تعداد لشگر یزید در مقابل لشگر امام حسین(ع)
شمار سپاه کوفه
مورخان در شمارش سپاهیان کوفه که آماده کارزار با امام حسین علیهالسلام میشدند، دچار اختلاف نظر شدهاند. برخی از آنان فقط معترض ۴,۰۰۰ نفر، لشکریانی که به فرماندهی «عمر سعد» آماده حمله به شهرهای منطقه «فارس» بودند و بعد از دریافت خبر حرکت امام حسین علیهالسلام به طرف «کوفه» و استقرار ایشان در کربلا، مسیر خود را عوض کرده و به مقابله با ایشان آمدند، شدهاند. (۱) این گروه از بازماندگان ایام فتح فارس بوده و به «حمر دیلم» مشهور بودند.
مرحوم اسد حیدر از اینکه عدهای از مورخان سعی در کمتر گزارش کردن تعداد سپاهیان دشمن را داشته و یا دارند اظهار تعجب و شگفتی میکند، او مینویسد:
«شگفت اینجاست که جمعی این چنین شمارش سپاهیان فراوان کربلا را کم گزارش کرده باشند، سپاهی که صحراها و بیابان ها را فراگرفته و همه جا را پوشانیده بود؛ و در توصیف آنان آمده که پرچمهای شان بال های پرندگان بوده و به علت زیادی خود و کمی مرکبهای جنگی از الاغ و گاو هم برای حمل و نقل استفاده میکردند.»(۲)
آنچه که به واقعیت نزدیک است، آن است که دو طرف نبرد بسیار نابرابر بودند. یک طرف امام حسین علیهالسلام با حدود ۸۰ تن همراهش (۳) و در طرف دیگر ۳۰,۰۰۰ تن و چه بسا بیشتر بودهاند و این تنها عدد سپاهیان کارآمد است؛ والا تعداد لشکر اصلی امویان بیش از این بوده است.
تعداد لشگر اموی در منابع گوناگون
در منابع مختلف تعداد لشکریان امویان متفاوت آمده است. (۴)
۱- «البدایة والنهایة» (۵) ۴,۰۰۰ نفر
۲- «الصراط السوی» (۶) ۶,۰۰۰ نفر
۳- « مراة الزمان» (۷) ۸,۰۰۰ نفر
۴- «الدر النظیم» (۸) ۱۲,۰۰۰ نفر
۵- «الدر النظیم» (۹) ۱۶,۰۰۰ نفر
۶- «الصواعق المحرقة» (۱۰) و «الفصول المهمة» (۱۱) و «اللهوف» (۱۲) ۲۰,۰۰۰ نفر
۷- «مراةالجنان» (۱۳)و «شذرات الذهب» (۱۴) و «مطالب السئوول» (۱۵) ۲۱,۰۰۰ نفر
۸- «عمدةالمطالب» (۱۶)، «مع الحسین فی نهضة» (۱۷) و «زندگانی امام حسین علیهالسلام» (۱۸) ۳۰,۰۰۰ نفر
در مورد رقم ذکر شده در ردیف هشتم، دو حدیث در «امالی» شیخ صدوق به شرح زیر آمده است.
حدیث اول
احمد بن هارون الفامی گفت که «محمد بن عبدالله بن جعفر بن جامع الحمیری» برای ما روایت کرد که پدرم از «احمد بن محمد بن یحیی» و او از «محمد بن سنان» و او از «مفضل بن عمر» و او از امام جعفر صادق علیهالسلام و ایشان نیز از جد بزرگوارشان امام سجاد علیهالسلام نقل کردهاند که:
ـ روزی امام حسین علیهالسلام بر امام حسن علیهالسلام وارد شد و چون نگاهش به برادر افتاد شروع به گریستن کرد؛ امام حسن علیهالسلام از برادر پرسید:
ـ ای اباعبدالله، چه امری باعث گریه تو شده است؟
امام حسین علیهالسلام پاسخ داد:
ـ برای آنچه با تو انجام میدهند گریه کنم.
امام حسن علیهالسلام فرمود: (۱۹)
آنچه به من آید زهری است که به کامم ریزند و کشته شوم ولی ای اباعبدالله روزی چون روز تو نباشد (۲۰)، ۳۰ هزار مردی که مدعی هستند از امت جد ما محمد (صلوات الله علیه) هستند و خود را به دین اسلام بندند، بر تو گرد آیند و همدست شوند برای کشتن تو و ریختن خونت و هتک حرمت و اسیر کردن ذریهات و زنانت و غارت بنهات.
در اینجاست که بر بنیامیه لعنت فرود آید و آسمان خاکستر و خون بارد و همه چیز بر تو بگریند حتی وحوش بیابان و ماهیان دریاها.(۲۱)
اگر چه در سند حدیث افراد ضعیفی چون «محمد بن سنان» (۲۲) و غلاتی چون «مفضل بن عمر» (۲۳) وجود دارند ولی سایر روات حدیث مانند «محمد بن عبدالله بن جعفر الحمیری» و پدرش و «احمد بن هارون الفامی» افراد وجیه و موثقی هستند و همچنین قراین که در منابع تاریخی آمده، مؤید این معناست. محاسبهای که اینجانب با توجه به منابع مختلف بهعمل آوردهام تعداد لشگریان «ابن سعد» ۳۱,۰۰۰ نفر هستند که در مورد ۱,۰۰۰ نفر آخر تنها یک منبع (۲۴) بیشتر وجود ندارد. به فرض صحت این منبع با توجه به اینکه در متن حدیث امام حسن علیهالسلام در مقام ارایه رقم کاملا دقیق نبودهاند به صحت متن خدشهای وارد نمیشود؛ حتی در مکالمات مادی هم هنگامی که در صدد بیان دقیق رقم و عددی نباشیم از ۳۱,۰۰۰ به ۳۰,۰۰۰ هم تعبیر میکنیم. از طرفی وجود امثال «مفضل بن عمر»، همچون متن حدیث در راستای اعتقادات او که بیان عقاید غالیان باشد؛ نیست، به صحت حدیث خدشهای وارد نمینماید.
حدیث دوم
«ابوعلی احمد بن زیاد الهمدانی» گفت که «علی بن ابراهیم بن هاشم» از «محمد بن عیسی عبید الیقطینی» و او نیز از «یونس بن عبدالرحمان»، او نیز از «ابن اسباط» و او نیز از «علی بن سالم»، او نیز از پدرش و او نیز از «ثابت بن ابیصفیه» نقل میکند که:
– امام سجاد علیهالسلام به فرزند حضرت عباس علیهالسلام، عبدالله بن عباس بن علی بن ابیطالب، نگاه کرد؛ در حالیکه اشک چشمانش را گرفته بود فرمود:
– هیچ زمانی بر رسولالله صلواتالله علیه سختتر از روز احد نگذشت که در آن عمویش حمزه (سیدالشهدا) در آن شهید شد و بعد از آن روز جنگ «موته» که عموزادهاش «جعفر بن ابیطالب» شهید شد.
سپس فرمود:
روزی چو روز تو نیست یا اباعبدالله! ۳۰ هزار مرد که گمان میکردند از این امت هستند، دور او را گرفتند و هر کدام برای کشتن او به خدا تقرب میجستند در حالی که امام حسین علیهالسلام خدا را به آنها یادآور میشد؛ و آنها پند نمیگرفتند تا امام علیهالسلام را به ستم و ظلم و عدوان کشتند. (۲۵)
نکتهای که درباره این حدیث گفتنی است، در سلسله روات آن افراد برجسته و محدثان متدین و مشهور و موثقی وجود دارد و لذا از حیث صحت سند دچار مشکل خاصی نیست.
۹- المناقب (۲۶) ۳۵,۰۰۰ نفر
۱۰- شرح شافیه (۲۷) ۵۰,۰۰۰ نفر
۱۱- بغیة النبلاء (۲۸) ۸۰,۰۰۰ نفر
در اینجا اینجانب بر اساس کتب «مقتل» سید محسن امین (۲۹)، «مقتل الحسین» (۳۰)، «تاریخ طبری»(۳۱)، زندگانی امام حسین علیهالسلام (۳۲) و قیام حسینی در آینه اسناد (۳۳) به ارایه آماری نسبتا صحیح و دقیق از لشکریان اموی میپردازم. لازم به ذکر است که در برخی از منابع اسامی فرماندهان لشکر کاملتر آمده و موارد تأیید از سایر منابع در پینوشت ذکر شده است.
ترکیب سپاهی که در هنگام اردو زدن «ابن زیاد» در «نخیله» گرد آمده و از مقابل وی در این مکان رژه میرفت (۲۴) به شرح زیر بود.
۱ـ نام فرمانده: عمر سعد / اختلاف نام فرمانده در منابع: عمر بن سعد / تعداد نفرات: ۴,۰۰۰
۲ـ نام فرمانده: شَمِر بن ذی الجوشن / اختلاف نام فرمانده در منابع: شِمِر بن ذی الجوشن (۳۵) / تعداد نفرات: ۴۰۰۰
۳ـ نام فرمانده: حربن یزید ریاحی / تعداد نفرات: ۱,۰۰۰
۴ـ نام فرمانده: یزید بن رکاب کلبی (۳۶) / تعداد نفرات: ۲,۰۰۰
۵ـ نام فرمانده: حصین تمیم (۳۷) / اختلاف نام فرمانده در منابع: حصین بن نمیر تمیمی / تعداد نفرات: ۴,۰۰۰
۶ـ نام فرمانده: مغایر بن رهینه مازنی / اختلاف نام فرمانده در منابع: مغایر بن رهینة المازنی (۳۸) / تعداد نفرات: ۳,۰۰۰
۷ـ نام فرمانده: نصر بن حرشه (۳۹) / تعداد نفرات: ۲,۰۰۰
۸ـ نام فرمانده: کعب بن طلعه / اختلاف نام فرمانده در منابع: کعب بن طلحه / تعداد نفرات: ۳,۰۰۰
۹ـ نام فرمانده: شبث بن ربعی / اختلاف نام فرمانده در منابع: شبث بن ربعی ریاحی (۴۰) / تعداد نفرات: ۱,۰۰۰
۱۰ـ نام فرمانده: حجّار بن ابجر / اختلاف نام فرمانده در منابع: حجار بن ابجر / تعداد نفرات: ۱,۰۰۰
۱۱ـ نام فرمانده: عمر و بن حجاج زبیدی / تعداد نفرات: ۴,۰۰۰
۱۲ـ نام فرمانده: یزید بن الحرث بن رویم (۴۱) / تعداد نفرات: ۱,۰۰۰
۱۳ـ نام فرمانده: تیراندازان همراه حصین (۴۲) / تعداد نفرات: ۵۰۰
۱۴ـ نام فرمانده: عزرة بن قیس (۴۳) / تعداد نفرات: ۵۰۰
جمع کل: ۳۱,۰۰۰ نفر
علاوه بر اینها جمعی که سلاحشان سنگ و فلاخن بوده که در محاسبه فوق منظور نشدهاند. (۴۴)
لازم به ذکر است از نظر اینجانب نیز باید رقم ۳۰,۰۰۰ نفر را که در حدیث امام سجاد علیهالسلام (امام صادق علیه السلام) آمده است پذیرفت.
مرحوم «اسد حیدر» درباره سپاه حاضر در کربلا تحلیل ارزشمندی ارایه نموده است که برای تکمیل مطالب عین نوشته ایشان نقل میشود:
… در اینجا ناچاریم که با نظری واقعبینانه به مساله توجه نموده و از ورود به خلافگویی و خروج از حدود عقل و آگاهی انسانی پرهیز نمائیم و پیش از آنکه خود سخن بگوییم منتظر میمانیم تا حقیقت خود را در جریان حوادث بنمایاند.
این سپاه خونخوار بیابان را پر کرده بود و تاریخ بیان مینماید که آنچنان کمبودی در وسایل حمل و نقل مناسب برای انتقال این جمع از کوفه به کربلا به چشم میخورد که به ناچار از
گاو و الاغ هم برای این مسئله استفاده میشد. مضافاً به اینکه جمعی هم پیاده طی طریق مینمودند.
برای تأمین نیازهای این سپاه به ادوات جنگی علاوه بر استفاده از ذخایر قبلی، هنگمیکه سپاه عازم کربلا شد، آهنگران و اسلحهسازان در کوفه باقیمانده و با کار شبانهروزی سعی در تأمین این نیازها با صیقل دادن شمشیرها و تیز کردن تیرها داشتند.
چنین پیشبینی شده بود که مدت ۱۰ شبانه روز آتش کورههای آهنگری خاموش نشده و به طور مداوم به کار مشغول باشد.
از طرف دیگر، کوفه یک منطقه نظامی و از عمدهترین پایگاههای کشور اسلامی در آن روز بود و همواره جمع فراوانی بالغ بر ۶۰,۰۰۰ سپاهی را در خود داشت.
نیروهای نظامی بر حسب اوضاع سیاسی ـ اجتماعی آن روز دارای تقسیمات هفتگانهای بود. این تقسیمبندی به لحاظ سهولت در اعمال فرماندهی و تجهیز و آمادگی سریع، هنگام نیاز و به صدا درآمدن شیپورها، و اجتماع سریع مجدد پس از بازگشت از کارزار صورت گرفته بود.
در دوران «زیاد بن ابیه» (۴۵) یعنی در سال ۵۰ هجری تقسیمبندی نظامیان کوفه همانند بصره به ۴ قسمت تقلیل یافت و همانطور که اشاره شد (۴۶) تمامی این ۴ قسمت در جریان کربلا به منطقه رزم گسیل شدند:
ـ عبدالله بن زهیر ازدی، در رأس یک چهارم نظامیان شامل اهل مدینه
ـ عبدالله بنابن بسره حنفی، در رأس یک چهارم دیگر شامل قبایل «مذحج» و «اسد»
ـ قیس بن اشعث، در رأس یک چهارم دیگر نظامیان شامل قبایل «ربیعه» و «کنده»
ـ حرّ بن یزید ریاحی، در رأس یک چهارم باقیمانده نظامیان شامل قبایل «تمیم» و «همران»
همانطور که اشاره شد همگی این جمع به کربلا اعزام شده و روبهروی امام حسین علیهالسلام قرار گرفتند؛ به استثنای «حربن یزید ریاحی» که بعداً تغییر عقیده داده و به آن حضرت(ع) پیوست.
حال سؤال میکنیم که آیا این گروهها که یادشان کردیم تعاماً در میان سپاهیان «دیلم» جای داشتند که فقط ۴,۰۰۰ نفر هم پیمان «عبد قیس» از قبیله «ربیعه» بودهاند، و به خاطر نام رییسشان ـ دیلم ـ به «حمر دیلم» اشتهار داشتهاند و بعد از جنگ « قادسیه» به «سعد بن ابیوقاص» پناهنده شده بودند و فقط هم اینها بودند که تحت فرماندهی «عمرسعد» در کربلا حضور داشتهاند و جمعی تعدادشان را پنج هزار نفر ذکر کردهاند؟
مسلماً که چنین نبوده، بلکه کوفه شهری نظامی بود که به همین نام یعنی «کوفة الجند» خوانده میشد و با نظام اجباری و آماده باش نظامی و دستور حمل سلاح به تمام کسانی که شایستگی و صلاحیت آن را داشتند، دقیقا به همین ویژگی یعنی نظامیگری شناخته میشد. (۴۷)
به هر حال کوفه به سرعت در محاصره قرار گرفت و ورود و خروج به شدت تحت کنترل آمده و امکان آمد و رفت آزاد به کلی سلب شد. (۴۸) کلیه راهها جز یک مسیر بسته اعلام شد و ۵۰۰ نفر سپاهی به فرماندهی «عزرة بن قیس» مأموریت کنترل را عهده دار شد. (۴۹)
«طرماح»(۵۰) هنگامی که در راه با امام حسین علیهالسلام ملاقات کرد؛ اظهار داشت: «هنگامی که از کوفه به سوی شما حرکت کردم؛ در خارج شهر جمعیتی را دیدم که تاکنون هرگز چنین جمعی را مشاهده ننموده بودم، از آن پرسیدم که چرا اجتماع کردهاید؟ گفتند: آمدهایم تا خویشتن را آماده نبرد با حسین (ع) نموده (و) به سوی او روان شویم.» (۵۱)
به هر جهت حتی اگر بخواهیم به کمترین رقمی که از تعداد سپاهیان اموی مطرح شده است، بها بدهیم و مطالبات و تعدادی را که از منابع مختلف و متعدد به دست آورده بودیم، ندیده بگیریم با رقم متوسط که «ابن حجر» از آمار لشکریان «ابن سعد» ارایه مینماید؛ روبرو میشوم. «ابن حجر» در «شرح همزیه بوصیری» تعداد لشکریان اموی را ۲۰,۰۰۰ نفر اعلام کرده است. (۵۲)
به هر جهت نظرمان ۳۰,۰۰۰ نفری است که در آن دو حدیث مقبول آمده بود، در ضمن آنکه جمعبندی از منابع تاریخی هم ما را به همین عدد رساند.
* عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
پینوشتها:
۱ ـ «ابن کثیر»، «البدایة و النهایة»، ج ۸، ص ۶۹ ( به نقل از «حیاة الحسین علیهالسلام»، ج ۳، ص ۱۲۱٫
۲ ـ زندگانی امام حسین علیهالسلام، ص ۱۸۵
۳ ـ بیشترین تعدادی که از سپاهیان امام حسین علیهالسلام در برخی منابع ذکر شده است، ۱۱۰ تن است.
۴ ـ این منابع را «باقر شریفالقرشی» در ج ۳ «حیاة الحسین (ع) در صفحان ۱۱۹ ـ ۱۲۰ آورده است و اینجانب این مطالب را از این منبع نقل میکنم. لازم به ذکر است قبل از مراجعه به این منبع در حال مطالعه کتاب ارزشمند «زندگانی امام حسین(ع)» تألیف حجتالاسلام رسولی محلاتی بودم که با رهنمود ایشان به کتاب استاد «باقر شریف القرشی» مراجعه نمودم.
۵ ـ همان منبع ردیف ۱
۶ ـ «الصراط السوی فی مناقب آل النبی»، ص ۸۷
۷ ـ «مراة الزمان فی تواریخ الاعیان»، ص ۹۲
۸ و ۹ ـ «الدرالنظیم فی مناقب الائمة»،ص ۱۶۸
۱۰ـ کتاب ابن الجحر، ص ۱۱۷
۱۱ ـ کتاب ابن الصباغ المالکی، ص ۱۷۸
۱۲ اثر «سید بن طاووس»
۱۳ ـ ج ۱، ص ۱۳۲
۱۴ ـ ج ۱ ، ص ۶۷
۱۵ ـ ص ۷۵
۱۶ ـ ص ۱۸۱
۱۷ ـ کتاب اسد حیدر، ص ۱۷۴ ( این منبع را شخصاً یافتهایم)
۱۸ ـ زندگانی امام حسین (ع)، ص ۱۸۵
۱۹ ـ حجتالاسلام رسولی محلاتی علیرغم آنکه همین حدیث را از «امالی» صدوق نقل کردهاند؛ ولی کمی متن حدیث مفقول ایشان متفاوت است. احتمال دارد نسخههای «امالی» مورد استفاده ایشان و مورد استفاده اینجانب متفاوت باشد، کما اینکه ایشان مجلسی را که این حدیث در آن نقل شده است، مجلس سیام معرفی کردهاند، ولی در «امالی» مورد استفاده اینجانب (چاپ انتشارات کتابچی و با ترجمه آیتالله کمرهای) نشانی حدیث مجلس بیستوچهارم است. در متن منقول حجتالاسلام محلاتی ابتدای حدیث این چنین شروع میشود: «امام حسین (ع) به نزد برادرش امام حسن (ع) آمد (در آن بیماری که امام حسن (ع) بر اثر آن به شهادت رسید) چون حال برادر را دید گریست» و ادامه حدیث حکایت از آن دارد که مواجهه حضرت سیدالشهدا (ع) با برادر بزرگوارشان پس از مسموم شدن ایشان است در حالی که در منبع مورد استفاده اینجانب، مواجهه دو برادر قبل از وقوع حادثه است.
۲۰ ـ لایوم کیومک یا اباعبدالله، یزدلف الیک ثلثون الف رجل یدعون … این قسمت حدیث هم در «امالی» مورد استفاده اینجانب و هم در منبع مورد استفاده حجتالاسلام رسولی محلاتی و هم در «امالی» مورد استفاده مرحوم علامه مجلس (ره) در «بحارالانوار» یکسان است.
۲۱ ـ «امالی» شیخ صدوق، ترجمه: آیتالله کمرهای، صص ۱۱۵ ـ ۱۱۶ نکتهای که قابل ذکر است، آن است که متأسفانه ترجمه آیتالله کمرهای ترجمه دقیق و صحیحی نیست، ایشان وحوش را وحشیان ترجمه کردهاند …
۲۲ ـ «جامع الرواة» ج ۲، ص ۱۲۳
۲۳ ـ همان منبع، ص ۲۵۹
۲۴ ـ «انساب الاشراف»
۲۵ ـ «امالی»، صدوق، ۴۶۲، مجلس هفتادهم، حدیث ۱۰؛ بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۲۷۴ حدیث ۱۱ (ص ۱۶۷ ج ۱۰ چاپ قدیم)؛ تاریخ حضرت سیدالشهدا، مرحوم آیتالله حاج شیخعباس صفایی حائری، ج دوم، صص ۲۶ ـ ۲۷
۲۶ ـ لابن شهر آشوب، ج ۴ ، ص ۹۸
۲۷ ـ لابی فراس، ج ۱، ص ۹۳ (از مصورات کتابخانه آیتالله حکیم در عراق)
۲۸ جزء الثانی به نقل از مقتل ابیمخنف
۲۹ ـ «مقتل الحسین»، سیدمحسن امین، صص ۹۴ ـ ۹۵
۳۰ ـ «مقتل الحسین»، «مقدّم» ص ۲۴۱
۳۱ ـ تاریخ طبری، ج ۴ ص ۳۱۰
۳۲، این کتاب ترجمه «معالحسین فی نهضته» تألیف «اسد حیدر» است؛ صص ۱۸۴ ـ ۱۸۶
۳۳ ـ «قیام حسینی در آئینه اسناد تاریخی»، ص ۱۱۲
۳۴ ـ برخی از منابع به رژهرفتن این سپاه در مقابل «ابن زیاد» اشاره کردهاند و برخی صرفاً با استفاده از عبارت زیر لشکر امویان که «ابن زیاد» برای جنگ امام حسین علیهالسلام فرستاده بود، یاد شده است. ۳۵ ـ در « المناقب» تألیف ابن شهر آشوب نیز تأئید شده است.
۳۶ و ۳۷ ـ در «انساب الاشراف» نیز تأئید شده است.
۳۸ و ۳۹ ـ المناقب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۹۸
۴۰ ـ «انساب الاشراف»، قسمت اول، جزء اول
۴۱ ـ همان منبع
۴۲ ـ فرمانده ردیف پنجم جدول
۴۳ ـ ۵۰۰ نفر سرباز همراه «عروة بن قیس» مأموریت نگهبانی و کنترل راهها را داشته و در پایان (احتمالا روز تاسوعا) به همراه سپاه ۴۰۰۰ نفری «عمرو بن حجاج زبیدی» (فرماندار ردیف یازدهم جدول) به عمر سعد ملحق شدند. (زندگانی امام حسین (ع) ص ۱۸۶)
۴۴ ـ «معالحسین فی نهضته» علت عدم شمارش این افراد جزو سپاهیان اموی آن است که آمار دقیق و مکتوبی از آنان در دست نیست.
۴۵ ـ پدر «ابن زیاد»
۴۶ ـ مرحوم «اسد حیدر» در بخش قبلی مطالب خود به نحوه اعزام و تعداد سپاهیان اموی اشاره کردهاند.
۴۷ ـ التهذیب، ابن عساکر، ج ۴، ص ۳۳۲ به نقل از «معالحسین فی نهضته»
۴۸ ـ همان منبع
۴۹ ـ زندگانی امام حسین (ع)، ص ۱۸۷
۵۰ ـ که خود عربی مشهور و جنگاور و آگاه به کارها و مسائل نظامی است.
۵۱ ـ همان منبع، ص ۱۸۸؛ تاریخ طبری، ج و، ص ۲۳۰؛ تاریخ حضرت سید الشهدا(ع)، ج دوم، ص ۲۶
۵۲ ـ زندگانی امام حسین (ع)
حجتالاسلام والمسلمین سیدمجید پورطباطبایی