تعیین زمان ظهور ممنوع!
در این روزها، نویسندگان زیادی اقدام به مشخّص كردن زمان ظهور امام زمان (عج) كردهاند. این خود، نشاندهنده اشتیاق و لحظهشماری مردم برای زودتر تحقّق یافتن بشارتهای نبوی (صلی الله علیه و آله) است كه طبق آن، صفحات تاریخ دگرگون میشود و جهت حركت بشریّت را از ستم و بیعدالتی به سمت عدالت و دادپروری تغییر میدهد. این کار، یا از عشق زیادشان به حضرت بقیّـه الله (عج) سرچشمه میگیرد یا از نا آگاهی آنها از حقایق واقعی.
حقیقتی كه باید بدان توجّه داشت، این است كه ائمه اهلبیت (علیه السلام) با وجود آنكه بسیار، از امام مهدی (عج) سخن گفته و ویژگیهای دوران ایشان و نشانههای ظهورش را برشمردهاند، امّا از بیان زمان ظهور خودداری كرده و حتّی مردم را از مشخّص كردن زمان خاصّی برای ظهور ایشان، نیز نهی كردهاند. امامان (علیهم السلام) به ما دستور دادهاند، هر كس را که از زمان ظهور خبر میدهد، تكذیب كنیم، زیرا زمان ظهور یكی از اسرار الهی است كه خداوند بزرگ، با حكمتی، آن را از مردم پوشیده و پنهان نگاه داشته است.
دلایل تعیین كنندگان زمان ظهور
تعیینکنندگان وقت ظهور هیچگونه ایرادی برای تعیین زمان ظهور نمیبینند، نه حرمتی و نه هیچگونه نهیای. آنها میگویند:
1. احادیث و روایات شریفهای كه تعیین زمان ظهور را نهی میكنند، عام و مطلق نیستند، بلكه منظور آنها تكذیب كسانی است كه توقیت را به اهلبیت (علیه السلام) نسبت میدهند و درحقیقت، توقیت منسوب به ایشان (علیه السلام) به دروغ را نهی كرده است. یعنی كسانی كه زمانی برای ظهور تعیین میكنند، صرفاً اگر آن زمان و گفته خود را به اهلبیت(علیه السلام) نسبت دهند، دروغگو هستند، زیرا امامان (علیه السلام) در گذشته، زمانی برای آن مشخّص نكردهاند و در آینده نیز زمانی را تعیین نمیكنند.
2. روایتی وجود دارد كه ثابت میكند ائمّه اهلبیت (علیه السلام) زمان ظهور را بیان كردهاند،خداوند بداء پیش آورده و زمان ظهور را تغییر داده است. به عنوان مثال، در روایتی آمده است: «ابوحمزه ثمالی گفت: از امام محمّد باقر شنیدم، فرمود: ای ثابت، خداوند، زمان این امر را در سال 70 هجری تعیین كرده بود، زمانی كه حسین (ع) كشته شد، امّا غضب خداوند شدّت یافت و آن را به سال 140 به تأخیر انداخت، هنگامی كه ما در مورد آن با شما سخن میگوییم شما آن را منتشر و فاش میكنید و پرده و نقاب را برمیدارید و به همین دلیل، خداوند پس از آن، زمانی را معین نفرموده است. ابوحمزه میگوید: در مورد آن با امام جعفر صادق (علیه السلام) سخن گفتم و ایشان فرمود: «درست است، اینگونه بوده است».1 این روایت روشن و صریح است و همانگونه كه ماجد المهدی میگوید، اگر توقیت و تعیین زمان ظهور، حرام یا ممنوع بود، آیا امكان دارد معصومی مرتكب فعل حرام و ممنوع شده باشد؟
3. روایات زیادی از اهلبیت (علیه السلام) نقل شده كه مردم را از نامگذاری یا نام بردن امام زمان (عج) نهی میكند و از
روایات مختلف درمییابیم كه حتّی بردن نام امام مهدی(عج) نیز ممنوع و نهی شده و از نظر شرعی حرام است.2 جدا از این، یك روایت وجود دارد كه افرادی را كه در میان مردم نامی بر او میگذارند لعن كرده است. با توجّه به این مطالب، باید گفت همه ما ملعون هستیم زیرا ما شب و روز نامهایی را برای ایشان به كار میبریم. در گردهمآییها، بر منبر مسجدها و حسینیهها و در اینترنت، چه كسی از ما نام شریف ایشان را نمیداند؟!
حال، ما چگونه میتوانیم این احادیث را با احادیث و روایات زیادی از اهلبیت (علیه السلام) كه نام امام مهدی (عج) را ذكر كردهاند، در كنار هم بگذاریم؟ و حتّی یك حدیث اهلبیت از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل كردهاند كه نام دوازده امام بعد از خودشان را ذكر كرده است. با خواندن این حدیث متوجّه میشویم كه نام امام مهدی (عج) «محمد» بن امام حسن عسکری است و با توجّه به این، توقیت را نیز میتوان از این باب دانست و آن را جایز شمرد.
4. شیخ كلینی در كتاب «الكافی» هشت باب را به صاحبالزّمان (عج) اختصاص داده كه ششمین باب تحت عنوان «مكروه بودن توقیت» است. كلینی در این باب، دو خبر از امام باقر(علیه السلام) و پنج خبر از امام جعفر صادق(علیه السلام) در نفی مسئله توقیت ظهور امام ذكر كرده امّا چرا تعیین زمان ظهور را مكروه دانسته است، نه حرام؟ ماجد المهدی سؤال میكند: چرا شیخ كلینی این باب را تحت عنوان مكروه بودن توقیت آورده نه حرام و ممنوع بودن توقیت؟
نهی توقیت؛ روایات و عقل
برخی ادّعا میكنند که تعیین زمان ظهور امام (عج) امكانپذیر است. با پژوهش و بررسی ادلّه شرعی و عقلی، در مییابیم كه نهی توقیت از جمله اموری است كه در بسیاری از اخبار و روایات بر آن تأكید و توصیه شده است که اعلام زمان ظهور، امری الهی است. از برخی اخبار اینگونه دریافت میشود كه هر كس زمانی برای ظهور آن حضرت معین كند، در حقیقت در علم خداوند شریك شده است امّا باید دانست، حكمت الهی چنین اقتضا كرده كه زمان ظهور ناشناخته و نامعلوم و از مردم پوشیده باشد؛ همانند امور دیگر مانند شب قدر یا زمان مرگ. علّت نهی توقیت یا تعیین و مشخّص كردن روز ظهور، به وجود حكمتی الهی و اسرار زیادی باز میگردد كه سیره و زندگینامه ایشان را در بر گرفته است، مانند مسئله غیبت. با توجّه به این، از نظر نگارنده راز اصلی توقیت، این است كه از امور غیبی است.
تهیه و تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان
1. غیبت نعمانی، ص 197، غیبت طوسی، ص 287، المعجم الموضوعی لأحادیث المهدی، ص 767.
2. سیّد محمّد حسینی شیرازی در كتاب خود تحت عنوان الامام المهدی(ع) گفته است: گفته شده ذكر نام ایشان در زمان غیبت جایز نیست، امّا سخن غیر متیقنی است زیرا شرایط سیاسی زمان امام عسكری(ع) و پس از آن، اجازه ذكر نام شریف ایشان را نمیداد زیرا عبّاسیان و امثال اینها، تلاش میكردند ایشان را از یادها ببرند و ایشان را به قتل برسانند و تصوّر میكردند میتوانند نور خداوند را خاموش كنند. امّا ظاهراً ذكر نام ایشان در این زمان جایز است. هرچند تمام حكمتهای عدم ذكر نام ایشان در آن زمان برای ما روشن نشده است جدا از این، در مورد حرمت نامگذاری و حرمت ذكر نام شریف ایشان نیز اختلاف نظر وجود دارد. در دوران متأخر، مشهور این است كه ذكر نام ایشان جایز است و حرمت نامگذاری مربوط به زمان غیبت صغرا است و آن هم علل داشته كه ما آن را ذكر كردیم. به نظر ایشان، آنگونه كه در موسوعه الفقه، ج 93، كتاب المحرمات، ص 198 آمده: تسمیّه امام غایب(ع)، به نام محمد، ظاهراً نام بردن از ایشان با این نام حرام نیست، قول به حرام بودن آن مشكل است هر چند احتیاط در ترك آن است.
مجتبی الساده، مترجم: سیّد شاهپور حسینی
ماهنامه موعود شماره109
بدون دیدگاه