شیوه قضاوت حضرت مهدی(عج)
امروزه با پیشرفت كامل صنایع، وسایلی در اختیار بشر قرار گرفته است كه با آن به خوبی می تواند در مورد لزوم، حركات همه مردم را تحت كنترل قرار دهد و هر حركت ناموزون و نابجایی را كه به فساد و تجاوز منتهی شود، زیر نظر بگیرد. علائم و آثاری را كه مجرمان در محلّ جرم باقی می گذارند، شناسایی و از آن ها عكسبرداری، صدای آن ها را ضبط کند و آن ها را به خوبی تجزیه و تحلیل نماید. اما در عصر آن مصلح بزرگ جهان، آموزش های اخلاقی با وسایل ارتباط جمعی بسیار پیشرفته، آن چنان گسترش می یابد كه اكثریت مردم جهان را برای یك زندگی صحیح انسانی و آمیخته با پاكی و عدالت اجتماعی آماده می سازد. ولی از آن جا كه انسان آزاد آفریده شده و در تصمیم ها و اعمال خویش از اصل جبر پیروی نمی كند، ممكن است خواه ناخواه افرادی ـ هر چند انگشت شمار ـ در هر اجتماع صالحی پیدا شوند كه از آزادی خود سوء استفاده كنند و از آن برای وصول به مقاصد شوم خود بهره گیرند. به همین دلیل جامعه باید به یك دستگاه قضایی سالم و كاملاً آگاه و مسلّط، مجهّز باشد تا حقوق مردم به آن ها برگردانده شود و ستمگر به جزای خود برسد.
با اجرای عدالت اجتماعی و تقسیم عادلانه ثروت، ریشه بسیاری از مفاسد اجتماعی كه از كشمكش بر سر اندوختن ثروت و استثمار طبقات ضعیف، حیله و تزویر و انواع تقلّب ها، دروغ، خیانت و جنایت برای در آمد بیشتر سرچشمه می گیرد، برچیده می شود. مفاسدی كه به عنوان سرچشمه و ریشه بسیاری از جرایم و جنایات مطرح اند، با از میان رفتن ریشه اصلی، شاخ و برگ ها خود به خود می خشكند.
وجود یك دستگاه قضایی بیدار و آگاه با ابراز مراقبت دقیق كه نه مجرمان بتوانند از چنگ آن فرار كنند و نه ستمگران از عدالت سر باز زنند، نیز عامل مؤثری در كاهش میزان فساد، گناه و سرپیچی از قانون است.
شیوه داوری حضرت در روایات
نیم نگاهی به روایات گوناگونی که درباره سیره قضایی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به سخن پرداخته اند، بیانگر شیوه منحصر به فردای از اجرای عدالت قضایی در جهان است که تا کنون هیچ یک از انبیا و اولیای الهی موفق به اجرای آن نشده اند و تنها امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که به اذن و اراده الهی می تواند آن را در زمین جاری کند.
در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است: «اذا قامَ القائِمُ حَكَمَ بِالعَدلَ وَ ارتَفَعَ فی اَیامِهِ الجَورُ وَ اَمَنَت بِهِ السُّبُلُ وَ اَخرَجَتِ الأَرضُ بَرَكاتِها وَرَدَّ كُلَّ حَقٍّ اِلی اَهلِهِ… وَ حَكَمَ بَینَ النّاسِ بِحُكمِ داوُد وَ حُكْمِ مُحَمَّدٍ…؛ وقتی كه قائم قیام كند، داوری را بر اساس عدالت قرار می دهد و ظلم و جور در دوران او برچیده می شود و جادهها در پرتو وجودش امن و امان می گردد و زمین بركاتش را خارج می سازد و حق هر كس را به او بر میگ رداند، و در بین مردم همانند داود و محمد داوری می كند… ».1
امام باقر علیه السلام نیز شیده داوری امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را این گونه توصیف می کند: « اِنَّما سُمِّی المَهدِی لاِءنَّهُ یهدی اِلی اَمرٍ خَفی حَتّی اَنَّهُ یبعَثُ اِلی رَجُلٍ لایعلَمُ النّاسُ لَهُ ذَنبٌ فَیقتُلُهُ حَتّی اَنَّ اَحَدَكُمْ یتَكَلَّمَ فی بَیتِهِ فَیخافُ اَنْ یشهَدَ عَلَیه الجدارُ؛ حضرت امامِ عصر، به این جهت مهدی نامیده شده است كه به امور مخفی و پنهان هدایت می شود، تا جایی كه گاه به سراغ مردی می فرستد (و او را) به قتل می رساند كه مردم او را بیگناه می دانند، (زیرا از گناه پنهانی او همانند قتل نفس كه موجب قصاص است، آگاه می باشد تا آن جا كه بعضی ها هنگامی كه در خانه خود سخن می گویند، می ترسند دیوار بر ضد آن ها شهادت دهد (و از كارهای خلاف و توطئه آنان امام را با خبر سازد)».2
در حدیث دیگری که هم از امام صادق و هم از امام کاظم علیهما السلام نقل شده است، می خوانیم: «لَوْقَد قامَ القائمُ لَحَكَمَ بِثَلاثٍ لَم یحكُمْ بِها اَحَدٌ قَبلَهُ: یقتُلُ الشَّیخَ الزّانی وَ یقتُلُ مانِعَ الزَّكاتِ وَ یوَرِّثُ الأَخُ اَخاهُ فِی الأَظِلَّةِ؛ هرگاه قائم قیام كند، سه حكم خواهد كرد كه احدی پیش از او نكرده است (و آن ها عبارتند از): پیر زناكار و مانع الزكات را می كشد و به برادرانی كه در عالم اشباه و ارواح (عالم ذر) برادر بودند (نه برادر صلبی) ارث می دهد».3
در روایات بسیاری وارد شده است كه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ذریه ها و نواده های قاتلان سیدالشهداء علیه السلام را به خاطر رضایت به كار پدران می كشد. امام صادق علیه السلام می فرماید: «اِذا خَرَجَ القائِمُ قَتَلَ ذراری قَتَلَةِ الحُسین(ع) بِفِعالِ آبائِها…».4
یكی از كارهای آن حضرت، اجرای حدود بر مردگان است؛ یعنی حكم حضرت این است كه اگر كسی حدی بر عهده داشت و حد اجرا نشده بود، در هنگام ظهور و رجعت آنان، حد را جاری می كند؛ چنان كه درباره حُمیراء چنین می كند به خاطر افترایی كه به امّ ابراهیم زوجه صالحه رسول خدا صلی الله علیه و آله زده بود. امام باقر علیه السلام فرمود: « اَما لَو قامَ
قائِمُنا لَقَدْ رُدَّت اِلیهِ الحُمیراء حَتّی یجَلِّد الحَدّ وَحَتّی ینتَقِمَ لاِنتیه مُحَمَّدٍ فاطِمَه، مِنها، قُلتُ: جُعِلتُ فَداك وَلِمَ یجَلِّدُها الحَدَّ؟ قالَ: لِفریتَها عَلی اُمِّ ابراهیم، قُلتُ: فكیفَ اَخَّرَهُ اللّه لِلقائِمِ؟ فقالَ لَهُ اِنَّ اللّه تبارك و تعالی بَعَثَ مُحمّدً رَحمَةً وَبَعَثَ القائِمَ نِقمَةً؛ آگاه باشید اگر قائم ما قیام كند، حمیراء برای او برگردانده خواهد شد تا اینكه او را تازیانه حد زند و برای فاطمه دختر پیامبر از او انتقام بگیرد. راوی میگوید عرض كردم فدای تو شوم، تازیانه حد برای چه؟ فرمود: برای افترایی كه بر مادر ابراهیم فرزند پیامبر زد. گفتم: پس چرا حد او تا قیام قائم به تأخیر افتاده است؟ فرمود: برای این كه خداوند محمّد را رحمت فرستاده و قائم را نقمت».5
در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام می خوانیم: « اِذا قامَ قائمٌ آلِ محمّدٍ حَكَمَ بِحكمِ داوُد وَسُلَیمان لایسئَلُ النّاسَ بَینةً؛ وقتی قائم آل محمد قیام كند به حكم داود و سلیمان حكم میكند و از مردم گواه نمیخواهد».6
در روایت دیگری از امام باقر علیه السلام می خوانیم: « یقضِی القائِمُ بِقَضایا ینكِرُها بَعَضُ اَصحابِهِ مِمَّن قَدْ ضَرَبَ قُدّامَهُ بِالسَّیفِ وَهُوَ قَضاءُ آدَمَ فَیقَدِّمُهُمْ فَیضرِبُ اَعناقَهُمْ، ثُمَّ یقضِی الثّانِیةَ فَینكِرُها قَوْمٌ آخَروُنَ مِمَّنْ قَدْ ضَرَبَ قُدامَهُ بِالسَّیفِ وَهُوَ قَضاءُ داوُدفَیقَدِّمُهُمْ فیضربُ اَعناقَهُمْ ثُمَّ یقضِی الثّالِثَةَ فَینكِرُها قَومٌ آخَروُنَ مِمَّن قَدْ ضَرَبَ قُدّامَهُ بِالسَّیفِ وَهُوَ قَضاءُ اِبراهیم فَیقَدِّمُهُمْ فَیضرِبُ اَعناقَهُم، ثُمَّ یقضی الرّابِعَةَ وَهُوَ قَضاءُ مُحمَّدٍ فَلا ینكِرُها اَحَدٌ عَلَیه؛ قائم به گونهای قضاوت میكند كه بعضی از اصحاب او همانهایی كه در جلو او شمشیر زدهاند، آن قضاوتها را نادرست میشمارند و مورد انكار قرار میدهند. و آن قضاوت آدم است؛ پس گردن آنان را میزند. باز در مرتبه دیگر قضاوت میكند به قضاوتهایی كه آن را جمع دیگر از كسانی كه در جلو حضرت شمشیر زدهاند انكار میكنند و آن را منكر میشمارند، و آن قضاوت داود است؛ پس گردن ایشان را هم میزند. بار سوم به قضایای دیگری به سبك و روش ابراهیم قضاوت میكند؛ این بار نیز جمعی دیگر از كسانی كه در جلو او شمشیر زدهاند (آن را) نادرست (و خلاف شرع) میشمارند و بر وی انكار میكنند، پس گردن ایشان را نیز میزند. بار چهارم به قضاوتهای محمد قضاوت میكند، هیچ كس بر وی انكار نمیكند».7
امام صادق علیه السلام در حدیثی شیوه قضاوت یاران امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را این گونه توصیف می کند: « اِذا قامَ القائِمُ بَعَثَ فی اَقالیمِ الأَرضِ فی كُلّ اِقلیمٍ رَجُلاً یقُولُ عَهدَكَ فی كَفِّكَ فَاِذا وَرَدَ عَلَیكَ مالا تَفهَمُهُ وَلاتَعرِفُ القَضاءَ فیهِ، فَانظُر اِلی كَفِّكَ وَاعمَل بِما فیها؛ هرگاه قائم قیام كند، در هر اقلیمی از اقالیم زمین مردی را بفرستد و بگوید عهد تو در كف دست تو است، هرگاه بر تو وارد شود [كسی و تو] چیزی را نفهمی و قضاوت آن را ندانی، به كف [دست] خود نظر كن و به آن چه در وی است عمل نما».8
امام باقر علیه السلام نیز شیوه قضاوت آنان را این گونه بیان می کند: «…ثُمَّ یرجِعُ اِلَی الكُوفَة فَیبْعَثُ الثَلاثَ مِأةَ وَالبَضْعَةَ عَشَرَ رَجُلاً اِلَی الأفاقِ كُلِّها فَیمْسَحُ بَینَ اَكتافِهِم وَعَلی صُدوُرِهِم فَلا یتَعایونَ فی قَضاءٍ…؛ پس از آن كه مهدی به كوفه بازگشت و در آن جا مستقر شد، بیش از سیصد و ده نفر را به اطراف عالم (برای حكمروانی و اجرای احكام الهی) میفرستد و در هنگام فرستادنِ آنها، شانهها و سینههای آنها را با دست مبارك مسح میكند. پس آنان در هیچ حكمی و قضایی عاجز نمیمانند (قضا و داوری در هر امر مشكلی برای آنان آسان خواهد بود)».9
عدالت از اصول مهم و از تعالیم اساسی و اهداف بزرگ اسلام است، تعالیمی كه قرآن مجید و احادیث معتبر، با تأكید و صراحت همكاران به اجرای آن در تمام زمینه های زندگی به آن مأمور متعهد ساخته است. پیامبران الهی همگان در مأموریت آسمانی خود، خواهان برپا داشتن عدل در بین تمام انسان های جهان بوده اند و می خواستند مردم را به گونه ای تربیت كنند كه آنان خود قسط و عدل را بپا دارند، ولی هیچ یك از انبیا و اولیای الهی در این مأموریت خطیر، به طور كامل موفق نبودند.
تنها كسی كه می تواند با موفقیت تمام عدالت را برقرار كند، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.
اجرای عدالت در زمان آن حضرت منحصر به روابط اجتماعی منحصر نیست؛ بلكه اصول عدالت در تمام زمینه های كلی و جزیی به طور شگفت آوری اجرا می شود. در حدیث می خوانیم وقتی مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بیاید، نه تنها جوامع بشری و آبادی ها؛ بلكه همه زمین را پر از عدل و داد نماید؛ تا جایی كه قطره ای آب، از چشمه ساری به هدر نرود و میوه ای از درختی به ستم یا اسراف چیده نشود. او همه مكان ها و همه زمان ها را پر از عدالت می كند؛ آبادی ها، هامون ها، دشت ها، درّه ها، جنگل ها، كوهساران، بامدادان و غروب ها و…10 را از عدل و داد پر می کند، همانند سرما و گرما وارد خانه ها می شود؛ یعنی همان گونه كه گرما و سرما خود به خود، وارد خانه ها می شود و همه جای آن را پر می كند و روی همه چیز اثر می گذارد، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز دادگری و عدل خویش را، این چنین به درون زندگی ها می برد و نفوذ می هد و می گستراند. همه چیز در عدل و داد فرو می رود و جوهر عدل و داد می پذیرد.
در حكومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سخن گویان نخستین مرحله دولت او در مكه فریاد می زنند: « هر كس نماز فریضه خود را در كنار حجرالأسود و محل طواف خوانده است و می خواهد نافله بخواند، به كناری رود و آن كس كه می خواهد نماز واجب خود را بخواند، بیاید و بخواند تا حق كسی ضایع نشود»11 ؛یعنی تا این حد حقوق مردم مراعات می شود. بنابراین، در داوری و حكومت او به اندازه سوزنی به كسی ستم نمی شود و هر كس به حق خود می رسد.
در عصر ظهور، با پیشرفت علوم، فناوری و تكنیك و صنعت، وسایل كشف جرم آن قدر كامل می شود كه كمتر مجرمی می تواند ردپایی كه با آن شناخته شود، از خود به جا نگذارد. به دلیل مراقبت شدیدی كه در عصر حكومت او اعمال می شود، مجرمان در خانه خود نیز در امان نیستند؛ زیرا ممكن است با وسایل پیشرفته تحت كنترل باشند. حتی ممكن است امواج صوتی آن ها از پشت دیوار قابل كنترل باشند.
این خود اشاره دیگری به گستردگی ابعاد مبارزه با فساد در عصر حكومت اوست و معلوم می شود كه لازم نیست امام در تمام موارد قضا، نه علم غیب خود استفاده كند؛ بلكه در بسیاری از موارد داوری حضرت بر اساس علمی است كه از راه های عادی آن عصر به دست آمده است.
بدون چنین سلطه اطلاعاتی بر تمام جهان، تشكیل حكومت واحد جهانی و برقراری صلح و امنیت و عدالت، به طور همه جانبه دور از دسترس نخواهد بود. در عصر حكومت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف یك سیستم نیرومند و مجهز برای انتقال تصویرها به وجود می آید كه شاید تصور آن هم برای ما مشكل باشد. با كمك این فناوری جهان برای او مثل كف دست خواهد بود؛ نه موانع مرتفع و نه گودی زمین ها، هیچ كدام مانع از دیدن موجودات روی زمین نخواهد شد. معلوم است كسی كه چنین امكاناتی در اختیار دارد، برای داوری خود به اقرار یا گواهی گواهان یا سوگند منكر نیاز نخواهد داشت.
حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف حكم قتل كسانی را صادر می كند كه پیش از او هیچ قاضی نتوانست چنین حكمی بدهد؛ یعنی داوری ویژه ای است كه تنها آن حضرت انجام می دهد و حكم حضرت بر اساس الهام و وحی الهی است.12
از جمله داوریهای آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف ، حكم به حدّ مردگانی است كه در زمان زندگانی حدی بر گردنشان بوده، ولی اجر نشده است. حضرت در دوران حكومت خود برای تمام ایالت ها حاكم و قاضی نصب می كند و هنگام فرستادن قاضی دست محبت خود را به شانه و سینه او می كشد و می فرماید: هرگاه در امر قضا درمانده شدی و حكم آن برای تو روشن نبود، به كف دست خود نگاه كن؛ زیرا همه آن چه كه در باره قضا نیاز داری، در آن وجود دارد؛ به همین دلیل قاضی های منصوب حضرت در هیچ واقعه ای درمانده نمی شوند و بیشتر مسایل را می دانند.
آنان بر اساس علم خود داوری می كنند، البته از گواهی گواهان سوگند منكران هم كه شیوه دادرسی در اسلام است، بهره میگیرند، ولی هرجا از این طریق به نتیجه نرسیدند، به كف دست خود نگاه میكنند و مطلب روشن میشود.
حضرت درباره هر قومی طبق آیین و كتاب آن قوم حكم میكند؛ بر یهود طبق تورات، بر نصارا بر اساس انجیل، بر اهل زبور طبق زبور، و بر مسلمانان بر اساس قرآن حكم میكند. چون شیوه قضا و داوری آن امام همام بر خلاف شیوه دیگر حكّام و قضاوت جهان است، گویی كه حضرت با كتاب جدید و قضاء جدید میآید.
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نوادگان قاتلان حضرت سید الشهداء علیه السلام را به قتل میرساند. وقتی از امام رضا علیه السلام سؤال شد: چگونه به خاطر جرم آبا و اجداد، فرزندان را میكشند؟ حضرت در پاسخ فرمود: «آنان به اعمال پدرانشان راضی هستند و هر كسی به فعل قومی راضی باشد، از آن ها و محكوم به حكم آن هاست».13 البته این حكم نیز مخصوص آن حضرت است، و گرنه امروزه نمی شود به حرف رضایت به عمل خلاف دیگری، آن شخص را حد زد.
نوشته زهرا رضاییان – گروه دین و اندیشه تبیان
پاورقیها:
1. مجلسی، محمدباقر. بحارالأنوار، ج 52، ص 338.
2. همان، ص 390، حدیث 212.
3. همان، ص 309، حدیث 2.
4. همان، ص 313.
5. عللالشرایع، ج 2، ص 267 و بحار، ج 52، ص 314.
6. بحارالانوار، ج 52، ص 320.
7. بحار، ج 52، ص 389 حدیث 207، اثبات الهدی، ج 3، ص 585.
8. معجماحادیث الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، ج 5، حدیث 1453، ص 29.
9. بحارالانوار، ج 52، حدیث 91، ص 345.
10. بعثت، غدیر، عاشورا و مهدی، مقدمه خورشید مغرب، ص 36.
11. كافی، ج 4، ص 427.
12. البته وحی، از نوع وحی نبوت نیست؛ بلكه از نوع وحی به مادر موسی است.
13. بحارالأنوار، ج 52، ص 313 به نقل از عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 273 و عللالشرایع، ج 1، ص 219. ر.ک؛نشریه انتظار، شماره 10
بدون دیدگاه