جمع بين نمازها بر خلاف سنت پيامبر است؟
پرسش: چرا بر خلاف سنّت پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله)، شيعيان نمازهاي ظهر و عصر را با هم و نمازهاي مغرب و عشا را هم زمان مي خوانند؟
پاسخ: نخست آن که نماز جزء فروع دين است و در مسائل فرعي بين علماي همه مذاهب اختلافات زيادي است، همانطور که پيشوايان و علماي اربعه اهل سنت با هم اختلاف زيادي در اين مسائل دارند.
ثانياً جمع خواندن نمازهاي ظهر و عصر يا مغرب و عشا، بر خلاف سنّت رسول الله(صلي الله عليه وآله) نمي باشد؛ چون ايشان گاهي اين نمازها را جمع و گاهي جداگانه مي خوانده اند. مثلا در صحيح مسلم در باب «الجمع بين الصلاتين في الحضر» از ابن عباس نقل شده که گفت: «بدون خوف و ترس و در غير سفر، رسول خدا(صلي الله عليه وآله)نمازهاي ظهر و عصر را جمع و نمازهاي مغرب و عشا را جمع ادا مي کردند.»[1] مجدّداً در همان صحيح مسلم و نيز امام حنبل در جزء اوّل مسند از ابن عباس نقل کرده اند: «با پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله) هشت رکعت نماز ظهر و عصر و هفت رکعت نماز مغرب و عشا را به طور جمع ادا نموديم.»[2] .
بالاخره چندين حديث از ابن عباس درباره جمع خواندن نماز ظهر و عصر و نيز مغرب و عشا نقل شده است. براي مثال: «پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله) در حال اقامت در مدينه، نه در حال مسافرت، هفت رکعت (نماز مغرب و عشا با هم) و هشت رکعت (نماز ظهر و عصر با هم) نماز گزارد.»[3] احمد حنبل در مسند از سعيد بن جبير از ابن عباس روايت
مي کند که گفت: «پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله) بدون آن که در حالت خوف و ترس، يا در حال سفر باشد نماز ظهر و عصر را جمع خواند.»[4] در جايي ديگر گفته است: «پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله)بدون آن که در حالت خوف و ترس باشد، يا باران ببارد، نماز ظهر و عصر را جمع خواند.»[5] ابو زبير دليل جمع خواندن نماز توسط پيامبر را از سعيد بن جبير سؤال نمود، او گفت: من همين سؤال را از ابن عباس پرسيدم و او پاسخ داد: «به اين جهت جمع مي خواند تا احدي از امتش در سختي و مشقت نباشند.»[6] .
همچنين در صحيح مسلم از قول عبدالله ابن شفيق مي گويد: روزي بعد العصر، ابن عباس براي ما خطبه مي خواند و سخنراني مي کرد. سخنش به درازا کشيد و همچنان براي ما صحبت مي نمود تا اين که آفتاب غروب کرد و ستاره ها ظاهر شدند. صداي مردم بلند شد: «الصلاة، الصلاة» ابن عباس اعتنايي نکرد. در همين حال مرد ديگري نداي «الصلاة، الصلاة» سرداد. ابن عباس رو به او نمود و گفت: «مادر مرده، مرا سنت ياد مي دهي؟ من خودم ديدم که پيامبر خدا نمازهاي ظهر و عصر و نمازهاي مغرب و عشا را جمع مي خواند.»[7] سپس عبدالله بن شفيق مي گويد: چون اين حرف برايم غير قابل قبول بود و گران آمد، نزد ابو هريره رفتم و او نيز گفته هاي ابن عباس را تأييد کرد.
هر چند اخبار و روايات بسياري در اين باب نقل شده، ليکن همين که بابي به نام «جمع بين الصلاتين» اختصاص يافته و احاديث مربوطه در اين باب نقل گرديده، محکم ترين دليل و برهان بر جواز جمع خواندن نماز است. زيرا اگر غير از اين مي بود بايد باب مخصوصي به نام «جمع بين الصلاتين في السفر» يا «جمع بين الصلاتين في الحضر» اختصاص مي دادند تا احاديث مربوطه را تفکيک نمايند.
از طرفي ديگر، بخاري همين احاديث را در صحيح خود آورده، ليکن به دلايل نامعلومي و با زبردستي آن ها را از محل «جمع بين الصلاتين» به محل ديگري مثل «باب تأخير الظهر إلي العصر من کتاب مواقيت الصلاة» و «باب ذکر العشاء والعتمة» و «باب وقت المغرب» انتقال داده است.
در پايان ياد آوري اين نکته مهم مي باشد که نمازها را جداگانه و هر يک را در وقت فضيلتش به جا آوردن به نظر بعضي از علماي شيعه بهتر و افضل است. از طرف ديگر، بعضي از علماي اهل تسنن از جمله شيخ الاسلام انصاري در شرح صحيح بخاري قسطلاني در شرح صحيح بخاري و جم غفيري جداگانه نماز خواندن را افضل ندانسته اند و آن را ترجيح بلا مرجح و خلاف ظواهر احاديث خوانده اند[8] .
منابع:
كتاب شهابي در شب