زنان فاسد؛ الگوهای عروسک سازی
نشستی با موضوع «نقش بازیها و اسباب بازیها در نشر فرهنگ یهود» با سخنرانی «مجید قادری»،در ادامه نشست های موعود برگزار شد. در این نشست، اسباب بازیها علی الخصوص عروسکهای مورد استفاده ی کودکان مورد بررسی و نقد قرار گرفت.
در طی هشتاد سال اخیر، اسباب بازیها، توانسته اند ارتباط عمیق شناختی و رفتاری به کودک بدهند و تمایلات درونی و خواسته های ذهنی او را پاسخ بگویند.»
او با با اشاره به اینکه کالاهای هنری مثل سینما، کتاب و مجلات، تنها کالاهای فرهنگی شناخته شده نیستند، افزود: «ویژگی کالای فرهنگی این است که با مخاطب خود ارتباط برقرار کند و بر شناخت او تاثیر بگذارد و رفتار او را تغییر دهد. امروز، اسباب بازیها، می توانند کودکی را پرخاشگر یا مهربان کنند، رفتار او را شکل بدهند و تربیت کنند. متاسفانه، هیچ کدام از اسباب بازیهایی که به وفور در اختیار کودکان ایرانی مسلمان خود قرار می دهیم، ساخت داخل ایران نیستند. 95 درصد کالاهای موجود در بازار خارجی اند و بیش از 80 درصد آنها با قاچاق وارد کشور می شوند.»
باربی، الگوی امریکایی کودکان
فعال فرهنگی افزود: «در سال 1959 عروسکی وارد عرصه ی اسباب بازی شد به نام «باربی» (Barbie). پس از جنگ جهانی دوم و شکست آلمان، خانم لهستانی یهودی به نام «روث هندلر» (Ruth Handler) سفری به این کشور داشت و متوجه عروسکی شد که در آلمان بسیار پر فروش بوده است به نام لی لی. البته این عروسک، برای کودکان ساخته نشده بود، بلکه نمونه ی کوچکی از یک زن خیابانی به همین نام بود که برای مردان شهوت ران آلمانی ساخته می شد.
روث هندلر، با دیدن این عروسک، ایده ی باربی را برای بچه ها مطرح کرد و تنها تغییری که در لی لی می دهد این بود که ساخت اسکلتی و چهره ی او را از یک زن آریایی به یک زن انگلوساکسون تبدیل کرد. تا آن زمان هیچ عروسکی، با ویژگی یک زن کامل در اختیار کودکان قرار نگرفته بود. مهمتر از آن اینکه این عروسک، نه یک عروسک اروپایی بلکه یک عروسک کاملاً امریکایی بود و در زمانی که مردم به پوشش خود اهمیت می دادند با ظاهری نیمه عریان وارد بازار اسباب بازی ها شد.»
قادری با نشان دادن عکسهای نمونه های اولیه ی باربی و نمونه ها تازه افزوده شده، افزود: «رفته رفته برای هر مخاطب سنی، یک نمونه عروسک باربی ساخته شد. خود باربی که از اسم دختر روث، «باربارا» گرفته شده بود در کنار دوست پسر خود «کن» قرار گرفت که نام این عروسک پسر را، از روی پسر شریک هندلر برداشته بودند.
کم کم باربی کودک و نوجوان ساخته شد و با جهانی شدن تولید باربی، عروسکهای نژادهای مختلف تولید و عرضه شدند. «کریستین» سیاه پوست، «کیِرا» زرد پوست و «ترزا» از نژاد دورگه های امریکایی وارد بازار اسباب بازی شدند. امّا همه ی این عروسکها، در چند ویژگی مشترک بودند: برهنگی، تجمل گرایی، مصرف گرایی.»
قادری، با توضیح مصرف گرایی باربی، بیان کرد: «امروز در هر دو ثانیه، چهار عروسک باربی فروخته می شود. با این حال وسایل جنبی این عروسک، مثل خانه، لباسها، لوازم آرایش و دیگر چیزها آنقدر سرمایه آفرید که فروش باربی در کنار آن گم شد.»
باربی، به جنگ افغانی ها می رود
پدر دارا و سارا، پس از بیان فراگیر شدن باربی در موسیقی، فیلم، لوازم تحریر، کیف و کفش و لباس اضافه کرد: «یهودیان، اتفاقات را به جریان تبدیل می کنند. آنها با فراگیر کردن باربی، آنقدر او را در ذهن بچه های بالای سه سال محبوب کردند که به راحتی برای القای فرهنگ خود از آن استفاده کنند.
یک سال پیش از حمله به افغانستان، پس از ماجرای یازده سپتامبر، عروسکهای سرباز باربی و کن به بازار آمد و به قول خود سازندگان «برای اعاده ی روحیه ی سربازان امریکایی» وارد سیستم ذهنی کودکان گشت. در اینجاست که معلوم می شود، بحث باربی یک بحث درآمدزای صرف نیست.»
برَتز، نمونه ی کوچک زنان فاسد
قادری تعریف کرد که در سال 2001 با دیدن عروسکی در مغازه، بر جای خود خشک شد و این خبر از خلق عروسک شیطانی جدیدی را می داد. قادری با معرفی این محصول گفت: «پس از باربی، برَتز (Bratz) در سال 2001 وارد دنیای عروسکهای شد. سازنده ی آن «اسحاق لازیان» یک ایرانی یهودی است.
برتز، مثل باربی شروع به ساخت نمونه های کودک، نوجوان، دوست پسر و حتی سگ و گربه ی برتز کرد و توانست جایی در بازار عروسک بیابد.
آنجه این عروسکها را خطرناک تر می کند، وجود چهار شخصیت انسانی مانند نمونه های عروسکی است: ساشا (Sasha)، جید (Jade)، یاسمین (که نام دختر سازنده است) (Yasmin) و کول (Cole). کودکان با دنبال کردن این شخصیتها، یاد می گیرند که چگونه مانند آنها راه بروند، لباس بپوشند و آرایش کنند. کودکانی که در اوج معصومیت هستند، با این عروسکها تربیت می شوند.»
عروسکها با نجف در جنگ اند
سازنده ی دارا و سارا، پس از پایان بحث برتز، به عروسکهای دیگری پرداخت که با چهره ی بازیگران سینمای هالیوود ساخته شده اند و به بچه ها راه و روش آنها را از کودکی می آموزند. علاوه بر هانا مونتانا و بازیگران فیلم دبیرستان موزیکال (high school musical)، چهره هایی مثل بتمن، هالک و نقش اصلی فیلم 300 از این عروسکها هستند.
قادری در بخشی از سخنان خود به عروسکهای پسرانه ای اشاره کرد که از کارکترهای جنگها و عملیاتهای مختلف امریکا ایجاد شده اند. فرماندهان و گروهبانان جنگی که به زیبایی ساخته و بسته بندی شده اند و کودکان را با ارتش آن کشور آشنا می کنند. این عروسکها به بچه ها یاد می دهد که کسی که مردم کربلا و نجف را کشته است، قهرمان ملی است.
دارا و سارا، اسرائیل را نگران کرد
در پایان نشست، افراد حاضر در سالن، سوالات خود را از مهندس قادری پرسیدند. یکی از سوالها این بود: «آیا دارا و سارا از نظر شما در برابر باربی یک پروژه ی موفق بود؟ در حالیکه قیمت آنها بالاست و فروش چندانی ندارد.» پاسخ دادند:
«دارا و سارا، نتیجه ی آسیب شناسی حوزه ی عروسک ها بود. سال 74، پرفروش ترین عروسکها، با وجود سختی های پس از جنگ و غیره، باربی بود! من دیدم که ما عروسک ایرانی صنعتی نداریم. سال 54 یا 55، یک کارخانه که صاحب آن نیز یهودی بود با نام «چهره نما» خواست که عروسک بسازد ولی با جریانات انقلاب، کارخانه تعطیل شد و بعد از انقلاب به بنیاد مستضعفان واگذار شد.
در حالیکه ما 700 عروسک بومی را شناسایی کردیم، هیچ عروسک صنعتی نداریم. ما برای تأمین نیاز جامعه اسلامی ایران سراغ دارا و سارا رفتیم نه برای مبارزه با باربی. اصلاً با سابقه و فروشی که باربی و برتز دارند، رقابت معنا ندارد. اما ما فکر کردیم آیا ما اگر بخواهیم مرزها را ببندیم و ورود باربی وبرتز را ممنوع کنیم، بچه های ما عروسک نمی خواهند؟ حتماً می خواهند.
به نظر من پروژه ی دارا و سارا به لحاظ فرهنگی صد در صد موفق بوده است اما به لحاظ اقتصادی شکست خورد. با این حال من می گویم دارا و سارا گران نیست. باربی با لوازم جانبی اش کمتر از 50 هزار تومان نیست. چگونه دارا و سارا که هر کدام 12 هزار و 500 تومان هستند گران است؟ بله! در حال حاضر دیانا که محصول چینی است با قیمت نازل به فروش می رسد امّا با چه کیفیتی؟!
چرا من می گویم این پروژه موفق بوده است؟ چون رژیم صهیونیستی در برابر آن یک موضع صریح گرفت. آنها در روزنامه ی خودشان که سندش را نگه داشته ام گفتند: “ما در مقابل عروسکهای جهان اسلام، دارا و سارا، عروسک شمی (شمعون) را وارد بازار می کنیم که 9 انگشت دارد و هر کدام از انگشتهایش یکی از اوراد تورات را می خواند!”
علاوه بر این در نشریه ی ایتالیایی «اونیره» که متعلق به کلیسای واتیکان است، دو مطلب راجع به دارا و سارا نوشته شد و در آن گفتند که ما باید از دارا و سارای ایرانی یاد بگیریم که در مقابل بی حیایی عروسک باربی، عروسکی محجبه تولید کرده است. ضمناً آنها این دو عروسک را «بارقه های تمدن اسلامی» نامیدند.»
قادری در پایان گفت: «به نظر من باربی نه تنها برای ایرانیان، بلکه برای تمام کودکان جهان مضر است. به اعتراف خود روزنامه های امریکایی، باربی و برتز باعث بلوغ زودرس در دختران و پسران شده است و کسانی که کار تربیتی می کنند می دانند که این زودرس بودن چه عواقب تلخی به همراه خواهد داشت.»
بدون دیدگاه