توطئه سران قريش براى كشتن پيامبر صلی الله علیه و آله – آخرين روز ماه صفر سال اول هجرى قمرى / 30 صفر
پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله، سه سال به طور پنهان و ده سال به طور آشكار در مكه معظمه، مردم را به دين اسلام دعوت كرد و در اين مدت، تعدادى از اهالى مكه (اعم از آزادگان و بردگان) به او ايمان آورده و دين اسلام را پذيرا شدند. وليكن دعوت پيامبر صلی الله علیه و آله و مسلمان شدن مردم، بر سران مكه و بزرگان طوايف قريش و ساير سران قبايل اين منطقه از عربستان، گران و سنگين آمد و با ادامه آن، منافع دنيوى و ستم كارانه خويش را بر باد فنا ديدند. بدين جهت از آغاز ظهور پيامبر صلی الله علیه و آله با او مخالفت و دشمنى ورزيدند.
آنان از هر راه ممكن بر آن حضرت سخت گرفته و براى او مانع تراشى كردند. به ويژه نسبت به مردمى كه مسلمانى اختيار كردند، با شدت تمام رفتار نمودند.
سرانجام در واپسين روزهاى ماه صفر سال سيزدهم بعثت، چهل نفر از سران قريش در “دارالندوه” كه محل اجلاس اعيان و اشراف قريش بود، جلسهاى تشكيل داده و تصميم گرفتند كه رسول خدا صلی الله علیه و آله را به طور ناجوانمردانه به قتل آورند.
آنان كه از افكار شيطانى و انديشه هاى ابليسى برخوردار بودند، قرار گذاشتند كه از هر طايفه، يك نفر به صورت گروهى در تاريكى شب به خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله هجوم آورده و با شمشيرها و يا ابزارهاى ديگر خويش آن حضرت را در رختخوابش به قتل آورند. تا از اين راه، پيامبر صلی الله علیه و آله را از ميان برداشته و بنى هاشم را توان مقابله و تقاص با تمام قبايل توطئه گر نباشد.
آنان در اين تصميم خود، ابولهب، عموى پيامبر صلی الله علیه و آله را كه با آن حضرت از آغاز دشمنى مى كرد، با خود همراه كردند تا نماينده اى از بنى هاشم نيز در جمع خود داشته باشند.
جوانان فريب خورده قريش با هماهنگى كامل، در شب اول ربيع الاول به خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله هجوم آورده و آن را از آغاز، در محاصره كامل خويش گرفتند. آنان قصد داشتند كه در ابتداى شب، مقصود خويش را عملى كنند، ولى ابولهب، آنان را مانع گرديد و گفت: تا طلوع فجر صادق اجازه نمى دهم، داخل خانه محمد صلی الله علیه و آله گرديد.
همگى تا طلوع فجر، لحظه شمارى مى كردند و از روزنه هاى اتاق، بستر آن حضرت را زير نظر داشتند.
از سوى ديگر جبرئيل امين، اين خبر را به پيامبر صلی الله علیه و آله رسانيد و او را از سوى خداوند متعال، مأمور كرد كه به سوى يثرب (مدينه) هجرت كند.
اما بيرون رفتن آن حضرت از خانه و خالى گذاشتن رختخواب، دشمن را حساس مى كرد و در أمر هجرت، مشكلى به وجود مى آورد. پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله براى اجراى فرمان الهى، به پسر عمويش على بن ابى طالب علیه السلام كه از ياران نزديك و فداكار آن حضرت بود، پيشنهاد كرد كه در جاى او بخوابد و با فريب مشركان، مسئله سرنوشت ساز هجرت را مهيا سازد.
امام علی علیه السلام كه خطر مرگ را در جلوى چشمان خويش مجسم مى كرد، به آن حضرت عرض كرد: اى رسول خدا، اگر من در جاى تو بخوابم، تو از دست مشركان رهايى خواهى يافت؟
پيامبر صلی الله علیه و آله فرمود: بلى، من رهايى مى يابم.
على علیه السلام در اين هنگام خوشنود شد و اعلام آمادگى كرد و به رختخواب پيامبر صلی الله علیه و آله رفت و در آن جا به راحتى آرميد.
پذيرش پيشنهاد پيامبر صلی الله علیه و آله از سوى على بن ابى طالب علیه السلام، نشاط تازهاى در رسول خدا صلی الله علیه و آله به وجود آورد و او را در پیگيرى هدف هايش مصمم تر نمود.
خداوند متعال در فضيلت امام على بن ابى طالب علیه السلام، اين آيه را نازل فرمود:
«وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يَشْرى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرضاةِ اللّهِ، وَاللّهُ رَئُوفٌ بِالْعِبادِ».(1)
پيامبر صلی الله علیه و آله از ميان مهاجمان و محاصره كنندگان قريش، بدون متوجه شدن كسى از آنان، از خانه خويش خارج گرديد. آن حضرت به سوى كوه هاى اطراف مكه رفت و در “غار ثور” پناه گرفت و در بين راه به ابوبكر بن ابى قحافه رسيد و وى را نيز به همراه خود به غار برد.
مهاجمان در هنگام بامداد، به طور گروهى داخل اتاق رسول خدا صلی الله علیه و آله شده و به سوى رختخوابش هجوم آوردند. ناگهان امام على علیه السلام از ميان رختخواب برخاست و بر آنان بانگ زد: واى بر شما، چه كار مى كنيد؟
مهاجمان كه ناباورانه، على علیه السلام را در رختخواب پيامبر صلی الله علیه و آله مى ديدند، از او پرسيدند: پس محمد صلی الله علیه و آله كجا است؟
على علیه السلام پاسخ داد: او را به من نسپرده بوديد تا از من بخواهيد.
ميان آنان و على علیه السلام سخنانى رد و بدل شد و چون چيزى دستگيرشان نگرديد، با خشم تمام از خانه پيامبر صلی الله علیه و آله بيرون رفته و در پى آن حضرت به راه افتادند.(2)
پيامبر صلی الله علیه و آله سه روز در غار ثور پنهان بود و در روز چهارم به سوى مدينه هجرت كرد و در روز دوشنبه، دوازدهم ربيع الاول وارد مدينه شد و مورد استقبال باشكوه اهالى اين شهر قرار گرفت.(3)
وقوع ليلة المبيت و آغاز هجرت پيامبر صلی الله علیه و آله را برخى از مورخان، در شب آخر ماه صفر دانسته،(4) و برخى ديگر در شب اول ماه ربيع الاول ذكر كردهاند. ولى به نظر مى آيد كه تشكيل جلسه دارالندوه در واپسين روزهاى ماه صفر، و ليلة المبيت در نخستين شب ماه ربيع الاول سال سيزدهم بعثت واقع شده باشد.
پی نوشت
(1). سوره بقره (2)، آيه 207.
(2). نك: بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج 19، ص 53؛ زندگانى چهارده معصوم علیهم السلام ترجمه اعلام الورى ص 88؛ ألارشاد (شيخ مفيد)، ص 45؛ فى رحاب أئمة اهل البيت علیهم السلام (سيد محسن امين عاملی)، ج 1، ص 151 و سيرة الائمة الإثنى عشر (هاشم معروف حسني)، ج 1، ص 177.
(3). بحارالانوار، ج 15، ص 369.
(4). همان.