بانویی که خدا به او سلام رساند
حضرت خدیجه (سلام الله علیها)، از ثروتمندی و تنعّم، ملکه ی سرزمین طائف به شمار می رفت. امّا پس از ازدواج با حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)، تمام ثروتش را در راهی گذاشت که سختی بسیار داشت و خدا می داند اگر بخشندگی و شکیبایی این بانوی بزرگوار نبود، چه بلایی بر سر نخستین مسلمانان می آمد؛ آن هم در آن شرایط تحریم و شکنجه و تبعید. نه تنها بخشش کل دارایی های حضرت خدیجه (س)، بلکه صبوری او و حمایت همه جانبه ی او از پیامبر (ص) در حالی که هیچ یاوری نداشتند، مقام ایشان را تا حدی بالا برد که از برترین زنان عالم گشتند.
برای آشنایی بیشتر با این بانوی باخرد، خوب است بدانیم که در نزد خداوند و رسول او (ص) چه جایگاهی داشتند.
الف. مقام خدیجه در پیشگاه الهی
خداوند متعال بارها موقعیت و مقام خدیجه را از طرق گوناگون آشکار نموده، و از منزلت رفیع او در درگاه الهی پرده برداشته است که به نمونه هایی اشاره می شود:
1. سلام خاص الهی
بارها سلام سفارشی و مؤکّد ربوبی توسط جبرئیل به محضر خدیجه رسیده است. ابو هریره نقل کرده است که: «جبرئیل نزد پیامبر آمد و گفت: خدیجه همراه با ظرفی سر پوشیده که در آن خورشت یا غذا یا نوشیدنی است نزد تو می آید، پس هر گاه آمد، سلام پروردگارش و سلام من را به محضر او برسان.» (1)
در روایت دیگری می خوانیم: «به حقیقت جبرئیل نزد پیامبر آمد پس گفت: به خدیجه از طرف پروردگارش سلام برسان، پس حضرت فرمود: ای خدیجه این جبرئیل است که از طرف پروردگارت سلام می رساند.» خدیجه گفت: خدا سلام است و سلام از اوست و بر جبرئیل سلام باد.» (2)
2. فرستادگان ویژه الهی
هر کس در مسیر الهی حرکت کند، خداوند هرگز او را رها نکره و تنها نخواهد گذاشت. نمونه بارز آن سرگذشت خدیجه کبری (س) است. هنگامی که وضع حمل آن بانو نزدیک گشت، به زنان قریش و بنی هاشم پیغام داد که مرا در این امر یاری نمایید، ولی آنان پاسخ دادند: ای خدیجه! چون تو در ازدواجت از سخنان ما سرپیچی نمودی، و محمد یتیم را به همسری بر گزیدی، ما نیز تو را یاری نمی کنیم. خدیجه از این جواب سخت غمگین گشت، در این هنگام چهار زن همانند زنان بنی هاشم وارد شدند در حالی که خدیجه از دیدن آنان هراسان بود، یکی از آن چهار زن به خدیجه گفت: «غمگین مباش، پروردگارت ما را برای یاری تو فرستاده است. ما خواهران و یاوران تو هستیم. من «ساره» هستم، این «آسیه دختر مزاحم » رفیق بهشتی تو است و این هم «مریم دختر عمران» است و این یکی «کلثوم خواهر موسی بن عمران» است. خدا ما را برای کمک به تو فرستاده است تا یاور و پرستار تو باشیم…» (3)
3. کفن بهشتی
خدیجه کبری (س) در لحظات احتضار، «اسماء بنت عمیس» را به نزد خویش طلبید و در مورد دخترش فاطمه زهرا (س) به او سفارشاتی کرد. آنگاه فاطمه را نزد پیامبر (ص) واسطه قرار داد که از رسول خدا، خواهش کند تا یکی از لباسهای خود را کفن خدیجه قرار دهد. وقتی فاطمه نزد پدر رفت و درخواست مادر را مطرح کرد، اشک از چشمان حضرت جاری گشت، چیزی نگذشت که جبرئیل نازل شد در حالی که کفنی از بهشت همراه خویش داشت که خداوند آن را برای خدیجه فرستاده بود. (4)
4. در قصری از بهشت
قبل از رحلت خدیجه کبری، خداوند متعال بارها توسط پیامبر اکرم (ص) از جایگاه ویژه ی خدیجه (س) در بهشت خبر داد، از جمله «عکرمه» از «ابن عباس» نقل می کند که رسول اکرم (ص) فرمود: «بهترین زنان بهشت اینانند، خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمّد و مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون).» (5)
زمانی که رسول اکرم (ص) درحال احتضار قرار گرفت، فاطمه زهرا (س) درباره ی جایگاه آن حضرت در قیامت پرسشهایی کرد، از جمله پرسید: «[در آن روز] مادرم خدیجه کجاست؟» حضرت فرمودند: «در قصری است که چهار در به سوی بهشت دارد.» (6)
ب. منزلت خدیجه در نزد پیامبر اکرم (ص)
هر گاه انسانی در پیشگاه الهی از چنان مقامی برخوردار باشد، نگفته پیدا است که در نزد پیامبر خدا (ص) نیز دارای منزلتی است رفیع؛ چنانکه تاریخ نیز گواهی می دهد که محبوب ترین همسران پیامبر اکرم (ص) نزد او، خدیجه کبری (س) بود. (7)
1. یاد خدیجه (س)
عایشه می گوید: رسول خدا از خانه بیرون نمی رفت، مگر اینکه خدیجه را به نیکی یاد می کرد و برای او استغفار می نمود. روزی از او یاد کرد من حسد بردم و گفتم: "خداوند جایگزین آن پیرزن، به تو عطا کرده است!!" پیامبر شدیداً خشمگین شد و فرمود: «خدیجه؛ و کجاست مثل خدیجه؟ او مرا تصدیق کرد آن گاه که مردم مرا تکذیب نمودند و با مال خود مرا بر دین خدا کمک و یاری کرد.» (8)
2. اظهار محبّت به دوستان خدیجه (س)
از آنجا که پیامبر اکرم (ص) شدیداً به خدیجه محبّت و ارادت داشت، نسبت به دوستان و آشنایان او نیز اظهار محبّت و دوستی می کرد. به همین جهت هنگام ذبح قربانی می فرمود: «از گوشت آن برای دوستان خدیجه نیز ببرید؛ چرا که من دوستان خدیجه را نیز دوست می دارم.» (9)
همچنین روایت شده روزی پیرزنی بر پیامبر اکرم (ص) وارد شد، پیامبر او را مورد لطف و مهربانی قرار داد، پس از رفتن او، عایشه علّت آن همه لطف را جویا شد، حضرت فرمود: «این بانو در زمان خدیجه بر من وارد می شد.» (10)
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
پی نوشت:
1. بحار الانوار، ج16 ، ص8، به نقل از مسند احمد بن حنبل.
2. همان، ص 11، روایت ابن هشام، و ر.ک: ص 8 .
3. همان، ج 16، ص80، و ج43، ص2 ـ 4؛ امالی، الصدوق، ص 475.
4. به نقل از واعظ محترم جناب آقای یثربی.
5. همان، ج16، ص 2؛ اسد الغابة، ج5، ص 437؛ استیعاب، ج4، ص 1821.
6. همان، ج 22، ص 510.
7. همان.
8. سفینة البحار، ج1، باب خاء، ص 380؛ قاموس الرجال، ج10، ص 432.
9. الطرائف / ترجمه داود إلهامى، ص: 444
10. سفینة البحار، ج1، ص 379 ـ 381.
منبع: امامی، علی، مقام حضرت خدیجه در پیشگاه خدا و رسول اکرم، مجله مبلغان، مهر و آبان 1384، شماره 71؛ به نقل از سایت پایگاه حوزه به آدرس http://www.hawzah.net/fa/magazine/magart/2689/3856/29757?ParentID=80418؛ با تلخیص
بدون دیدگاه