ما در اين قسمت از نوشتارمان در صدد بيان برترى بعض از همسران پيامبر صلىاللهعليهوآله بر بعض ديگر نيستيم؛ بلكه مىخواهيم با استفاده از صحاح اهل سنت كه بيهوده عايشه را بهترين و يا لااقل يكى از بهترين زنان عالم وجود دانستهاند ثابت كنيم كه چنين نيست بلكه صفيه كه اهل سنت مقام خاصى برايش قائل نيستند از عايشه و حفصه برتر است. دقت كنيد:
1 – «عن صفية قالت: دخل علىّ رسول اللّه صلىاللهعليهوسلم وقد بلغنى عن حفصة وعايشة كلام فذكرت ذلك له. فقال: ألا قلت فكيف تكونان خيرا منى وزوجى محمد وأبى هارون وعمى موسى؟ وكان الذى بلغها أنهم قالوا: نحن أكرم
(1) سنن أبي داود، ج 2، ص 222، كتاب النكاح، باب في رضاعة الكبير، ح 2059 و 2060.(24)
على رسول اللّه صلىاللهعليهوسلم منها وقالوا: نحن أزواج النبى وبنات عمه». وفي رواية أخرى:
2 – «بلغ صفية أن حفصة قالت: بنت يهودى. فبكت فدخل عليها النبى صلىاللهعليهوسلم وهى تبكى. فقال: ما يبكيك؟ فقالت:… فقال النبى صلىاللهعليهوسلم أنك لابنة نبى وأن عمك نبى… ففيم تفخر عليك؟ ثمّ قال: إتقى اللّه يا حفصة»(1).
خلاصه ترجمه روايت اول چنين است: صفيه مىگويد: كه عايشه و حفصه پشت سرم گفتند كه ما از او (يعنى صفيه) برتريم. او شكايت نزد رسول خدا صلىاللهعليهوآله برد. حضرت به او فرمود: چرا نگفتى كه شما چگونه از من برتريد در حالى كه شوهرم محمد و پدرم هارون و عمويم موسى است. اين روايت با صراحت برترى عايشه بر صفيه را رد مىكند و از توضيحى كه پيامبر صلىاللهعليهوآله براى صفية داد به خوبى برترى او را بر آن دو ثابت مىكند.
در روايت دوم آنكه پشت سر صفيه غيبت كرد و با تعبير «دختر يهودى» او را آزرد حفصه بود كه چون خبر آن به صفيه رسيد گريست و چون رسول خدا صلىاللهعليهوآله او را گريان ديد علت گريه را پرسيد. او جريان را شرح داد و مضمون همان روايت اول را به او گفت: و سپس خطاب به حفصه گفت: اى حفصه! تقوى پيشه كن. يعنى اين عمل تو (غيبت پشت سر صفيه و آزردن او) بىتقوائى است و اين بسيار روشن است ولى علماى اهل سنت كه همه اصحاب را عادل مىدانند بايد بدان توجه كنند و بدانند كه بى تقوايى با عدالت سازگارى ندارد!
اگر دو جريان مزبور يك واقعه باشد و به دو صورت نقل شده بايد گفت آنچه كه عايشه و حفصه پشت سر صفيه گفتند يكى اين بود كه او دختر يهودى است ولى ما دختر عموهاى پيامبريم و اگر دو واقعه باشد كه يكبار عايشه و حفصه پشت سر صفيه غيبت كردند و يكبار حفصه، بايد گفت كه بىتقوائى حفصه فقط يكبار نبود و معلوم نيست كه به همين مقدار ختم شده باشد. چنانچه در غير صحاح مطالب ديگرى نقل شد كه آنان بعد از رحلت نبى مكرم اسلام صلىاللهعليهوآله چه كردند! كه اين خود بحث جداگانهاى مىطلبد و ما در همين نوشتار همكارى او را با عايشه در ايذاء رسول خدا صلىاللهعليهوآله خواهيم آورد (إن شاء اللّه).
بدون دیدگاه