حوادث کربلا و امام زين العابدين(خطبه حضرت در مدینه )
پس از آن که بشیر بن حذلم، خبر رسیدن کاروان خاندان امام حسین علیه السلام را به مردم مدینه اعلام کرد، و مردم یکپارچه گریان به استقبال کاروان شتافتند، امام سجاد علیه السلام با دست خود آن ها را ساکت کرد. آن گاه چنین خطبه خواند.
سپاس خداوندی راست که پرودگار دو جهان است و فرمانروای روز جزا و آفریننده همه مخلوقات خداوندی که عقل ها قدرت درکش را ندارند، و راز های پنهان، نزد او آشکار است. خداوند را به خاطر سختی های روزگار و داغ های دردناک و مصیبت های بزرگ و سخت و اندوه آوری که به ما رسید، سپاس می گزارم حمد خدای را که ما را با مصیبت های بزرگ و حادثه بزرگی که در اسلام واقع شد، آزمود.
ای مردم، ابا عبدالله و عترت او کشته شدند و زنانش اسیر، و سر مقدس او را بالای نیزه در شهرها گرداندند، و این مصیبتی است که نظیر و مانندی ندارد.
ای مردم! پس از این مصیبت، کدام یک از مردان شما دلشاد خواهد بود؟ کدام دلی است که از غم و اندوه خالی بماند و کدام چشمی که از ریختن اشک خودداری کند؟ در صورتی که هفت آسمان بر او گریستند و ارکان آسمان ها به خروش آمد، زمین نالید و درختان و ماهیان و امواج دریاها و فرشتگان مقرب و همه اهل آسمان ها در این مصیبت عزادار شدند.
ای مردم! کدام دلی است که از کشته شدن امام حسین علیه السلام نشکند؟ کدام چشمی که بر او نگرید و کدام گوشی که بتواند این مصیبت بزرگ را که بر اسلام وارد شده است، بشنود و کر نشود؟
ای مردم! ما را پراکنده ساختند و از شهرهای خود دور کردند، گویا اهل ترکستان یا کابل باشیم! بی آن که مرتکب جرم و گناهی شده یا تغییری در دین اسلام داده باشیم. چنین برخوردی را از گذشتگان به یاد نداریم و این جز بدعت چیز دیگری نیست.
به خدا قسم اگر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به جای سفارش به رعایت حال ما خاندانش، فرمان می داد با ما جنگ کنند، بیش از این نمی توانستند کاری بکنند.
«انا لله و انا الیه راجعون. مصیبت ما چه بزرگ و دردناک و سوزاننده و سخت و تلخ و دشوار بود. از خدای متعال خواهانیم که در برابر این مصائب به ما اجر و رحمت عطا کند؛ زیرا او قادر و انتقام گیرنده است».
منبع: لهوف، ص 237.
نویسنده: سید بن طاووس