انسان فقط نباید خداشناس باشد؛ بلکه دشمن شناس هم باید باشد تا بتواند مسیر سعات و تکامل را طی کند.
یکی از نکات بسیار مهم در زندگی، دشمن شناسی است، به طوری که قرآن کریم بر این مسئله تأکید می کند که مواظب باشید دشمن را دوست خود قرار ندهید، همچنین از امام علی(علیه السلام) نقل شده که دشمن را کوچک نشماریم؛ ولو اینکه ضعیف باشد.
دشمن را شناسایی کنید!
با توجه به آیات و روایات، ما دو نوع دشمن داریم؛ دشمن درونی و دشمن بیرونی .
هرگاه انسان دشمن خود را رودرروی خود ببیند، طبعا از خود دفاع میکند و مواظب است تا کمترین ضربه را از ناحیه دشمن متحمل شود. اما دشمن پنهان درونی بدترین دشمنان است، چرا که انسان از آن غافل میشود و از نقشههای او کمتر آگاهی مییابد. دشمن خانگی ضربات مهلکتری را به ما وارد میکند، لذا بر ماست ابتدا دشمن درون را شناخته و از نقشههای او آگاهی پیدا کنیم و پس از سرکوبی او با عزمی استوار بر دشمن بیرون بتازیم.
دشمن درونی در درون ما وجود دارد و در همه جا با ماست و می توان هوای نفس، غضب و شهوت را نام برد.
انسان فقط نباید خداشناس باشد؛ بلکه دشمن شناس هم باید باشد تا بتوانند مسیر سعات و تکامل را طی کند، چرا که در قرآن کریم این مطلب را بیان داشته و بیان می کند که شیطان دشمن بیرونی انسان هاست:آیا ما با شما عهد نکردیم که از شیطان اطاعت نکنید؛ زیرا شیطان دشمن آشکار شماست.
«إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ كَانَ لِلإِنْسَانِ عَدُوًّا مُّبِینًا ؛ همانا شیطان برای انسان دشمنی آشکار است. » (اسراء: 53)
شیطان موجودی شرور و گمراهکننده است که با نفوذ به درون انسان به وسوسه و اغواگری میپردازد. او همراهی شوم و همدمی نامیمون است که انسان را به کارهای زشت تشویق و بدیهای او را نیز زیبا جلوه میدهد تا به توبه موفق نگردد. امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) فرمودند: ” لاعدو یحاربه اعدی کن ابلیس ؛ انسان در جنگ، با دشمنی کینهتوزتر از شیطان روبهرو نیست.”قرآن کریم نیز تصریح میکند که شیطان را دشمن خود بگیریم.
اهمیت و ضرورت دشمنشناسی
” من نام لم ینم عنه ؛ هر کس از دشمن خود غفلت کند (دشمنان) از او غافل نخواهند بود. ” (نهجالبلاغه، کتاب 26)
موضوع دشمنشناسی در اسلام، از اهمیت والایی برخوردار است و از همین رو واژه عدو و اعداء در قرآن بارها تکرار شده و آیات متعدد، چهره دشمنان اسلام و راههای مقابله با شیوههای نفوذ آنان را به خوبی تبیین نموده است این آموزههای قرآنی هم دشمنان ما را به ما میشناساند و هم شیوههای مبارزه با آنان را.
روایتی از امام صادق (علیه السلام) است که می فرمایند : اگر کسی پنج ویژگی چون نیت صادق، ذکر تسبیح زیاد، صبر در مصیبت، رضایت به تقدیر الهی و پسندیدن برای مردم هرآنچه را که برای خود می پسندد را دارا باشد، هیچ گاه شیطان حریفش نمی شود و نمی تواند او را از راه راست منحرف کند
شکایت کردن از شیطان را فراموش کن !
انسان نمی تواند از شیطان شکایت کند؛ چون شیطان اعلام کرده بود که من برای منحرف و جهنمی کردن شما به دنیا آمدهام، همچنین در سخنرانی که در روز قیامت می کند خطاب به انسان ها می گوید: من را ملامت نکنید؛ بلکه باید خودتان را ملامت کنید.من تنها شما را دعوت کردم ، خداوند نیز راه را ه شما نشان داد و دعوتتان کرد ، این خود شما بودید که با اختیار و انتخاب به دنبال من آمدید .
راه های فرار از شیطان
روایتی از امام صادق (علیه السلام) است که می فرمایند : اگر کسی پنج ویژگی چون نیت صادق، ذکر تسبیح زیاد، صبر در مصیبت، رضایت به تقدیر الهی و پسندیدن برای مردم هرآنچه را که برای خود می پسندد را دارا باشد، هیچ گاه شیطان حریفش نمی شود و نمی تواند او را از راه راست منحرف کند.
پوشش عیبها با لباس تقوا
« یا بَنی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْكُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِكُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَیْرٌ ذلِكَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّكَّرُونَ (26/ اعراف)
اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستادیم كه اندام شما را مىپوشاند و مایه زینت شماست اما لباس پرهیزگارى بهتر است! اینها (همه) از آیات خداست، تا متذكّر (نعمتهاى او) شوید! »
شیطان همانگونه كه لباس از تن پدر ما آدم بیرون آورد تا عیبش آشكار شود، مىخواهد لباس تقوا را از پیكر ما فرزندان آدم نیز بركند.
خدا ،انسان ،تقوا ،خودسازی
لباسى كه عیبهاى معنوى انسان را مىپوشاند لباس تقوا است كه بهترین لباسها می باشد و نباید انسان تنها به آن لباسی كه بدنش را مىپوشاند اكتفاء كند : « وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَیْرٌ و لباس پرهیزگارى از هر لباسی بهتر است.» مراد از هر لباسی، لباسهایی است كه بدن را مىپوشاند، هر چند به آن لباسها نیز باید توجه داشت.
پس می توان بیان کرد که نیاز بدن به لباس، آن قدرها نیاز به تفكّر و تعمق ندارد كه نیاز روح به جامه تقوا .
بدن را سم زدایی کنید !
کار شیطان صدور «سم» به درون انسان است. اگر کسی که میخواهد دیگری را با سم از پای درآورد، آن را در جیب شخص بگذارد، تأثیری در وی ندارد یا اگر سم را به او بخوراند و او بالا بیاورد، باز هم اثری ندارد. دستگاه گوارش باید سم را بپذیرد و آن را جذب کند تا پس از ورود به خون، اثر زیانبار خود را به جای بگذارد.
وسوسهها نیز چنین است: هوا، هوس و شهوت رانیهای گوناگون که رقیقترین و سبکترین آن در جوان ها و سنگینترین آن در سالمندان، بهصورت حبّ جاه و مقام مشاهده میشود، نشانه تأثیر سم است.
اگر کسی از تعاریف و القابی که به او میدهند، لذت ببرد، معلوم میشود که سم در او اثر کرده است. وجود مبارک امیرمومنان علیهالسلام در عهدنامه مالک اشتر فرمود: شیطان همواره در پی حیله است؛ وقتی کسی از تو تعریف میکند، باید مواظب باشی، چون در خط مقدم آتش شیطان قرار گرفتهای.