سیری در پشینه کربلا و بارگاه مطهر حسین(ع)
کربلا، نقطه روشنی در تاریخ که نامش با انوار تابان خورشید نوشته شد و ستارگان آسمان در برابر روشناییاش به خاموشی گراییدند. کربلا، سرزمین حماسه، سرزمین خون، سرزمین رویارویی حق و باطل، سرزمینی که خاکش با خون اشرف مخلوقات آغشته شد و مکانی بوده که از دیرباز خاکش به قداست “خانه خدا” بود.
کربلا آمد که با ثبت حماسه بزرگ خود در تاریخ به نقطه تحولی مهم در تاریخ مسلمانان و نقطه شروع بسیاری از انتفاضهها و انقلابها علیه طغیان و استبداد تبدیل شود. درست از زمانی که حسین (ع) پرچم حق را در برابر خواسته طاغوتیان زمان خود برافراشت و با اندکی از اهل بیت و صحابه خود در برابر ارتش ظلم و طغیان ایستاد، کربلا به نمادی از حق برای مسلمانان و غیر مسلمانان و کابوسی برای طاغوتیان زمان تبدیل شد.
کربلا در تاریخ
کربلا نامی است بسیار قدیمی که ریشههای آن به تاریخ بابل باز میگردد. این سرزمین عبارت بود از مجموعهای از روستاهای قدیمی بابلیها که آثار تاریخی بر جای مانده از این روستاها این واقعیت را به ثبت رسانده است.
بابلیها مردگان خود را در این سرزمین یعنی کربلا دفن میکردند و این بیانگر آن است که این سرزمین از عهد بابلیها نیز به قداست معروف بوده است. نام کربلا در عهد بابلیها “کرب ایلا” بوده است که معنای آن به زبان بابلی “خانهی خداوند” است.
یکی دیگر از نامهای کربلا “کور بابل” بوده است و معنای آن به زبان عربی یعنی مجموعهای از روستاهای بابلی. بسیاری از پژوهشگران معتقدند که کربلا به سان مادر بسیاری از روستاهایی بود که در حد فاصل شام و فرات قرار داشتهاند و نیز مادر تمدنهای بینالنهرین میباشد که مرکز عبادت در آن زمان نیز تلقی میشد و بابلیان معبد بسیار بزرگی برای راز و نیاز و عبادت در کربلا بنا نهاده بودند.
این سرزمین به دلیل موقعیت آب و هوایی و حاصلخیز بودن خاکش شاهد بسیاری از اقوام مختلف در طول تاریخ بوده است که از جمله این اقوام کلدانیها، تنوخیین و لخمیین و مناذره بوده است.
کربلا نامهای متعددی در تاریخ داشته است که از جمله قشنگترین این نامها نام “الطف” یعنی بسیار لطیف یا به عبارتی لطیفترین بوده است. این نام به این دلیل برای کربلا انتخاب شده است که این سرزمین در حاشیه رودخانه “علقمی” که شعبهای از فرات بوده است، مستقر بود و آب کربلا نیز از این شعبه تامین میشد.
رودخانه علقمی از شمال غربی شهر کربلا میگذرد به طوری که مرقد حضرت ابوالفضل العباس (ع) نیز اکنون در این منطقه قرار دارد.
از دیگر نامهای ثبت شدهی کربلا در تاریخ نینوا، شفیه، عقر، نواویس، عین التمر و امالقری میباشد. اما این سرزمین از زمانی شهرت تاریخی خود را بدست آورد که امام حسین (ع) و خاندان و صحابه وی در سال 61 هجری قمری مصادف با 680 میلادی در این سرزمین به شهادت رسیدند و کربلا به قبلهای برای مسلمانان در شرق و غرب تبدیل شد.
قبر شریف امام حسین (ع) در تاریخ
منابع تاریخی حکایت از آن دارد که قبیله بنی اسد که در نزدیکی کربلا سکنی گزیده بودند، مراسمی خاص برای به خاک سپردن سید الشهدا (ع) برگزار کردند و علامتی بر قبر شریف وی گذاشتند که سایهبانی کوچک بر قبر حضرتش بود. با بر سر کار آمدن مختاربن ابی عبیده ثقفی که حکومتش را به نام خونخواهی از قاتلان حسین (ع) در کوفه برقرار کرده بود، جنگی به نام “الخازر” در این منطقه بر پا شد و ابی عبیده ثقفی در این جنگ عبیدالله بن زیاد، فرمانده لشگر یزید را به هلاکت رساند.
پس از این حادثه شیعیان رهسپار زیارت قبر شریف امام حسین (ع) و اهل بیت و صحابه آن حضرت شدند و این قبر به قبلهگاهی برای شیعیان به خصوص در کوفه، مدائن و شهر بصره تبدیل شد و مختار در آن زمان بنایی در اطراف قبر شریف امام حسین (ع) ساخت و روستایی در آن منطقه تشکیل شد.
در آغاز حکومت عباسیها، زمینه برای زیارت قبر شریف امام حسین (ع) از سوی مسلمانان فراهم شده بود به گونهای که “ام موسی” مادر خلیفه عباسی اموال بسیار زیادی جهت ساخت قبر امام حسین (ع) خرج کرد و این روال ادامه داشت تا زمان هارون الرشید، پنجمین خلیفه عباسی که در سال 193 هجری قبر شریف امام حسین (ع) و تمامی خانههای اطراف آن را ویران کرد.
در زمان مامون عباسی بار دیگر ساخت و ساز قبر شریف امام حسین (ع) از سر گرفته شد و بنایی بسیار بزرگ بر سر قبر ایشان ساخته شد که این بنا تا سال 233 هجری قمری یعنی به خلافت رسیدن متوکل عباسی بر جای ماند. اما متوکل عباسی پای خود را در همان مسیری گذاشت که هارونالرشید گذاشته بود و سیاست حکومت خود را، سیاست دشمنی با اهل بیت قرار داد.
متوکل عباسی که عشق و محبت به حسین (ع) را ریشه در حب اهل بیت میدانست و طاقت دیدن افزایش زائران گسترده بارگاه امام حسین (ع) را نداشت، دستور منهدم ساختن قبر شریف امام حسین (ع) و تمامی خانههای اطراف آن را صادر کرد و زیارت امام حسین (ع) را ممنوع کرد.
متوکل عباسی تمام آن منطقه را زیر و رو کرد و سپس سراسر آن منطقه را پر از آب کرد.
در تاریخ این واقعیت ثبت شده است که شخصی به نام “دیزج” که یهودیالاصل بود مامور متوکل عباسی برای کشتن زائران امام حسین (ع) شده بود. این شخص ماموریت آن را داشت که هر زائری را که برای زیارت قبر امام حسین (ع) به آن مناطق پا میگذاشت، از دم تیغ بگذراند.
بعد از آنکه متوکل عباسی در سال 247 هجری به هلاکت رسید، فرزندش “المنتصر بالله” بار دیگر حرم امام حسین (ع) را بر پا کرد و بنای بسیار بزرگی بر سر قبر امام حسین (ع) ساخت به گونهای که این بنا آن قدر ارتفاع داشت که مردم از دوردست قبر امام حسین (ع) و مکان آن را تشخیص میدادند و برای زیارت به سوی آن رهسپار میشدند.
فرزند متوکل عباسی برعکس سیاستهای پدر، سیاست خود را حب و احسان به اهل بیت قرار داد به گونهای که بسیار از علویان توانستند خانههای خود را در نزدیکی قبر شریف امام حسین (ع) در کربلا بنا نهند که در راس آنها “ابراهیم المجاب بن محمد العابد بن الامام موسی بن جعفر (ع)” قرار داشت و او اولین علوی بود که در سرزمین کربلا سکنی گزید و این حادثه در سال 247 هجری اتفاق افتاد.
پس از منتصر بالله، “محمد بن محمد بن زید بن الحسن بن محمد بن اسماعیل بن الحسن بن زید بن الحسن بن الحسن ابن علی ابن ابی طالب (ع)” بارگاهی بر سر مزار شریف امام حسین (ع) بنا نهاد که این بارگاه دارای دو در بود و اطراف این بارگاه دیواری بنا نهاد و این حادثه در سال 280 هجری قمری اتفاق افتاد.
پس از تاسیس دولت آل بویه، عضدالدوله در سال 379 هجری قمری، ضریحی از عاج برای قبر شریف امام حسین (ع) ساخت و با بنا نهاده شدن بارگاهی جدید برای امام حسین (ع) بازارها و خانههای بیشتری در اطراف قبر شریف امام حسین (ع) ساخته شد و شهر کربلا با دیوارهایی بزرگ احاطه شد، به گونهای که این شهر در زمان عضدالدوله بسیار پر رونق شد و از لحاظ دینی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ادبی به شهری بسیار مشهور تبدیل شد.
بعد از انقراض حکومت آل بویه، سلجوقیان بر سر کار آمدند که سیاست سلجوقیان نیز بر اهمیت گذاشتن نسبت به عتبات مقدسه قرار گرفت. در آن زمان سلطان ملک شاه سلجوقی و وزیر آن نظام الملک در سال 553 هجری قمری دیوارهای بنا نهاده شده و ساختمانهای حرم شریف امام حسین (ع) را بازسازی کردند و خلیفه “مفتفی” خود شخصا به زیارت قبر امام حسین (ع) رهسپار شد و پس از آن خلفای سلجوقی از این سیاست تبعیت کردند و به زیارت قبر شریف امام حسین (ع) رهسپار میشدند، به طوری که خلیفه ناصرلدین الله و المستعصم و المستنصر نیز از قبر شریف امام حسین (ع) زیارت کردند.
زمانی که شاه اسماعیل صفوی در 914 هجری بغداد را فتح کرد، خود شخصا برای زیارت قبر شریف امام حسین (ع) راهی کربلا شد و دستور داد که ضریحی از طلا برای قبر شریف امام حسین (ع) ساخته شود و 12 چلچراغ طلا به قبر شریف امام حسین (ع) هدیه کرد و دستور ساخت صندوقی از نقره خالص را برای بارگاه صادر کرد.
وی همچنین بارگاه امام حسین (ع) را با فرشهای بسیار گرانقیمت آراست.
شاه اسماعیل صفوی به مدت یک شب در حرم امام حسین (ع) اعتکاف کرد و پس از آن راهی زیارت قبر امام علی (ع) در نجف اشرف شد. در عهد قاجار، سه بار گنبد امام حسین (ع) طلاکاری شد و آغا محمدخان، موسس قاجاریه در ایران خود شخصا در سال 1207 هجری گنبد امام حسین (ع) را طلاکاری کرد.
فتحعلی شاه قاجار نیز به دلیل آنکه طلای گنبد امام حسین (ع) سیاه شده بود، برای دومین بار مجددا به طلاکاری این گنبد اقدام کرد.
در آن زمان مردم کربلا نامهای سرگشاده به شاه قاجار نوشتند و از وی خواستند که طلای قدیمی گنبد امام حسین (ع) را با طلای جدید تعویض کند و وی نیز اقدام به این کار کرد.
فتحعلی شاه هم چنین ضریحی از نقره به مرقد شریف امام حسین (ع) هدیه کرد و همسر وی نیز منارههای امام حسین (ع) را طلاکاری کرد.
در سال 1216 هجری کربلا و حرم امام حسین (ع) مورد هجوم وحشیانهی گروهی از وهابیون به رهبری سعود ابن عبدالعزیز قرار گرفت.
وی در روز عید غدیر این شهر را به محاصره در آورد و اکثر اهالی آن را چه آنانی که در بازار بودند و چه آنانی را که به خانههای خود پناه بردند، از دم تیغ گذراند.
سعود ابن عبدالعزیز در آن زمان با بیش از 12 هزار سرباز وارد شهر کربلا شد و پس از کشتن بسیاری از ساکنین این شهر، صندوقهای قبر شریف امام حسین (ع) را که انبوه از طلا و پول و اشیای گرانبهای هدیه شده بود، به تاراج برد.
کربلا از زبان مورخان
ابن بطوطه، تاریخدان بزرگ عرب این چنین زیارت خود از کربلا را در سال 726 هجری مصادق با 1307 میلادی توصیف میکند: من در زمان حاکمیت سلطان سعید بهادرخان بن خدابنده عازم زیارت کربلا شدم. این شهر، شهر کوچکی بود که اطراف آن را نخلستانهای بسیار زیبا فرا گرفته بود و رودخانه فرات خاک این شهر را به حاصلخیزترین خاک تبدیل کرده بود. این شهر، شهر بسیار زیبایی بود که بارگاه مقدس امام حسین (ع) به آن قداست و حرمتی دیگر میداد. هیچ کس وارد حرم امام حسین (ع) نمیشد مگر آنکه از درگاه وی رخست میخواست. بارگاه این قبر شریف مزین به نقره بود و پردههای آن از حریر.
پدرو تکسرا، مورخ اسپانیایی که در سال 1604 میلادی و 1024 هجری از کربلا دیدن کرده بود، این دیدار را چنین توصیف میکند: این شهر 4000 خانه دارد و ساکنان آن اکثرا عرب و نیز ایرانی و ترک هستند. بازارهای بسیار بزرگ و انبوهی دارد. در این شهر مکانهایی خاص ساخته شده است که به صورت رایگان به زائران این شهر غذا توزیع میکردند. حرم امام حسین (ع) از مهمترین مناطق کربلا به شمار میرود و مسلمانان از شهرهای مختلف راهی زیارت قبر امام حسین (ع) میشوند.
این مورخ اسپانیایی همچنین از ساقیان حرم امام حسین (ع) مینویسد که برای کسب ثواب و اجر الهی به صورت رایگان آب به مردم میدادند و نیز شبهای به شهادت رسیدن امام حسین (ع) را احیا میکردند؛ به گونهای که در این شبها به دلیل انبوهی تعداد زائران خیمههایی برای آنها در اطراف حرم بنا نهاده میشد.
کرستن نیبور، مورخ آلمانی نیز که در سال 1765 میلادی راهی کربلا شده بود، این چنین در مورد این شهر مینویسد: این شهر 5 در دارد که در مرکز آن مرقد امام حسین بنا نهاده شده است. شهر کربلا بسیار شبیه به شهر نجف است به گونهای که اطراف این دو شهر نخلستان قرار گرفته و خانههای آن از گل و سنگ ساخته شده است.
وی دربارهی مرقد امام حسین (ع) با شگفتی مینویسد: برای من بسیار شگفت انگیز بود که حرم امام حسین با پنجرههای شیشهیی متعددی آزین شده بود، در حالی که در خانههای این شهر اثری از پنجرههای شیشهیی نبود.
وی مینویسد: اطراف حرم امام حسین منازل ساده علمای دینی بنا نهاده شده بود.
وی هم چنین از مرقد دیگری به نام مرقد ابوالفضل عباس (ع) مینویسد و میگوید: این مرقد به دلیل سلحشوریای که عباس، برادر حسین در روز عاشورا از خود نشان داده بود و جان خود را فدای برادرش کرده بود، بنا نهاده شده است و زائران حسینی این مرقد را نیز زیارت میکنند.
گزارش از: لیلا بیتسیاح
منبع: پایگاه اینترنتی النباء
بدون دیدگاه