حاشیههای جالب درس خارج رهبری/عاشقان علی
نویسنده وبلاگ عاشقان علی نوشته است:
* ادخال سرور!
در یكی از جلسات، یكی از حاضران در كلاس در بین كلام آقا چندین بار پریدند تا سؤالی را مطرح كنند (كه بی مورد نیز بود!) و آقا توجهی نمی كردند و به درس ادامه می دادند تا بار آخر كه نگاهی به چهره آن شخص انداخته و فرمودند: نفسِ حرف زدن مستحب است!؟ و سپس افزودند: ترسیدید این استحباب از دستتان برود!؟ كه این كلام آقا با لبخند حاضران همراه شد و خود ایشان هم به آن فرد لبخندی زدند و فرمودند: اشكالی ندارد، ادخال سروری در دوستان كردند ایشان! (یعنی ایشان با این سؤال بی موردشان موجبات شادی دوستان را فراهم كردند!)
* فراموشی!
چندی پیش آقا در ابتدای كلاس مطابق روال همیشگی حدیثی را از كتاب الشافی بخوانند اما وقتی آمدند كتاب حدیث را از روی میز كنار دستی شان بردارند لبخندی زدند و فرمودند: بنده كتاب حدیث را فراموش كرده ام بیاورم ظاهراً امروز توفیق خواندن حدیث نداریم.
* اشتباه!
همچنین سال گذشته در ابتدای یكی از جلسات، معظم له كتابی را كه همراهشان آورده بودند باز كردند (به نظرم یكی از مجلدهای كتاب وسائل الشیعه بود) تا حدیثی را برای بررسی موضوع غنا قرائت نمایند كه لبخندی زدند و فرمودند: ظاهراً ما كتاب را اشتباه آورده ایم، اگر یكی از آقایان زحمت بكشند كتاب ما را بیاورد كه یكی از محافظین نزد ایشان رفتند و آقا به او گفتند كه در جلوی اتاق مطالعه همان كتاب رویی (فرمودند روی میز یا جلوی كتابخانه) را بیاورید و بعد از آمدن كتاب درس ادامه یافت.
* خانم ها و علم مردان!
فكر می كنم دو سال پیش بود كه یكی از خانم های حاضر در كلاس (1) سؤال و اشكالی را در زمینه یكی از راویان حدیث مطرح كردند و این سؤال و جواب چند بار رد و بدل شد و بعد آقا با لبخند شیرینشان فرمودند: خب ظاهراً مشخص است كه خانم ها هم در علم رجال خوب كار كرده اند! كه این كلام با لبخند ایشان و همه روحانیون كلاس همراه شد. (لازم به ذكر است علم رجال، علم شناخت رجال (عربی) یعنی مردان خصوصاً بزرگ مردان است و در علوم دینی علم شناخت راویان حدیث است. به همین سبب این جمله معظم له با صنعت ایهام همراه بود! به این مفهوم كه اولاً خانم ها در علم رجال (شناخت راویان حدیث) موفق هستند، دوم اینكه خانم ها در شناخت مردان هم مهارت دارند و این كنایه به آقایان هم بود كه یعنی شما هم از خانم ها یاد بگیرید!)
1-در كلاس درس خارج فقه معظم حدود 15 تا 20 خانم حضور دارند كه بین آنها و آقایان با دیوارهای متحرك فاصله هست ولی رهبر انقلاب آنها را میبیند و در چند مورد هم با دقت به سؤالاتشان گوش كرده و با احترام پاسخشان را داده اند.
* برخورد با مك دونالد!
در یكی از جلسات سال 89، مقام معظم رهبری ضمن اشاره به وارداتی بودن بعضی از آلات قمار در زمان اهل بیت، فرمودند این مسأله فرهنگ وارداتی كه ما به آن اشاره كردیم در آن زمان در ملاك حرمت شطرنج مؤثر بوده است. چون شطرنج از ایران رفته بود و فرهنگ پادشاهی را با خود به همراه داشت لذا فرمودند “دعوا المجوسیه لأهلا…”
ایشان افزودند فرض كنید یك خوراكی هایی است كه نشانه فرهنگ آمریكایی است، مثلاً مك دونالد در هر كشوری وارد شود نشانه فرهنگ آمریكایی است. یك زمانی در كشور ما هم می خواست بیاید اما چند سال قبل در دولت های قبل ما جلویش را گرفتیم.
* كراوات وارداتی!
همچنین ایشان در یكی دیگر از جلسات درباره كالاهای وارداتی فرمودند كه فرض بفرمایید الان برخی خوراكیها، برخی نوشابهها هست كه نشانه فرهنگ آمریكایی است، جلوی اینها را باید گرفت. ممكن است فی نفسه مسأله مهمی نباشد ولی چون حاكی از یك فرهنگ است باید جلوی آن را گرفت.
بعد یكی از روحانیون حاضر در كلاس پرسید: آقا از این، برای حرمت كراوات هم میشود استفاده كرد؟ و معظم له در پاسخ فرمودند: دیگر حالا اگه دلتان خواست استفاده كنید. (با خنده)
* احترام خاص به حضرت امام (ره)
رهبر انقلاب در جلسات درس همه بزرگان را با پسوند یا پیشوندهای احترام آمیز خطاب می كنند مثل مرحوم نراقی یا شیخ اعظم (شیخ انصاری)، اما از یك شخصیت با لقب محبت آمیز خاصی یاد می كنند و آن امام خمینی (ره) است كه رهبری با عنوان “سیدِ استاد ما” خطاب می كنند. ضمن اینكه از لحاظ فقهی نیز مقام معظم رهبری ارزش خاصی برای نظرات حضرت امام (ره) قائلند و با احترام فراوان آنها را نقد می كنند.
* اینها را در منبر بگویید!
معظم له احترام فوق العاده ای برای وقت كلاس قائلند و در عین اینكه به همه سؤالات با روی باز پاسخ می دهند ولی اگر كسی بخواهد با سؤالی بی مورد وقت كلاس را بگیرد ایشان ناراحت می شوند.
یك بار یكی از آقایان شروع كرد به توضیح مفصل دادن پیرامون موضوع غنا كه رهبر انقلاب فرمودند: اینها كه می فرمایید برای منبر خوب است نه كلاس! و بعد آن فرد شروع كرد به توضیح اینكه علامه جعفری برای كتابش مقدمه ای نوشته و… كه معظم له مجدداً فرمودند: اینها هم به درد نشستن های بعد از منبر میخورد! (یعنی اینجا كلاس است و مختص مسائل علمی نه نظرات شخصی)
* سكوت خواص!
در یكی از جلسه ها بحث درباره سند روایتی بود كه انس بن مالك از رسول اكرم (ص) نقل كرده است. آقا در همین رابطه فرمودند: انس بن مالك خادم پیغمبر بود و راوی معروف است كه خیلی روایت از پیامبر نقل كرده است به خصوص عامه از او نقل كرده اند… ایشان افزودند: این روایت دلالتش خوب است لكن سندش بسیار ضعیف است. تمام رجالی كه در این سند هستند تا انس بن مالك مجهولند… خود انس هم محل كلام است. او همان كسی است كه نقل شده حضرت امیرالمؤمنین (ع) بعد از وفات پیغمبر (ص) به او فرمودند كه بیا قضیه غدیر را شهادت بده! چون قضیه غدیر پیش بعضی ها مورد انكار بود، حضرت فرمودند بیا شهادت بده! شهادت نداد، ظاهراً گفت یادم رفته، خبر ندارم. حاضر نشد شهادت بدهد، سكوت كرد، مثل بعضی از سكوتهایی كه بعضی ها در یك جاهایی می كنند كه نباید سكوت كنند، او هم سكوت كرد.