مرا با رحمت خود سوزاندی
می دانی؟
حتماً می دانی که بعضی اوقات چقدر دوست دارم ادبم کنی!
حتماً می دانی که دوست دارم ادبم کنی جوری که قشنگ بفهمم دارم پس گردنی می خورم.
گوشم را بپیچانی تا دردش متوجهم کند که چقدر لیاقت تنبیه شدن را دارم.
سرم را به سنگ بکوبی تا بفهمم این است نتیجه ی کارم!
اما این را هم حتماً می دانی که چقدر از تنبیه تو می ترسم…
آخر اگر بخواهی مجازاتم کنی،
«شدیدُ العِقابی» (1)
خدای مهربانم!
تنها خدای من!
یا غفّار الذنوب! (2)
دستت باز باز است.
می دانم که می توانی نبخشی ام.
امّا این را هم می دانم که اگر
با دشواری تمام،
با سر پایین افتاده و
دل پشیمان،
می توانم نامت را بخوانم و بگویم: «الهی العفو»
لابد اجازه اش را خودت داده ای؛ (3)
لابد خودت قبل از من به سویم برگشته ای،
لابد می بخشی ام.
بعضی اوقات – همان وقت که مطمئنم مرا بخشیده ای-
به سرم می زند:
اگر بزنی و بکوبی و بسوزانی و عقابم کنی
دردش کمتر است؛
تا مرا
با بخشندگی بی نهایت خود
در حرارت سوزان شرم
آتش بزنی…
پی نوشت:
1. شدید العقاب یعنی کسی که به شدت مجازات می کند و یا به عبارت دیگر: سخت مجازات کننده
2. غفار الذنوب یعنی کسی که درباره ی گناهان بسیار آمرزنده است.
3. امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند: «كسي كه توفيق توبه به او داده شود از قبولش، محروم نمي شود و كسي كه استغفار و طلب آمرزش كند، از آمرزش پروردگار محروم نخواهد شد.» بحارالانوار، ج 69، ص410
پ.میعاد