عشق، حق مسلم ماست! (درگوشی با آقایان)
جاده دوطرفه
اولین چیزی که در شروع مطلب باید گفت، این است که اساسا هر حقی که افراد دارند، در پی یک تکلیف است. یعنی هر حقی، یک تکلیف به گردن صاحب حق می آورد. این یک اصل کاملا منطقی است که با عدالت هم سازگاری دارد. خلاصه اینکه حق، یک جاده ی دوطرفه است. امام علی (ع) این حقیقت را اینطور بیان کرده اند: «کسی را حقی نیست جز اینکه بر او نیز حقی است و بر او حقی نیست جز آنکه او را حقی بر گردن دیگری است و تنها کسی که حقی دارد ولی حقی بر او نیست، خداوند سبحان می باشد.» (1) پس این را کاملا از ذهنتان خارج کنید که شما تنها کسی هستید که حقوق و امتیازاتی دارید.
به من عشق بده
«عشق»! چیزی که شاید خیلی ها به آن به عنوان یک وظیفه نگاه نکنند. یک حقیقت فانتزی که برایشان فقط در فیلمها و رمانها یا اوج اوجش در اوایل آشنایی مفهوم دارد، اما در عمل هرگز. متأسفانه، آنقدر عرف سنتی ما با قواعد اسلام اشتباه گرفته شده است که گاهی سنتها برتر از دینمان هستند. نمونه اش همین عشق. در سنت ما، مردها موجوداتی هستند که برای اثبات قدرتشان، فقط باید خشن باشند و محکم و به اصطلاح خودشان «مرد»! آنها گریه نمی کنند، با کودکان سرو کله نمی زنند، به زنانشان محبت نمی کنند، فقط در دلشان دیگران را دوست دارند و خلاصه هر کاری که مرد بودن آنها را، البته در عرف، به خطر بیندازد، انجام نمی دهند. غافل از اینکه در اسلام، معیار دقیقا برعکس است.
مهروزی به عنوان اولین وظیفه ی مشترک زوجین، مهمترین نقش را در زندگی بازی می کند. در زندگی مشترک، عشق ورزیدن به زن، آنقدر مهم است که پیامبر (ص) می فرمایند: «برادرم جبرئیل به من خبر می داد و همواره سفارش زنان را می نمود؛ تا جایی که گمان کردم برای شوهر جایز نیست به زنش اف بگوید… شما زنان را به عنوان امانت الهی گرفته اید.» (2) خودتان قضاوت کنید! با امانت الهی چگونه باید رفتار کرد؟
اصالت لذت
مشکلی که این روزها باعث جدایی برخی زوجها می شود و متأسفانه آمارش هم کم نیست، خودخواهی در لذت بردن است. برخلاف تصور عام، اسلام دین لذت بردن است. دینی که لذت بردن از راه حلال را نه تنها نهی نمی کند، بلکه ترغیب هم می کند. مسئله ای که در اسلام، برای یک زوج بسیار اهمیت دارد، همین بحث لذت است. چند درصد ما می دانیم که حق زن در لذت بردن برابر با حق مرد است؟ چقدر شنیده ایم که همانطور که زن باید خودش را برای همسرش آراسته کند، مرد هم همین وظیفه را دارد؟ «از امام رضا (ع) پرسیدند آیا خضاب کرده اید؟ فرمودند آری، با حنا و وسمه. آیا نمی دانی آراسته کردن خود، اجر و ثواب دارد؟ بی گمان همسرت دوست دارد تو را آراسته ببیند، چنانکه تو دوست داری او را آراسته ببینی.» (3)
چقدر خوب بود که این موارد هم در مباحث درسی ما وجود داشت. شاید خواندن این سخن از پیامبر (ص) برایتان جالب باشد: «سه چیز در زمره ی ستم است: … از جمله رابطه ی جنسی مرد با همسرش قبل از معاشقه.» (4)
ظرفها با من، لباسها با تو!
یک مسئله ی جالب در مورد امور خانه، این است که در اسلام، این قضیه صراحتا نه وظیفه ی زن است، نه مرد. اما از آنجا که تأمین نیازها به عهده مرد است، به نظر اگر زنی نخواهد کارهای خانه را انجام دهد (چون وظیفه ندارد)، مرد باید ترتیب انجام آن را بدهد. اما چیزی که مدنظر ماست، وظیفه نیست، همکاری است. زندگی حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) نمونه ی خوبی برای ماست. پیامبر (ص) به امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «از من بشنو و من جز آنچه پروردگارم مرا به آن امر فرموده نمی گویم. هیچ مردی به همسرش کمک نمی کند مگر در ازای هر تار موی بدنش برایش عبادت یک سال باشد…» (5) همکاری در کارهای منزل، بهترین راه برای انجام آن و نزدیک شدن بیشتر اعضای خانواده است.
رئیس لایق!
اینکه در اسلام، مرد رئیس خانواده تعیین شده است، حقیقت دارد. اما همین رئیس و مدیر، در مقابل وظایف زیادی باید انجام دهد: «زن شما، لعبت و دلبر است. هر کس لعبتی به دست آورد، نباید آن را ضایع کند.» (6) می دانید ضایع نکردن یعنی چه؟ یک اصل مدیریتی هست که می گوید: عملکرد تمام سازمان، انعکاس عملکرد مدیر است. چقدر از بازدهی خانواده ی خود به عنوان یک مدیر راضی هستید؟
زندگی تعویض
برخی جلوه های محبت به همسر، آنقدر رعایت نشده که حتی از یاد زنان هم رفته است. زنان و مادرانی که به خاطر همین خلاهای به ظاهر جزئی، روز به روز سردتر می شوند و طبیعی است که برای فرزندانشان، هیچ گرمایی نداشته باشند تا آنها را آماده ی ساختن زندگی آینده شان کند. باید این خانه ی از پای بست ویران را دوباره ساخت. یک «جمله ی دوستت دارم که هرگز از یاد نخواهد رفت» (7)، می تواند شروع یک معجزه باشد. بیایید تعریف مردانگی را عوض کنیم.
«هرقدر ایمان مردی زیادتر باشد، محبتش نسبت به زنان بیشتر می شود.» (8)
پی نوشت:
1. نهج البلاغه، خطبه 216.
2. مستدرک، ج2، ص551.
3. مکارم الاخلاق، ص80؛ بحارالانوار، ج 76، ص 102.
4. وسائل الشیعه، ج14، ص83؛ بحارالانوار، ج74، ص174، ج75، ص447، ج103، ص285.
5. جامع الاخبار، ص 98 و 99؛ بحارالانوار، ج104، ص 132.
6. امام صادق (ع)، بحارالانوار، ج103، ص224.
7. برگرفته از حدیث پیامبر اکرم (ص)، الکافی، ج 5، ص569.
8. وسائل، ج 14، ص11.
پژواک