معاویه و حلال شمردن رباخواری!
مالك و نسائى و ديگر محدثان از طريق عطار بن يسار چنين ثبت كردهاند كه: معاويه ظرفی از طلا یا نقره را به مبلغى بيش از ارزش وزن آن فروخت. ابو درداء به او گفت: من از رسول خدا صلی الله علیه و اله شنيدهام كه فرمود چنين چيزها را فقط بايد به قيمت وزن آن فروخت.
معاويه گفت: اما به نظر من اشكالى ندارد.
ابو درداء گفت: با معاويه چه بايد كرد؟ من حديث پيامبر صلی الله علیه واله را برايش مىخوانم و او نظر شخصى خود را اظهار مىدارد !!! (1)
مسلم و ديگر محدثان از طريق ابى الاشعث چنين ثبت كردهاند: به يكى از لشكر كشىها پرداخته بوديم و معاويه فرمانده بود. غنائم بسيار به چنگ آورديم. در ميان آن ظرفی نقره ای بود. معاويه به يكى دستور داد آن را به هنگام تقسيم ميان مردم بفروشد.
مردم بر سر خريدارى آن به رقابت برخاستند و قيمت را زيادتر كردند. خبر به عبادة بن صامت رسيد. برخاسته گفت: من از پيامبر خدا صلی الله علیه و اله شنيدم كه مي فرمود وقتى طلا را با طلا معامله مىكنند يا نقره را با نقره يا گندم را با گندم…بايد بطور پاياپاى و از هر طرف به مقدار مساوى مبادله كنند و بايد معامله بر اساس برابرى و هم وزنى باشد و هر كه به بيشتر بخرد يا بفروشد رباخوارى كرده باشد.
بر اثر شنيدن سخن پيامبر صلی الله علیه واله مردم آنچه را گرفته بودند پس دادند. خبر به معاويه رسيد. برخاسته چنين نطق كرد: مردانى كه از زبان پيامبر خدا احاديثى نقل مىكنند كه ما كه پيامبر خدا را مىديديم و معاشرش بوديم از وى نشنيدهايم چه خيال كردهاند و چرا دقت نمىكنند؟!
عبادة بن صامت برخاسته همان حديث را باز گفت و افزود: آنچه را از پيامبر خدا صلی الله علیه و اله شنيدهايم نقل و نشر مىكنيم گر چه معاويه خوشش نيايد.(2)
روایات متشابه مبنی بر مخالفت عبادة بن صامت با معاویه در مساله رباخواری در بسیاری از کتب اهل سنت یافت می شوند. که در اینجا به ذکر اسناد آنها اکتفاء می کنیم.(3)
معاویه در حالی رباخواری را حلال می دانسته که فریقین بر حرمت آن متفق هستند و هیچ شکی در مورد آن ندارند. در میان دلایل فراوانی که بر حرمت رباخواری وجود دارد، تنها یک آیه از کلام الله مجید نقل می کنیم: ” آن كسانى كه ربا خورند (از قبر در قيامت) برنخيزند جز به مانند آن كه به وسوسه شيطان مخبّط و ديوانه شده. و آنان بدين سبب در اين عمل زشت افتند كه گويند فرقى بين تجارت و ربا نيست حال آنكه خدا تجارت را حلال و ربا را حرام كرده.” (4)
اسناد:
(1) موطّأ مالك ج2ص59، اختلاف الحديث لشافعي در حاشیه کتاب الأُمّ ج7ص23، سنن النسائي ج7ص279، سنن البيهقي ج5ص280.
(2) صحيح مسلم ج5ص43، سنن البيهقي ج5ص277، تفسير القرطبي ج3ص349.
(3) مسند أحمد ج5ص319، سنن النسائي ج7ص277، سنن البيهقي ج5ص278، تاريخ ابن عساكر ج7ص206، تاریخ ابن عساكر ج7ص212، تاريخ ابن عساكر ج7ص78، كنز العمّال ج13ص554، و الاستيعاب ج2ص412، أُسد الغابة ج3ص106.
(4) بقره/275، برای اطلاع بیشتر از دلایل حرمت رباخواری می توانید به کتاب الغدیر ج10ص264 مراجعه بفرمایید.
بدون دیدگاه