برترين راه تقرب به خداوند:
مسلما راه تقرب به خداوند، انجام دستورات ودوري از منهيات او است. ولي در ميان فرائض ديني، هيچ فريضه اي (پس از توحيد ونبوت) به اهميت ولايت نمي باشد. لذا است که برترين راه تقرب به خدا، ولايت آل محمد صلى الله عليه وآله وسلم است. رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در همين زمينه فرمودند: (لکلّ أمر سيّد وحبّي وحبّ علي سيّد ما تقرَّب به المتقرّبون من طاعة ربّهم). در هر کاري رتبه برتري وجود دارد، ومحبت من ومحبت علي، برترين طاعتي است که افراد مي توانند از طريق آن به خدا تقرب جويند.(1) لذا در نظام آفرينش، مقام آن مخلوقي برتر است که در امر ولايت، اعتقاد واخلاص بيشتري نشان داده باشد. در همين راستا، انبيا در عالم قبل، با آزمون ولايت برگزيده شده، مقام رفيع نبوت، به اين دليل به آنان واگذار شد که در آن آزمايش، آنان ولايت را در درجه بالاتري پذيرفته، ونسبت به اهل بيت عليهم السلام خضوع بيشتري داشتند. حضرت باقر عليه السلام فرمودند:
… آن گاه خداوند از انبياء ميثاق گرفته، فرمود: آيا من پروردگار شما نيستم؟ سپس خداوند فرمود: آيا محمد پيامبر من وعلي رهبر مومنين نمي باشد؟ همه آنها پذيرفتند. لذا نبوت آنها تثبيت شد. گزينش انبياي اولو العزم، از ميان گروه کثير انبيا ورسل نيز به آزمون ولايت ومعرفت اهل بيت وپذيرش غيبت وظهور حضرت مهدي عليه السلام بود. امام باقر در ادامه حديث فوق فرمودند: وخداوند از پيامبران اولو العزم عهد گرفت به اينکه: من پروردگار شما ومحمد پيامبر من وعلي امير مومنان بوده، جانشينان او صاحب ولايت وخزانه دار علم من خواهند بود ومهدي کسي است که توسط او دينم را ياري کرده، دولتم را ظاهر مي سازم وبه واسطه او از دشمنانم انتقام مي گيرم وبه واسطه او در زمين، با اشتياق يا کراهت بندگي خواهم شد. همه آنها گفتند: پروردگارا به همه مطالب فوق اقرار کرده شهادت مي دهيم. ولي آدم (توقف نموده) نه انکار کرد ونه اقرار نمود، لذا مقام اولو العزمي براي آن پنج پيامبر، به علت پذيرش ولايت مهدي تثبيت شده، براي آدم اين مقام قرار نگرفت. زيرا او نسبت به مهدي (در ابتداء امر) اقرار ننمود. آن گاه امام عليه السلام به اين آيه شريفه استناد کردند: (وَلَقَدْ عَهِدْنا إِلى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً)(2) ما از قبل بر آدم عهدي کرديم، ولي آدم عهد ما را فراموش کرد وما او را صاحب عزم نيافتيم.(3) ملائکه آسمانها نيز با همين ملاک از ميان ديگر مخلوقات، گزيده شده، در اين مقام منصوب گرديده، ورمز درجات گوناگون آنان نيز به همين امر برگشت مي کند.
امام صادق عليه السلام فرمودند: ملائکه الهي با همه تقربي که به حق متعال دارند، به علت همين اعتقادي که شما بر آن هستيد (عقيده ولايت) به مجاورت خداوند راه يافته اند…(4) در روايت ديگري، آن حضرت، پس از بيان کثرت تعداد ملائکه مي فرمايند: (ما منهم أحد إلاَّ ويتقرَّب کلّ يوم إلى الله بولايتنا أهل البيت ويستغفر لمحبّينا ويلعن أعدائنا) همه ملائکه، هر روز با ولايت ما اهل بيت بسوي خدا تقرب جسته، براي محبين ما استغفار نموده دشمنان ما را نفرين مي کنند. آن گاه امام عليه السلام، اين گونه به قرآن استناد فرمودند: (الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا).(5) حاملان عرش واطرافيان آنها (ملائکه)، با حمد پروردگارشان خدا را تسبيح گفته، براي افراد مومن طلب آمرزش مي کنند.(6)
وقتي پدر ما حضرت آدم عليه السلام به علت عدم يقين به امام زمان عليه السلام، از مقام والاي اولو العزمي تنزل مي کند وديگر انبيا با پذيرش آن به اين مقام ارتقاء يابند، آيا در عصر حاضر، براي ما، راهي جز اخلاص در قبول ولايت امام زمان عليه السلام وارتباط وتوسل به آن حضرت در تقرب به خداوند وجود خواهد داشت؟ آري، ولايت امام زمان عليه السلام بالاترين راه تقرب به حق متعال ومحکمترين ريسمان ايمان در عصر حاضر است. امام صادق عليه السلام از يکي از اصحابشان پرسيدند: کدام ريسمان ايمان محکمتر است؟ گفتند: نماز، فرمودند: نماز فضيلت دارد، ولي محکمترين ريسمان ايمان نيست. گفتند زکات. فرمودند: زکات فضيلت دارد، ولي محکمترين ريسمان ايمان نيست. گفتند: روزه ماه رمضان… حج وعمره… جهاد در راه خدا وامام در هر يک، با تاييد فضيلت اين اعمال، آن را محکمترين ريسمان ايمان ندانستند. هنگامي که اصحاب از پاسخ ناتوان شدند. امام فرمودند: (إنَّ أوثق عري الإيمان الحبّ في الله والبغض في الله وتوالي وليّ الله وتعادي عدوّ الله). بدرستي که محکمترين وقابل اعتمادترين ريسمانهاي ايمان، تولي وتبري وقبول ولايت اولياء خدا ودشمني با دشمنان خدا است.(7)
تنها راه نجات:
همان طور که در فصل اول گفته شد، ايمان غير از اسلام است. مسلمان (گوينده شهادتين) از اسلام خويش در دنيا بهره مند مي شود: ارث مي برد، ازدواج مي کند واز حقوق يک مسلمان در جامعه بهره مند است. ولي مومن، يعني آن کس که مطيع ولايت آل محمد صلى الله عليه وآله وسلم است، علاوه بر اينکه در بهره وري از آثار دنيوي اسلام، با مسلمان برابر است، مزيتي که دارد اين است که از آثار معنوي واخروي ايمان نيز بهره مند است، در حالي که مسلمان غير مومن از آن بهره اي ندارد. وآن عبارت است از: قبول اعمال ونجات اخروي وشفاعت اولياء خدا در عالم آخرت. در حديث شيعه واهل سنت آمده که عمر بن خطاب از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم درباره صحت اين روايت پرسيد که: (من قال: لا إله إلاَّ الله، محمّد رسول الله دخل الجنّة). کسي که به توحيد ونبوت معتقد باشد، اهل بهشت است.
رسول خدا حديث فوق را تاييد نموده، فرمودند: (نعم، إذا تمسَّک بمحبّة هذا وولايته). آري، بشرط اينکه به محبت علي بن ابي طالب وولايت او متمسک باشد.(8) يعني ولايت آل محمد صلى الله عليه وآله وسلم در دنيا وآخرت به مانند دژ مستحکمي است که انسان را از عذاب الهي حفظ مي کند(9)، زيرا امام رضا عليه السلام در روايتي از اجداد طاهرينشان از رسول خدا از جبرئيل، از ميکائيل، از اسرافيل، از لوح از قلم نقل نمودند، که خداي تبارک وتعالي فرمود: (ولاية علي بن أبي طالب حصني فمن دخل حصني أمن من عذابي). ولايت علي بن ابي طالب سنگر من است، هر کس که در اين سنگر وارد شود از عذاب الهي ايمن است.(10) رمز اين سخن اين است که در مراحل مختلف از عالم آخرت، قبل از هر گونه محاسبه وپرسشي، از امر ولايت واعتقاد به امامت ائمه هدي عليهما السلام مي پرسند، وآن کس که پاسخگو نباشد نجات نخواهد يافت.
ابن حجر عسقلاني _ دانشمند بزرگ اهل سنت _ از يونس بن خباب نقل مي کند که پس از توضيح درباره چگونگي عذاب قبر، گفت: در اينجا مطلبي است که ناصبي ها (دشمنان اهل بيت) آن را پنهان داشته اند! گفتم: آن مطلب چيست؟ گفت: (إنَّه ليسئل في قبره: من وليّک، فإن قال: علي نجي). در عالم قبر درباره امامت مي پرسند، اگر فرد بگويد: امامم علي است نجات پيدا مي کند.(11) در قيامت نيز آن گاه که نامه اعمال را منتشر کنند، عنوان نامه عمل هر کس، موضع او در قبال امر ولايت است.(12) وعبور از پل صراط نيز نيازمند اعتقاد به ولايت بوده، منکر ولايت در جهنم سقوط نموده، پيرو اهل بيت امکان عبور دارد(13) که امام صادق به نقل از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در روايتي که سني وشيعه نقل کرده اند فرمودند: (أثبتکم قدماً علي الصراط أشدّکم حبّاً لأهل بيتي). کسي از شما بر پل صراط ثابت قدم تر است که محبت بيشتري به اهل بيت من دارد.(14) در زيارت جامعه نيز مي خوانيم: (بکم يُسلک إلى الرضوان وعلى من جحد ولايتکم غضب الرحمن) با ولايت شما است که افراد به بهشت مي روند وبر منکرين ولايت شما، خشم خدا خواهد بود. مفسر بزرگ اهل سنت، آلوسي در ذيل آيه: (وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ)(15)، ايشان را از حرکت بازدار، آنها بايد مورد رسيدگي قرار گيرند، درباره موضوع پرسش، اقوالي نقل کرده، آن گاه گويد: (وأولى هذه الأقوال إنَّ السؤال عن العقائد والأعمال ورأس ذلک لا إله إلاَّ الله ومن أجلّه ولاية علي کرَّم الله وجهه). بالاترين اقوال اينکه: سئوال از عقائد واعمال است ودر راس همه عقائد توحيد، وبرترين اين اعتقادات ولايت علي عليه السلام است.(16)
به امام باقر عليه السلام خبر رسيد که عکرمه، غلام ابن عباس، که مردي خبيث ودشمن اهل بيت بود، در حال مردن است. فرمودند: اگر قبل از مرگ به او برسم به او مطلبي مي آموزم که به آتش جهنم دچار نشود. اصحاب عرض کردند: (او که مرد) پس آن مطلب را به ما بياموزيد! فرمودند: (والله ما هذا إلاَّ الأمر الذي أنتم عليه). به خدا قسم اين مطلب جز همين اعتقاد به ولايت که شما بر آن هستيد نمي باشد.(17) لذا است که بزرگترين محدث اهل سنت _ بخاري _ از قول رسول اکرم صلى الله عليه وآله وسلم نقل کرده است که درباره قيامت فرمودند: (ليردنَّ عليَّ حوضي أقوام فيختلجون فأقول: أصحابي، فيقال: إنَّک لا تدري ما أحدثوا بعدک، فيختلجون).(18) گروههائي از امت اسلام در قيامت در کنار حوض کوثر بر من وارد شده، ملائکه مانع آمدن آنها مي شوند، من مي گويم: خدايا اصحابم (از رسيدن به من مانع شده اند)، پاسخ گفته مي شود: تو نمي داني پس از مرگ تو آنها چه کرده اند، پس مانع آمدن آنها ونجات آنها مي گردند. يعني اگر فرد، از اصحاب پيامبر نيز باشد وبه راه پيامبر جان فشاني کرده باشد، اگر پيرو ولايت نباشد نجات نخواهد يافت. پس رمز نجات اهل بهشت، ولايت اهل بيت وسر شقاوت اهل جهنم، انکار ولايت اهل بيت است، که امام صادق عليه السلام در ذيل آيه شريفه: (فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلا جَانٌّ)(19) در روز قيامت، از گناهان (برخي) انسانها وجن ها پرسش نخواهد شد (مورد شفاعت قرار مي گيرند). فرمودند: (والله لا يُرى منکم في النار اثنان، لا والله، ولا واحد). به خدا قسم از شما شيعيان(20) در جهنم دو نفر حتَّى يک نفر هم ديده نمي شود.(21) ونيز فرمودند: (أمَا والله ما هلک من کان قبلکم وما هلک من هلک حتَّى يقوم قائمنا إلاَّ في ترک ولايتنا وجحود حقّنا). به خدا قسم علت هلاکت اقوام قبل از شما واقوام بعد، تا زمان ظهور حضرت مهدي عليه السلام، چيزي جز ترک ولايت ما وانکار حق امامت وخلافت ما نيست.(22)
بنابراين، راه نجات ما که در عصر غيبت حضرت مهدي عليه السلام قرار گرفته ايم، نيز چيزي جز پناه بردن به ولايت ومحبت وانتظار ظهور حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف نيست. از اين روست که در زيارت آن حضرت، خطاب به آن بزرگوار عرض مي کنيم: (أشهد أنَّ بولايتک تُقبل الأعمال وتزکّى الأفعال وتضاعف الحسنات وتمحى السيّئات، فمن جاء بولايتک واعترف بإمامتک، قبلت أعماله وصدقت أقواله وتضاعفت حسناته ومحيت سيّئاته، ومن عدل عن ولايتک وجهل معرفتک واستبدل بک غيرک کبَّه الله علي منخره في النار ولم يقبل له عملاً ولم يقم له يوم القيامه وزناً) گواهي مي دهم که به ولايت تو (اي امام زمان)، (خدا) اعمال را پذيرفته، افعال را پاکيزه کرده، حسنات را دو برابر نموده، گناهان را پاک مي کند. پس کسي که معتقد به ولايت تو باشد وبه امامت تو اعتراف کند، اعمالش پذيرفته شده، گفتارهايش تصديق شده، حسناتش دو برابر وگناهانش محو خواهد شد وآن کس که از ولايت تو سر باز زند ومعرفت تو را جاهل باشد وبه جاي تو ديگري را به امامت بپذيرد، خداوند او را به صورت در آتش پرتاب مي کند وعمل او را نمي پذيرد، براي سنجش اعمال او ميزاني اقامه نمي کند