معاویه از نسل شجرة ملعونة در قرآن!
به موجب نقل بزرگترین حفّاظ حدیث و اعلام تاریخ و مفسران اهل تسنن پیامبر اکرم صلی الله علیه واله در خواب دید تعدادی میمون بر فراز منبر او جست و خیز می کنند و چون بیدار شد افسرده خاطر و ناراحت گردید که تا پایان عمر به حال اول باز نگشت, پس این آیه شریفه نازل شد:
وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْناكَ إِلاَّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآن
آن خوابى را كه به تو نشان داديم و نيز درخت لعنت شده در قرآن را جز براى آزمايش مردم قرار نداديم. (اسراء/60)
خداوند از این دسته زمامدار بعد از پیامبر و اطرافیانش تعبیر به شجره ملعونه فرمود و رؤیای پیامبر صلی الله علیه واله درباره میمون ها, با روی کار آمدن متصدیان خلافت از دو خانواده نامیمون بنی سفیان و ابی العاص تعبیر عملی گردید.(1)
مفسر بزرگ اهل سنت فخر رازی در تفسیر کبیر خود در بیان این آیه از قول ابن عباس می نویسد: مراد از شجره ملعونه بنی امیه هستند و تایید این معنی گفته عائشه است در لعن مروان و اسلاف او که می گوید: تو یک جزء آن لعنت هستی.(2)
ابن جوزی نوشته است: عثمان نیز از شجره ملعونه در قران است که مشمول لعن قرانی می باشد. زیرا او هم به شرحی که قبلا نوشتیم از شجره بنی امیه و پسر عموی مروان و پدر زن وی و آغازگر خلافت بنی امیه بود.(3)
بدین ترتیب شکی نیست که به موجب اسناد حدیثی، تفسیری و مشهودات تاریخی، بنی امیه مصداق بی چون و چرای شجره ملعونه در قرآن اند و مقصود اصلی از این تعبیر قرآنی خاندان اموی بوده و هست. معاویة نیز از خاندان اموی می باشد، زیرا پدر وی ابوسفیان و پدر ابوسفیان حرب و پدر حرب امیة می باشد.(4) لذا معاویه از نسل همان شجره ملعونه در قران می باشد که خداوند آنها را لعن و نفرین کرده است!
معاویه از همان نسلی است که ابن عساکر از ابوذر روایت می کند که حضرت رسول صلی الله علیه واله درباره آنها فرمودند: هرگاه عدد بنی امیه به چهل نفر رسید بندگان خدا را برای خود برده خواهند گرفت! و اموال مسلمین را هم در اختیار خود قرار خواهند داد و کتاب خداوند را هم دور خواهند انداخت! همچنین ابن منده و ابونعیم از سالم حضرمی روایت می کنند که حضرت رسول صلی الله علیه و اله فرمودند: وای بر بنی امیه، وای بر بنی امیه، وای بر بنی امیه! و نیز نعیم بن حماد گوید: ابن مسعود گفت: هر دینی آفتی دارد و آفت این دین بنی امیه می باشند!
اسناد:
(1) تفسیر طبری 11/356, مستدرک حاکم 4/480, تاریخ بغداد خطیب 3/343, کنزالعمال متقی هندی 6/40و 90, درالمنثور سیوطی 4/191, تفسیر آلوسی 15/107, تفسیر شوکانی 3/230, سیره حلبی 1/337 و…
(2) تفسیر کبیر فخر رازی ج20ص237، الدر المنثور ج5ص309.
(3) زاد المسیر فی علوم التفسیر ابن جوزی: چ مصر؛ تاریخ طبری ج8ص138، تاریخ الخلفاء ص203، درالمنثور سیوطی ج4ص191، تفسیر شوکانی ج1ص231، تفسیر حلبی ج1ص337، تفسیر قرطبی ج10ص286 و…. .
(4) معاویة بن ابی سفیان بن حرب بن امیة.