شدنش بی خبر باشد، اما بازماندگان مرحوم، بسیار علاقمندند تا عزیز از دست رفته خود را با لقب آیت الله خطاب و معرفی نمایند. البته این نوع تسامح در عنوان، مختص این مورد خاص نیست و بسیار رایج است كه مثلا دانشجوی فوت شده رشته مهندسی و یا پزشكی را مرحوم دكتر و مرحوم مهندس خطاب میكنند. شاید هم برخی به شیوه نظامیان كه بعد از شهادت یك درجه به درجه نظامی اضافه می كنند، عمل كرده و رتبه علمی متوفی را بلافاصله بعد از فوت یكی بالا می برند.
نوع دیگر آیت الله، كه گاهی ظهور می نماید؛ “آیت الله مقامی” است. یعنی شخصی تا دیروز حداكثر ، “حجت الاسلام و المسلمین” بوده است، اما امروز كه مقامی مثل امام جمعه ای را كسب میكند، میشود آیت الله..
نوع سوم، “آیت الله كاری” است، و این نوع از خطاب عنوان، بسیار رایج است؛ به صورتی كه مثلاً من و یا دیگری گره كارمان توسط “حجة الاسلام و المسلمینی” حل می شود، اما در نامه درخواست خود، برای رفع مشكل یا دریافت كمك هزینه و یا انواع امور دیگر، عنوان ایشان را مینویسیم “حضرت آیت الله”؛ به ظاهر این نوع خطاب، نمی تواند زیاد مشكل ساز باشد، اما از آن طرف، ممكن است به مرور زمان، افراد بیشتری این عنوان را برای این شخص به كار برند و كم كم، این توهم برای او حاصل شود، كه نكند راستی راستی ما آیت الله هستیم و خودمان خبر نداریم .
در همین زمینه آیت الله جوادی آملی چندی پیش با رشوه یاد كردن از این روش اظهار داشتند: قبلا می گفتند حجت الاسلام است اكنون كه با او كار دارند می گویند حجت الاسلام والمسلمین یا به او آیت الله می گویند آیا این رشوه است یا نه؟ صاحب جواهر فتوا می دهد احترام و تجلیل كردن های بی خود حساب و كتاب دارد اگر كسی كه بیخودی با او احترام می كنند با بی اعتنایی او را رد كرد مرتشی نیست اما اگر خوشش آمد او كه این لقب را واجد نیست بار او كرده اند و بپذیرد مرتشی شده است.
نوع دیگر و بسیار شایع آیت الله،” آیت الله رسانه ای” است، یعنی افرادی هستند كه در بین اهل علم حجة الاسلام هستند و یا حداكثر به “حجة الاسلام و المسلمین” معروفند، اما رسانه ای یا رسانه هایی، چه تصویری و چه كاغذی، برای مقاصد رسانه ای خود و یا به عنوان رپرتاژ آگهی، او را “آیت الله” خطاب می كنند. فرض كنید مدیر مسوول روزنامه ای به قم سفر می كند و دیدارهایی با برخی علما دارد، خوب كمترین كار او در روزنامه اش این است كه، دهها نفر را ردیف كرده و تیتر می زند كه ما با “آیت الله ها” دیدار داشته ایم، این در صورتی است كه برخی از آن آیت الله ها، حتی در بین اهل علم قم نیز شناخته شده نیستند.
بی مناسبت نیست در بین معرفی انواع آیت الله، “آیت الله واقعی” را نیز به صورت مختصر معرفی كنیم. در حوزه علمیه قم مرسوم است كه تنها به افرادی كه جزء اساتید سابقه دار حوزه هستند و از سطوح ابتدایی تا سطوح عالی رسمی (فقه و اصول) حوزه را تدریس كرده اند و اكنون حوزه درس معقول و قابل ارائه ای دارند و شاگردان متنوعی و فاضلی پرورده اند و نیز در بین اهل علم حوزه علمیه به فضل و دانش مشهورند، لقب آیت الله داده می شود. و معمولاً رسم این نیست كه این لقب از افراد پایین به بالا داده شود. به عبارت ساده تر، این لقب پس از استعمال علمایی برجسته از اساتید طراز اول حوزه علمیه یا مراجع معظم تقلید برای شخص به مزبور، كاربرد رسمی پیدا می كند.
نوع هفتم از انواع آیت الله، “آیت الله غروری” است كه شاید نامناسب ترین نوع استعمال آیت الله باشد. معمولاً در بین علماء به علت كسب فضایل اخلاقی، خود شخص، حذر می كند از به كار بردن لقب آیت الله برای خودش و از عناوین الاحقر و همانند آن، برای ذكر نام خود و امضاء استفاده می كند. اما به ندرت دیده شده كه افرادی از سر غرور، خود را آیت الله خطاب می كنند، تا درسی شود برای دیگران، كه آنها نیز از این لفظ برای بزرگداشت او استفاده نمایند.
“آیت الله سیاسی یا جناحی“، هشتمین نوع از آیت الله است، كه در دوره حاضر بسیار نیز شایع است. این جناح برای پیشبرد اهداف سیاسی خود و یا رای گیری از مردم، می گوید جناح ما را ده یا بیست “آیت الله” تایید نموده و آن جناح دیگر نیز به شرح ایضاً. و یا برای اینكه این جناح ده ها عالم برجسته آیت الله دارد، آن جناح دیگر با تلاش بسیار، چند تا “آیت الله” برای خود دست و پا می كند تا در مقابل دیگران كم نیاورد.
كم خطرترین نوع آیت الله، “آیت الله اسمی” است، كه نهمین نوع از انواع لیست این نوشتار است. منظور از آیت الله اسمی، آیت الله هایی هستند، كه واقعاً اسمشان در شناسنامه آیت الله است و از خوش روزگار، یك شبه ره صد ساله زدند. ایشان وقتی وارد حوزه علمیه شوند، ناخواسته می شوند، جناب آقای آیت الله فلانی. از این نوع آیت الله گریزی نیست، چرا كه اسم است و اسم است و اسم.
نوع دهم، “آیت الله كتابی” است، این نوع از آیت الله، معمولاً در بین برخی مولفین و نویسندگان حوزوی، رایج است كه برای فروش كتاب یا اهدافی كه قبلاً گذشت، بر روی جلد كتاب منتشر شده می نویسند “آیت الله فلانی”. البته اگر تدلیس نباشد، لاجرم مفاسد دیگری بر آن مترتب است، كه از حوصله این مقال خارج است.
نوع یازدهم، “آیت الله فرقه ای” است، این نوع آیت الله، بسیار كمتر رایج است و معمولاً بین دو فرقه یا مذهب فرعی، برای اهداف ضدمذهبی خود به كار می روند. مثلاً شاید در بین برخی از روحانیون شیعه افرادی انگشت شمار، گرایش به اصول اهل تسنن داشته باشند و یا مطلبی به نفع آنها ذكر كرده باشند، از این به بعد، آن اهل علم ،یقیناً با لقب “آیت الله” از سوی اهل تسنن خطاب می شود؛ كه مثلا آیت الله فلانی در فلان كتاب یا فلان سخنرانی این مطلب را گفته است.
نوع دوازدهم، “آیت الله انتسابی” است. بسیاری از افراد كه در ارتباط با برخی از علماء هستند، برای بزرگداشت خودشان، لقب آیت الله را به آن روحانی منتسب شده به خود، می دهند. مثلاً فرض كنید اهل علمی، بنا به مصالحی، محافظی دارد. خوب این محافظ، برای بزرگنمایی خود و كار خود، می گوید: من محافظ “حضرت آیت الله فلانی” هستم. و الی آخر …
لقب آیت الله، انواع دیگری نیز دارد، كه برای رعایت متقضای اختصار نوشتار، از ذكر آنها صرف نظر می كنیم. اما در پایان، آنچه بسیار مهم است این است كه غالب این عناوین و القاب، نشان از ضعف نفس عالمان دین نیست، بلكه از سهل انگاری ما مردم است كه خواسته یا ناخواسته، دست به این كار می زنیم. شاید بسیاری از علماء راضی به این عمل نباشند و ناخودآگاه در این وادی قرار گرفته باشند.
بنابراین مناسب است ما مردم به هم تذكر دهیم و رعایت كنیم تا این مفسده باعث نشود در آینده نزدیك لقب و عنوان كم بیاوریم؛ چرا كه اگر در گذشته علماء بسیار مهمی “ثقة الاسلام” و یا “حجة الاسلام” بودند، اكنون اكثرا “آیت الله” هستند. و حتی در حال حاضر ، بیش تر از شصت نفر “آیت الله العظمی” می باشند. كه اگر اكنون بخواهیم، عالمی را كه از همه برجسته تر هست میان آنها خطاب كنیم، دیگر باید به ایشان، چه لقبی بدهیم تا ایشان در سلسله القاب قبلی سر باشد، و رعایت احترام او را نموده باشیم؟
كاظم استادی، فرزند آیت الله رضا استادی
خداوند امام راحلمان را رحمت کند که آیت الله های حاضر را ثقه الاسلام می نامید …
واقعاٌ تعجب علما در مقابل این رشوه دادن ها سکوت نکنند بخدا قسم آیت الله العظمی فقط مختص امام معصوم است وبس …
پس حداقل از هر 12 آیت الله یکی از ایشان واقعی است!