خلفای عصر امام سجاد (ع)
1. یزید:
یزید که حتماً معرف حضورتان هست. یزید یا تعبیر حضرت زینب، پسر هند جگر خواره، کسی بود که سه افتضاح بزرگ در کارنامه ی خلافت کوتاهش دارد:
الف) واقعه ی کربلا و کشتن امام حسین (ع)، اسارات خاندان ایشان به سبک کاملاً رومی.
ب) آتش زدن خانه ی خدا به خاطر کنترل کردن زبیریان که ادعای خلافت داشتند.
ج) واقعه ی حره و کشتار مردم مدینه که کاش می شد با همین یک جمله عمق فاجعه ی آن را درک کرد. عمق افتضاح این واقعه به حدی است که پس از رفتن لشکریان یزید از مدینه هزاران فرزند حرام زاده از دختران باکره ی شهر به دنیا آمد و همانها معروف شدند به «فرزندان حره». (1)
2. عبدالله بن زبیر:
عبدالله همان کسی است که در جنگ جمل، زبیر را که به دست امام علی (ع) هدایت شد دوباره از دین منحرف ساخت و فکر جنگ را دوباره به سر او انداخت. او بعد از واقعه ی کربلا با سودجویی از نام مقدس امام حسین (ع) و شمشیر پدرش (که پیش از رحلت پیامبر(ص) به سیف الله مشهور بود) مردم را دور خود جمع کند. او مدتها بر مکه حکم راند تا سال 73 که سپاه حجاج بن یوسف آن ها را محاصره کرد. باقیمانده ی زبیریان در دوران عبدالملک بن مروان به دار کشیده شدند. (2)
3. معاویه بن یزید:
او معلمی شیعه داشت به همین خاطر از عملکرد پدرش شرمگین بود. او اصلاً خلافت را نپذیرفت و پس از مدت 40 روز و یا 3 ماه، مسموم شد و به قتل رسید. (3)
4. مروان بن حکم:
او سلسله ی مروانیان را ایجاد کرد که اگر بدتر از امویان نباشند بهتر هم نبودند! پدر او «ابی العاص» از زبان پیامبر اکرم (ص) نفرین شد. مروان از ناکثین بود. در جنگ جمل و صفین در برابر امیرالمومنین ایستاد و کینه ی عجیبی از این خاندان در دل داشت. او در سپاه یزید بود و در واقعه ی حره شرکت داشت. (4)
او به طور گسترده به سب و دشنام به خاندان عترت پرداخت و نخستین کسی بود که به مردم اجازه ی زیارت قبر رسول خدا (ص) رانمی داد. حالا شما حساب کنید این فرد با امام سجاد (ع) چه برخوردی داشته است!
نکته ی جالب: جالب است بدانید که پس از مروان بن حکم، همسر و فرزندان او آواره شدند و امام سجاد (ع) مدتی به آنها پناه داد و در خانه ی خود از آنان پذیرایی کرد. (5)
5. عبدالملک بن مروان:
«حجاج بن یوسف» را که می شناسید؟ همان فردی که عاشق ریختن خون شیعیان بود، بابا همان کسی که برای سر شیعیان درهم و دینار می داد! این آقا دست پرورده ی عبدالملک بودند. جالب است بدانید که عبدالملک، ظاهر خود را اسلامی نشان داد و با عوام فریبی بر مسند خلافت نشست. اما همین که قدرت را در دست گرفت بر منبر پیامبر خدا (ص) چنین خطبه ای خواند:
«هر کس مرا به تقوا دعوت کند، گردن او را خواهم زد! من با شمشیر، دردهای این امت را مداوا میکنم.»
بعد هم رو به قرآنش کرد و گفت:
«دیگر تو را نمی بینم!» (6)
عبدالملک دومین نفری بود که دستور به غل و زنجیر کشیدن امام سجاد (ع) را صادر کرد. او اول با امام برخورد خوبی داشت و وقتی خلیفه شد، امام را سخت به انزوا کشاند. (7)
6. ولید بن عبدالملک:
این ولید، حسنِ (!) ختامی بر سلسله خلفای دوران امام سجاد (ع) است، چرا که همین ولید بود که امام را مسموم کرد و به شهادت رساند.
از فساد اخلاقی ولید و مخالفت او با دین آنقدر روایات زیادی در دست داریم که برخی تاریخ نویسان برای آنکه حجم کتابشان زیاد نشود از بیان آنها خودداری کرده اند. (8)
شب نشینی و خوردن شراب و مجالس لهو و لعب، از عادات معمولی او بوده است. او در یکی از شب نشینی هایش، به خاطر اینکه آیات قرآن به دلش ننشست، قرآن را در جایی قرار داد و به آن تیراندازی کرد و اشعاری خواند که شرمنده ی خواننده های محترم سایت می شویم اگر ترجمه اش کنیم! (9)
یک روز جمعه، ولید، کنیزک مستی را به منبر فرستاد تا برای مردم خطبه بخواند! (10) دقیقاً همین قسمتهای تاریخ است که آدم در فهم و شعور مردم آن دوران شک می کند. بگذریم!
ولید در نهایت به خاطر فساد زیاد باعث شد مروانیان در سراشیبی سقوط بیفتند.
حالا با این اوضاع شما خودتان را فقط یک لحظه بگذارید جای امام سجاد (ع)! آن وقت است که می فهمیم چگونه امام سجاد (ع) با اخلاق نیکو و در پیش گرفتن زهد و عبادت، دل مردم را به دست آوردند و زمینه را برای تربیت شاگردان در زمان امام باقر (ع) فراهم کردند.
پی نوشت:
1. البداية و النهاية ، ابن كثير، ج 8، ص 224.
2. صحیح مسلم، حدیث 2545، به نقل از ویکی پدیا
3. دانشنامه ی رشد، ذیل شخصیت ها
4. لغتنامه دهخدا به نقل از منتهی الارب نهج البلاغه،
5. مستدرک حاکم ج4 ص479
6. دانشنامه ی رشد، ذیل رفتار امام با امویان
7. همان
8. تاريخ الطبرى، ج 5، ص 538
9. مروج الذهب، ج 3، ص 216، تاريخ گزيده، ص 286
10. تاريخ گزيده، ص 286، الاغانى، ج 7، ص 47
منابع:
1. دانشنامه ی رشد
2. مجله ی مبلغان، ش 34، به نقل از سایت حوزه
3. جعفریان، رسول، تاریخ خلفاء، صص 711 – 720
پ.میعاد
برگرفته از : مستور