تشيع علوي، تشيع شريعتي
«من گاندي آتشپرست را بيشتر لايق شيعه بودن ميدانم تا آيت الله بهبهاني و بدتر از او، علامهي مجلسي را، و چه ميگويم؟ مجلسي سني است، و امام احمد حنبل كه پسرش را به جرم اينكه يكسال قاضي شده، وقتي ميبيند خميرمايه از خانه پسرش آوردهاند و نان پختهاند، نان را نميخورد و وقتي ميشنود نان را به دجله انداختهاند، هرگز لب به ماهي دجله نميزند و ابوحنيفه را كه چوب ميخورد تا پست قبول نكند و به وفاداري نسبت به حق امامت خاندان پيغمبر، از تعقيب خليفه عباسي متواري ميشود، از او شيعيتر است. گورويچ يهودي ماترياليست كمونيست، به خاطر آنكه تمام عمر را عليه جاهليت فاشيسم هيتلر و ديكتاتوري استالين و استعمار نظامي ارتش سري فرانسه براي اسارت مردم الجزاير و جلاديهاي صهيونيسم در قتل عام مردم فلسطين، … با اينكه در فرانسه زندگي مي كرد و نژادش يهودي بود، از مرجع عاليقدر تقليد شيعه حضرت آيت الله العظمي ميلاني كه تاكنون هر چه فتوا داده است در راه تفرقه مسلمين بوده يا كوبيدن هر حركتي در ميان مسلمين و يك سطر در تمام عمرش عليه بيست و پنج سال جنايت صهيونيسم و هفت سال قتل عام فرانسه و صد سال استعمار و صدها سال استبداد ننوشته و ولايت برايش مقام نان و دكان نان و چماق دست بوده است، بمراتب به تشيع تزديكتر است.» (1)
* كسي نبود تا از اون فرنگ برگشتهي اسلام شناس غربي بپرسه:
جناب دكتر! شما كه عمري را پاي درس اساتيد يهودي … تلمّذ كرده و از پَساب انديشههايشان سيراب شدهاي، با چه معيار و ميزاني شيعه و سنّي را ميشناسي؟
اگر معيار شما همان چيزهايي است كه گفتهاي، متاسفانه بايد بهتون بگيم:
خيلي از آبادي دور افتادهاي. تو ابوحنيفهي عليه ما عليه را شيعهتر از علامهي مجلسي دونستي. ابوحنيفهاي كه در هر مسألهاي اصرار بر مخالفت با حضرت صادق عليهالسلام داشته. هموني كه به پيروان كجانديش و منحرف خود ميگفت:
در همهي امور بايد با جعفربن محمد (عليهماالسلام) مخالفت كنيد.
به طور مثال، مگر نشنيده بودي كه گفتهاند:
ابوحنيفه به ياران خود گفته من نميدانم جعفر بن محمد (عليهما السلام) در سجدهي نماز، چشمانش را باز نگه ميدارد و يا ميبندد. در هر صورت از باب مخالفت با او، ما در سجدهي نمازمان يك چشم را باز نگه داشته و چشم ديگر را ميبنديم!!!
كسي كه تا اين حد مخالفت با دين خدا و امام زمانش دارد، چگونه او را شيعهتر از علامه مجلسي ميداني؟!
كسي به او نگفت چگونه گاندي آتش پرست فارغ التحصيل انگليس را كه براي فريب دهها ميليون شيعهي هند گفت: «من از عاشورا درس گرفتهام» را به شيعه نزديكتر ميداني؟!
شريعتي، در حالي گاندي را شيعهتر از آيت الله بهبهاني دانسته است كه برخي منابع، وابستگي مهاتما گاندي به جريان فراماسونري را تاييد كردهاند.
به عنوان مثال از دفترچهي خاطراتي منسوب به وي سخن گفتهاند كه قسمتهاي عمدهي آن از بين رفته و تنها «20 صفحه» از آن باقيمانده است كه در صفحات مذكور، به عضويت وي در «درجهي 3 فراماسونري» اشاره شده است:
اشاره برخي منابع به اين مسئله كه «مهاتما گاندي» در دفترچهي خاطرات خود، به عضويت در «درجهي 3 فراماسونري» در حين تحصيلات خود در لندن اشاره نموده است.
تمجيد سلمان رشدي از مهاتما گاندي در نشريه «Time»
* حالا كه ميزان و معيار دكتر در شناخت شيعه و سنُي يك معيار «من درآوردي» است، كاش از او ميپرسيدند:
آيا خلفا شيعه بودند يا سلمان و ابوذر؟!
* وقتي ما به اسناد منتشر شده نگاه ميكنيم و ميبينيم شريعتي در بازجويي خود گفته:
«… در اين سالها بود كه با ورود حضرت آيتالله ميلاني به مشهد، هم حوزهي علميه ديني و هم عناصر روشن مذهبي جان تازهاي گرفته و از جمله من كه هم وابسته به فرهنگ جديد بودم و هم در حوزه مدارس قديم در محضر استاد قزويني و ديگران درس اسلامي ميخواندم، اميد بسيار يافتم كه حضرت آيتالله ميلاني بتواند منشا تحول عميقي در حوزه علميه قديم و همچنين روشني روحي و بينش مذهبي در ميان تودهي عوام مذهبي قرار گيرد … من تمام اين اميدها را در چهره آيتالله ميلاني كه بزودي مقام روحانيت و مرجعيت حوزه در مشهد بازيافتند مي جستم و با همين اميد و ايمان پيوند فكري و رابطهي اجتماعي خود را با ايشان حفظ كرديم … » (2)
و اظهار نظرش را با آنچه در صدر كلام آمده مقايسه ميكنيم و به موضع گيري تندش دربارهي حضرت آيت الله ميلاني دقت ميكنيم، تعجب كرده و ميپرسيم گردش 180 درجه چرا؟! (3)
چرا با مرجعي كه او را از نزديك ميشناختي و به او دلبسته بودي، اينگونه هتاكي كردي؟
لابد توقع نداشتي با سابقهي آشنايي كه با حضرت آيت الله ميلاني داشتي، گفتهها و نوشتههايت را گمراهكننده اعلام كند؟
* ما كه ميگوييم اگر هيچ گفته و يا نوشتهاي جز همين چند سطر بالا از او در دست ما نبود، ترديدي نداشتيم كه خيلي مانده بود تا با مباني شيعه آشنا بشه و خودش از كج فكري نجات پيدا كنه.
* گذشته از حب و بغضها و موافق و مخالفها، اگر كسي با مباني و تاريخ شيعه آشنا باشه، صدها اشكال و ايراد بر گفتهها و نوشتههاي شريعتي خواهد داشت.
(1) مجموعه آثار، ج 1، با مخاطبهاي آشنا، صص 12 و 13
(2) شريعتي به روايت اسناد ساواك، ج 2، صص 227 و 228
(3) با مراجعه به مجلدات 3، 4، 5، 6 كتاب «نهضت روحانيون ايران» آشكار مي گردد كه حضرت آيت الله ميلاني از چهرههاي سرشناس مبارز و از مخالفان رژيم گذشته و از مدافعان دلسوز اسلام و تشيع بوده است
دمتون گرم
….. کلی حال کردم ….
یا علی مدد….
با سلام به این دوست دانشمند فقط بگم خدمتتون که کسی نظر شما رو در مورد دکتر شریعتی نخواست لطفا اگر می خوای نظری در مورد شخصی بدی کل کتاباشو بخون بعد فکر به سرت بزنه که خودتو دانشمند بدونی تو وامثال تو هنوز مونده بدونید دکتر شریعتی چه خدمتی به اسلام کرده شما ها مصداق همین جمله زیبای حضرت علی (ع) هستید که می فرمود:بزرگترین دشمن آدمی جهل اوست.
vaghean vasat mota@stefam k dar morede moaleme shahid dr shariati injoori harf mizani….. oun harfayam k gofti sanad nadare . in harfa hich ja maktoob nashode az chizi k motmaen nisti nazareto nade vaghean zeshte ….. ma har do ferghe shie ya soni mosalman hastim va bejaye tafraghe bishtar niaz be vahdat darim ta sooje be doshmana nadim
من را به یاد ابو موسی اشعری انداختی ساده لوح
هاهاهاهاه
چرا داغ كردي برادر
خيلي سوخته؟! :)))))))))
خخخخخخ! هههه
جوني! به اعصابت مسلط باش! شيرت خشك ميشه!
ضمناً
خدايي خيلي علمت بالاست! اصلا واقعا در مقابل اين مقاله من احساس عجز ميكنم! يعني واقعا اينهمه علم / آگاهي/ بصيرت/ استدلال از كجا مياد آخه…! :))))) هههه!
جان من؟! راستشو بگو! تو پيغمبر نيستي؟! :)))))))) من اصلا كم يه ذره مونده ايمان بيارم بهت
:))))))))))))
اصلا من دارم كافر ميشم! نكنه تو خود ِ خدايي؟! :)))))) خخخخخخ!
ديگه شريعتي بده! اصلا من با اين نوشته شما دگرگون شدم! :))))
من مجذوب اين علم بيكران شما شدم ديگه! :))))))))))
جوجوي جيگر ِ رافضي ِ سبئي صفوي! :))) بوس بوس! زياد جوش نزن
ههههه!
خدايي خوراك خنده ايد شما جيگراي نوادگان شاه اسماعيل
نبوغتون در خندوندن ما بسيار كاراست! :))) مهران مديري جلوتون كم مياره! :))))
البته!
انتظاري نميشه داشت ازتون
مخاطباتون در همين حد فهم هستند كه با اين جك هاي مكتوب سرشون گرم بشه! بالاخره بايد در دنيا ابلهاني هم وجود داشته باشند كه عاقل معني پيدا كنه
شما ادامه بده! در اين مسير مقدس مذهب چاه محور صفوي تكفيري سبئي!!!! :)))))) خخخخخخ
هم ما شاد ميشيم
ولي يه چيزي خيلي ذهنم رو درگير ميكنه! اونم اينه كه چه اصراري داريد كه مشنگ بودن و جهلتون رو هي توي بوق و كرنا بكنيد و پلاكارد بالاي سرت بگيري كه ما يك مشت دلقكيم! :)))) آخه اين خودزني براي چيه؟
آها! يادم نبود! شما يد طولايي در خودزني داريد! بالاخره هر كس هم اينقدر با قمه و زنجير و مشت توي سر و كله خودش بزنه ، چيز نرمالي از آب در نمياد! :))))))))))))))))))
هههههه!
يه توسلي هم به شاه اسماعيل جون صفوي و ناصرالدين و اللخصوص خادم الشريعت السبئي امام آقا محمد خان قاجار!-ببخشيد آغا(!)، با حمايت از تمامي همجنسگرايان دربار صفوي!- بكنيد ، شايد ما دشمنان شريعت سوسك شديم! :)))))
هخخخخخخخ! هههه
:)))))9
جوي جوي جوش آورده ي سبئي/صفوي! بوس بوس
مراقب خودت باش
اولا از طرز صحبتت مغلوم میشه که اونجای من داره میسوزه یا جای … تو؟
دوما شما دیگه از همجنسگرایی نگو که خلیفتون تو اینکار واقعه خلیفه (بنیانگذار)بود
سوما شما سلفیون به غیر از خندیدن به ما در دادن هم گاهن در فتوا دادن ید طولایی دارید که بر کسی پوشیده نیست
چهارما اینکه شما نترس من شیرم خشک نمیشه هر موقع مثل خلیفتون هوس شیر کردی یه پیام بده شیر هم با نی بهت میدم گلوت نگیره…
الان هم برو شیرایی که از رجال دیگه خوردی رو هضم کن بعد بیا خودم شیرت میدم
هرچند حیفه ولی به رسم ادب اینم یه ماج…..