رساله ی حقوق امام سجاد (ع) (4) / حق زبان
هیس! چیزی نگو. چند لحظه ی دیگر صبر داشته باش. فکر کن دهانت پر است، حرفی نزن. البته دهانت پر است، می بینی که، دهانمان پر از زبان است. جویدن و فرو دادن این زبان چنان هم آسان تر از جویدن و فرو دادن عذا نیست. بعضی اوقات اگر زبان نچرخد، حال مان بهتر می شود. نه به این خاطر که اگر دهان باز کنیم و حرف بزنیم، یکی هم می شنویم، نه به این خاطر که حرف تمامی ندارد، نه؛ به خاطر اینکه همیشه عقلمان موقع درست حرف زدن را تشخیص نمی دهد. آن وقت خر بیار و این زبان سرخ و سر سبز را بار کن.
اصلاً می دانی چیست؟ بله، زبان را می گویم. فقط یک تکه ماهیچه است. البته قوی ترین ماهیچه است، ولی هر چه باشد، در اختیار تو است. بیا قراری بگذاریم. بیا گاهی اوقات زبانمان را تنبیه کنیم. چه؟ نخیر منظورم گاز گرفتنش نیست. منظورم سکوت است. سکوت، تنبیه سازنده ای است. بعضی اوقات که حواسمان نبود و فحشی، غیبتی، دروغی، سخن گزافی یا حرف نسنجیده ای از زبان مان در رفت، بهترین کار همین تنبیه است. بله موافقم، خوشم آمد! می شود عادتش بدهیم به گفتن «ببخشید خدایا!».
دارم به این فکر می کنم که ما با سکوت چه کارها که نمی توانیم بکنیم. تصور کن! می توانیم اوّل فکر کنیم. بله دقیقاً منظورم این بود که فکر نکرده حرف می زنیم. اگر این طوری نبود که اینقدر به چاه نمی افتادیم، اینقدر نعمت از کف مان نمی رفت، اینقدر بلا به سرمان نازل نمی شد. آنقدر دروغ گفتیم و “منم” کردیم که کارمان رسید به اینجا.
من می گویم این زبان باید بشود کمک عقل و دستمان، نه آفت جانمان. اگر شد آفت جان، آن وقت نمی دانم چگونه باید سرمان را جلوی خدا بالا بیاوریم. اصلاً بیا تصمیم بگیریم از همین لحظه سکوت کنیم. من نفس توام. سخن گفتن درون ذهن که با زبان نیست، حدیث نفس، فکر کردن است! خیلی خوب، دیگر ساکت می شویم!
«حق زبانت بر تو آن است که از فحشا و منکرات دورش نگهداری و به گفتن کلمات خوب و نافع عادتش بدهی و وادارش کنی که با ادب و خوب سخن بگوید و از یاد گفتن و بیخود چرخیدن در دهان منعش نمائی تا سکوت را رعایت کند. مگر زمانی که نیاز به سخن گفتن باشد و نفعی برای دنیا و آخرت داشته باشد و نگذاری سخنی که نفع و فایده ای ندارد و جز ضرر و زیان حاصلی در آن متصور نیست، از دهان تو خارج شود، بعد از آنکه عقل و نقل بر مضر بودن و بد بودن آن دلالت دارد. زیرا که زینت عاقل به عقلش در خوبی گفتار و درست سخن گفتن است و حول و قوه ای نیست مگر به حول و قوه ی خداوند بزرگ.»
رساله ی حقوق امام سجاد علیه السلام
پ.میعاد
بدون دیدگاه