دی 1, 1403

6 thoughts on “خرده گیری و اعتراض محمد محسن حسینی تهرانی به محکومیت تخریب حرم امامین عسکریین (ع) و کوچک شمردن این هتک حرمت + فایل صوتی

  1. با سلام وخداقوت علیرغم اینهمه تأکیدات امام خامنه ای (مدظله العالی) ، باز هم متأسفانه به برخی مقدسات برادران اهل تسنن ، توهین شده ، به نظر می رسد لطمه ای که اینگونه رفتارهای به ظاهر از سر تکلیف ، به اسلام می زند ،از لطمه ای که توسط دشمنان اسلام ،  متوجه دین مبین ما شده ، بیشتر است ، خواهش می کنم جان امام زمان (عج) زمانه  شناس و موقع شناس باشید و کمی به خود بیایید . سیدطاها ،

  2. سلام علیکم

    اولا: ایشان این عمل منافی با اسلام و انسانیت را تایید نمی کنند کما اینکه خودتان در متن ذکر کرده اید «البته بنده نمیگم کار خوبی کردن! اهانت کردن ، توهین کردن ، خدا لعنتشون کنه اون کسانی که این عمل رو انجام دادن»
    ثانیا: ایشان نمی فرمایند این عملی که انجام شده کار درستی بوده است بلکه فرمایش ایشان این است که آقایان که در هر مسئله ای دادشان به هوا بلند است در مسائل دیگری چون کشته شدن انسان ها و سایر مسائل چرا دم بر نمی آورند و مهر سکوت بر لب زده اند.
    ثالثا: در عصر حاضر بنده شخصی را حریص تر از ایشان و پدر بزرگوارشان حضرت علامه آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی(قدس سره) در حفظ مکتب حقه شیعه اثنی عشری و تعظیم امام عصر عجل الله فرجه الشریف و مقام امامت، نمی شناسم و کتاب امام شناسی مرحوم علامه طهرانی (رضوان الله علیه) و بسیاری دیگر از مکتوبات ایشان گواه این مسئله است.
    برای مزید اطلاع ناگزیر باید مسئله ای را نقل کنم تا این مسئله روشن شود (که ایشان چه دقتی در حفظ حریم امامت و ائمه سلام الله علیهم اجمعین دارند):

    توسعه مسجد الحرام در زمان حضرت صادق و حضرت كاظم عليهما السلام

    راجع به توسعه مسجد الحرام در زمان حضرت صادق و حضرت كاظم عليهما السلام

    متن ذيل روايت و ترجمه آن درباره توسعه مسجدالحرام و تخريب خانه هاي مجاور است و در ضمن سخني مختصر درباره اعتاب مقدسه ائمه معصومين عليهم السلام و تخريب خانه ها و اماكن مجاور جهت توسعه مي باشد.

    در تفسير الميزان ج 3 ص 393 گويد: و في تفسير العيّاشي عن عبد الصمد، قال: طلب أبو جعفر أن يشتري من أهل مكّه بيوتهم أن يزيد في المسجد؛ فأبوا فأرغبهم فامتنعوا؛ فضاق بذلك.

    فأتي أبا عبدالله عليه السلام؛ فقال له: إنّي سألت هؤلآء شيئاً من منازلهم و أفنيتهم لنزيد في المسجد؛ و قد منعوا في ذلك؛ فقد غمّني غمًّا شديداً.

    فقال أبو عبدالله عليه السلام: لم يغمّك ذلك: و حجّتك عليهم فيه ظاهرة! فقال: و بما احتجّ عليهم؟ فقال بكتاب الله. فقال: في أيّ موضع؟!

    فقال: قول الله: إنَّ أوّل بيتٍ وضع للناس للذّي ببكّة و قد اخبرك الله: إنَّ أوَّل بيت وضع للناس هو الذي ببكّة؛ فان كانوا هم تولَّوا قبل البيت فلهم أفنيتهم؛ و إن كان البيت قديماً فيهم فله فنائه.

    فدعاهم أبوجعفر فاحتجّ عليهم بهذا. فقالوا له: اصنع ما أحببتَ.

    و فيه (اي في تفسير العيّاشي) عن الحسن بن عليّ بن نعمان، قال: لمّا بني المهديّ في المسجد الحرام؛ بقيت دار في تربيع المسجد؛ فطلبها من أربابها فامتنعوا. فسأل عن ذلك الفقهاء؛ فكلٌّ قال له: إنَّه لا ينبغي ان تدخل شيئاً في المسجد الحرام غصباً.

    فقال له عليّ بن يقطين: يا أميرالمؤمنين؛ إنّي اكتب الي موسي بن جعفر عليهما السلام لاُِخبرك بوجه الأمر في ذلك؛ فكتب الي والي المدينة‌ أن يسأل موسي بن جعفر عليهما السلام عن دارٍ أردنا أن ندخلها في المسجد الحرام؛ فامتنع عليها صاحبها؛ فكيف المخرج من ذلك؟!

    فقال ذلك لأبي الحسن عليه السلام: فقال أبو الحسن عليه السلام، فلابدّ من الجواب في هذا؟!

    فقال له: الأمر لابدّ منه. فقال له: اكتب: بسم الله الرحمن الرحيم ان كانت الكعبة هي النازلة بالناس، فالناس اولي بفنائها؛ و ان

    كان الناس هم النازلون بفنآء الكعبة، فالكعبة أولي بفنائها.

    فلمّا اُتي الكتاب إلي المهديّ، أخذ الكتاب فقبّله ثمّ أمر بهدم الدّار. فأتي أهل الدّار أبا الحسن عليه السلام فسألوه ان يكتب الي المهديّ كتاباً في ثمن دارهم. فكتب اليه أن أوضح لهم شيئاً فأرضاهم.

    أقول: و الروايتان مشتملتان علي استدلال لطيف. و كأنّ أبا جعفر المنصور كان هو البادئ بتوسعة المسجد الحرام. ثمّ تمَّ الأمر للمهديّ. (انتهي ما في الميزان)

    درباره تاريخ الكعبى و شكلها و كِسْوتها و منزلتها و ولايتها مطالب موجز و مفيدي در تفسير الميزان ج 3 از ص 394 تا ص 400 وارد است.

    ترجمه:

    در تفسير الميزان از تفسير عياشي از عبدالصمد نقل مي كند:

    منصور دوانيقي خليفه عباسي خواست تا مسجد الحرام را گسترش دهد، بدين جهت افرادي را فرستاد تا خانه هاي مجاور بيت الله را از صاحبانش خريداري كنند. مالكين منازل از فروش خانه هاي خود امتناع ورزيدند. منصور براي خريد بر مبلغ اضافه نمود تا بلكه آنان راضي شوند، باز صاحبان خانه از فروش خانه هاي خود سر باز زدند منصور دوانيقي دلتنگ شد و در كار مسجد الحرام متحير ماند.

    خليفه عباسي خدمت امام صادق عليه السلام رسيد و عرض كرد: من از صاحبان اين منازل درخواست كردم كه قدري از منازل و درگاه آن را بفروشند تا به مساحت مسجد الحرام اضافه كنم وليكن آنان امتناع ورزيدند و بدين جهت غم و اندوه مرا گرفته است و در كار خود حيران شده ام.

    امام صادق عليه السلام فرمودند: براي چه مغموم و اندوهناكي! در حاليكه دليل و حجت تو بر عليه آنها بسيار روشن و واضح است. منصور عرض كرد: به چه دليلي با آنان استدلال نمايم؟ حضرت فرمودند: با كتاب الهي قرآن كريم. عرض كرد: در كدام آيه اين مطلب وجود دارد؟

    حضرت فرمودند: در آيه شريفۀ: بدرستي كه اولين خانه اي كه براي مردم بنا شده است آن خانه اي است كه در مكه است پس در اين صورت خداوند به تو خبر داده است كه اولين خانه اي كه براي مردم ساخته شده كعبه مي باشد، پس اگر اين افراد قبل از بنا كعبه در اينجا خانه و مسكن داشته آنها اولي هستند به بقاء و سكني در اين محل و اگر خانه خدا قبل از بنا خانه هاي آنها بوده است پس حريم كعبه مقدّم است بر حريم خانه هاي آنها.

    منصور خليفه عباسي صاحبان خانه ها را فراخواندند و اين استدلال را براي آنها بيان كرد آنها نيز گفتند: حال كه چنين است هر كاري كه مايل هستي بجاي آور.

    و نيز در تفسير عياشي از حسن بن علي بن نعمان نقل مي كند:

    زماني كه مهدي خليفه عباسي مسجد الحرام را توسعه مي داد در گوشه مسجد الحرام خانه اي بود كه صاحبش به فروش آن رضايت نمي داد، خليفه عباسي اين مسأله را با فقهاء حاكم در ميان گذاشت همگي به اتفاق فتوي دادند، جايز نيست هيچ چيزي را به طور غصب داخل مسجد الحرام كني. پس علي بن يقطين به او گفت: من اين مسأله را در نامه اي به موسي بن جعفر عليه السلام مي نويسم پس به حاكم مدينه نوشت: ما مي خواهيم خانه اي را داخل مسجد الحرام كنيم وليكن صاحب آن رضايت نمي دهد. چگونه مي توانيم اين مشكل را حل كنيم؟

    حاكم مدينه اين مطلب را با موسي بن جعفر عليه السلام در ميان گذاشت.

    موسي بن جعفر فرمود: آيا پاسخ اين سؤال الزامي است؟

    حاكم عرض كرد: بلي الزامي است.

    حضرت فرمودند: بنويس: بسم الله الرحمن الرحيم. اگر كعبه، پس از بناء خانه هاي اطراف بسوي مردم آورده شده است پس مردم سزاوارترند به حريم خانه هاي خود. و اگر مردم پس از بناء كعبه به حريم آن پناه آورده اند پس كعبه سزاوارتر است به حريم خود. وقتي كه اين پاسخ به دست مهدي خليفه عباسي رسيد آنرا بوسيد و سپس دستور داد تا آن خانه را خراب كنند. سپس صاحب خانه خدمت موسي بن جعفر عليه السلام رسيد و از آن حضرت تقاضا كرد نامه اي به مهدي خليفه عباسي بفرستيد و دستور دهند كه قيمت خانه را به آنان بپردازد حضرت نامه اي نوشتند و خليفه نيز چنين كرد.

    داستاني از فرزند علامه طهراني آية الله سيد محمد محسن حسيني طهراني:

    يكي از علماي معروف طهران كه با حضرت والد رضوان الله عليه انتساب سببي داشت و قبل از مرحوم والد به رحمت خدا رفته بود به جهت فوت مادرشان و تدفين او در مشهد از طهران به مشهد آمده بودند – مرحوم والد و حقير نيز در اين تشييع شركت كرده و تا حرم مطهر ايشان را تشييع نموديم. سپس به منزل مراجعت كرديم.

    فرداي آن روز آن شخص عالم جهت تشكر به منزل مرحوم والد آمدند و حقير نيز در آن مجلس حضور داشتم. در بين صحبت بحث به تخريب اماكن و بناهاي مجاور حرم مطهر پيش آمد و ايشان به شدت از اين مسأله انتقاد مي كرد. از جمله مي گفتند: مدرسه خيراتخان كه زمين آن وقف براي مدرسه علوم ديني است و در كنار صحن مطهر قرار داشته است در اين تخريب اخير از بين رفته و جزء ساختمان هاي حرم مطهر شده است و من (آن شخص عالم) اين مطلب را با يكي از مسؤلين طراز اول در ميان گذاشتم و ايشان به شدت ناراحت شده بطوري كه لرزه بر اندام او افتاد و گفت: چطور ممكن است اين زمين وقفي را جزء بناهاي حرم مطهر نمايند؟! مرحوم والد قدس سره شروع كردند به صحبت و اين روايت توسعۀ مسجد الحرام را در آنجا ذكر كردند و اين مسئله را شاهد بر جواز تخريب اين مدرسه و الحاق آن به حرم مطهر قرار دادند و همان ملاكي را كه امام عليه السلام براي تخريب خانه هاي مجاور بيت الله الحرام ذكر كردند براي جواز تخريب خانه ها و اماكن مجاور حرم مطهر در اينجا ذكر كردند و فرمودند: هيچ اشكالي ندارد زيرا حرم مطهر امام رضا عليه السلام متعلق به همه شيعيان در سراسر دنيا است و او بر ساير تعلقات مِلكي حكومت و غلبه دارد.

    آن فرد عالم از اين كلام مرحوم علامه بسيار تعجب كرد و گفت: اگر قرار باشد براي زيارت امام رضا عليه السلام كه يك امر مستحب و ممدوح است نه واجب انسان مجاز باشد كه زمين وقفي را كه تصرف آن در غير مورد وقف شرعاً حرام مي باشد تصرف كند پس مي توان گفت:

    براي غسل جمعه كه يك امر مستحب است در صورت نبودن آب انسان بيايد و آب از شخص ديگر را از دست او بربايد و غصب كند و با او غسل جمعه مستحب بجاي آورد در حاليكه بالبداهة العقلية و الشرعية اين عمل حرام است و نه تنها غسل باطل است و مرتكب گناه شده بلكه موجب ضمان نيز مي شود.

    مضافاً به اينكه در روايت ملاك اولويت بر تقدم بناي كعبه بر ساير بناها ذكر شده است در حاليكه در مورد حرم مطهر قضيه به عكس است زيرا بدن مطهر امام عليه السلام در وقتي در اين مكان بخاك سپرده شده بود كه اطراف آن معموره و آبادي بوده است و املاك قبل از دفن بدن مطهر وجود داشته است.

    مرحوم والد قدس سره ديگر سكوت كردند و مطلب را ادامه ندادند.

    روز بعد كه به اتفاق ايشان بسمت حرم مطهر براي زيارت مي رفتيم به ايشان عرض كردم: اين مطلبي كه ديروز بين شما و آن شخص بحث شد مطلب بسيار مهم و دقيق و ظريفي است كه كسي از آن خبر ندارد مگر بعضي از اهل باطن و معرفت كه به حقيقت ولايت ائمه عليه السلام و ضرورت آن و كيفيت تأثير گذاري آن در احكام شرعيه رسيده باشند و اين مسئله يكي از اسرار عالم تشريع و ملاكات احكام مي باشد و آن شخص عالم و غير او ابداً از اين مطالب خبر ندارند.

    ايشان فرمودند: بله مسئله همينطور است. اينها خيال مي كنند حرم امام رضا عليه السلام با ساير اماكن متبركه چون مسجد و حسينيه و امثالها يكي است. اينها نمي دانند كه زيارت امام رضا عليه السلام اصل و اساس شريعت است و همه احكام و تكاليف به ولايت اينها بر مي گردد و حرم امام رضا عليه السلام بعنوان مأمن و ملجأ و پناهگاه و كهف همه شيعيان دنيا مطرح است وهمه بايد به اينجا بيايند و بار خود را در اينجا فرود آورند و دين خود را بدينجا عرضه بدارند و از اينجا سيراب شوند و به اوطان خود باز گردند. بنابراين اگر محل زائر امام رضا عليه السلام به نحوي باشد كه موجب ضيق و عسر و حرج و زحمت زائر باشد بايد ترتيبي داده شود كه همه بتوانند با راحتي و انبساط و آرامش به زيارت و كسب فيض موفق گردند. چطور كه اگر در موردي زميني وقفي موجب عسر و حرج براي اهالي گردد بعنوان حكم ثانوي مي توان آنرا تبديل نمود در اينجا نيز مكان زائر امام عليه السلام از آنجا كه بايد براي همه علاقمندان و شيعيان و حتي غير آنها از ساير فرق ملجأ و پناهگاه باشد مي توان آن مورد را تبديل به حسن نمود و سپس ادامه دادند: اينها از شرع و احكام شرع فقط يك ظاهري اندك را ياد گرفته اند و بسياري از مسائل از ديدگاهشان مخفي مي باشد.

    رابعا: در نوع ادبیاتتان نسبت به افراد سعی کنید ادب را رعایت کنید.

    از خدا جوییم توفیق ادب بی ادب محروم ماند از لطف رب
    بی ادب تنها نه خود را داشت بد بلكه آتش در همه آفاق زد

    خامسا: اگر مقداری تامل کنید در می یابید که فرمایشات ایشان صحیح بوده و کلامی خلاف معارف اهل بیت نفرموده اند.

    با دیده انصاف به مسائل نگاه کنید و از غضب خدا بترسید و بدانید با بردن آبروی مومنی که به حکم احادیث شان او از کعبه هم بالاتر است، به جایی نخواهید رسید.

    و السلام علی من اتبع الهدی

  3. فقط می توان ابراز تاسف کرد از اینکه نظراتی که مخالف اهواء نفسانی و آراء و سلائق شخصی شما نیست را نمایش نمی دهید تا افرادی که مطالب سایت را می خوانند بتوانند قضاوت صحیحی داشته باشند.

  4. ایشان داعیه دار مکتب مرحوم علامه طهرانی ست و عده ای گول رک بودنش را خورده اند ولی غافل که مکتب علامه طهرانی توسط پسر ارشدشان حضرت آیت الله سید محمد صادق طهرانی حفظه الله در مشهد اداره می شود و انشا الله روزی مطلب مکشوف خواهد شد البته خیلی از انتقادات ایشان را می پسندم و با نظراتم نزدیک است مثل اشاره به شعار زدگی ولی الباقی راه مان جدای جداست

  5. قابل توجه مومنین
    این مرد در اهانت و هتک حرمت سابقه طولانی داشته و از هیچ چیز حتی خدا نمی ترسد.
    چند نمونه:
    به کسانی که در مجلس عزاداری امام حسین ع بلند گریه می کنند می گوید که اینان فیلم بازی می کنند و مانند خر عرعر می کنند!!!!
    در روایتی بی سند آمده که امام حسین علیه السلام در قضیه صلح معاویه گریه کنان بر برادرش وارد شد و خنده کنان خارج شد. این آقا می گوید امام حسین رفته به امام حسن اعتراض کنه. امام حسین نفهمیده باید بره توپ بازیشو بکنه!!!!!!!!!!!!!!!

    شما ببینید وقتی کسی دهنش چفت و بند نداره و به امام حسین علیه السلام و عزادارانش اینگونه جسارت میکنه چه انتظاری هست که در مورد بقیه ادب بکار ببرد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    تمام این مطالب در نوار های خودش در سایت متقین به شرط اینکه تا حالا سانسور نکرده باشند موجود است.

    بعلاوه در مغز پوک خرانی که می پرستیدنش فرو کرده که تا من رو دارید نیاز به امام زمان ندارید البته نه به این صراحت ولی اگر کسی چند روز با این کافران بچرخد این مطلب به خوبی برایش آشکار می شود.

    تعجب اینکه در قم صاف صاف می چرخد و درس می دهد و رساله پخش می کند و کسی متعرض نمی شود!!!!!!!!!!!!!

    مواظب باشید سید علی محمد باب دوم ظهور نکند که امیرکبیر نداریم…………………………اینها از بهائیت بد تر اند.

    1. بهتر بود جلسه ای که در آن این مطالب گفته شده را ذکر می کردید تا افراد با گوش دادن به آن مطالب خودشان در این مساله قضاوت کنند نه این که این طور بی ادبانه و وقیحانه به ساحت یک عالم شیعی که نظیرشان در عصر حاضر وجود ندارد حتاکی کنید و هر آنچه که خودتان به آن سزاوارترید به ایشان نسبت دهید.
      البته این شیوه (تکفیر بزرگان از اهل معرفت) از شما و امثال شما هیچ دور از انتظار نیست چرا که سابقه تاریخی دارد و تا بوده همین طور بوده.
      لو علم ابوذر ما فی قلب سلمان لقتله. اگر ابوذر (رضی الله عنه) میدانست در قلب سلمان (رضی الله عنه) چه مطالبی وجود دارد تحقیقا او را به قتل می رساند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.