معنای اسم “معاویه”
حافظ ابن عساكر در تاريخش مىگويد: جارية بن قدامه سعدى نزد معاويه آمد. معاويه از او پرسيد: تو كيستى؟ گفت: جارية بن قدامه. گفت: تو مگر زنبورى بيش هستى؟! گفت: تو مرا به گزندهاى شيرين دهان تشبيه مىكنى، بخدا “معاويه” ماده سگى بيش نيست كه عوعو كنان سگهاى نر را به سوى خويش مىخواند، و امية (جد معاویه) جز تصغير “امة” (يعنى كنيز) نيست!(1)
شريك بن اعور به درگاه معاويه رفت و گفت: تو معاويه هستی و معاويه به ماده سگى مىگويند كه عوعو مىكند و سگهاى نر را به خويش مىخواند!(2)
معاویه این سخنان نیشدار و طعنه ها را می شنید و چارهاى هم نداشت چون مادرش او را چنين ناميده بود و نمىتوانست مادر خويش را تخطئه نمايد
اسناد:
(1) “والله ما معاویه الّا کلبة تعاوی الکلاب و ما امیّة الّا تصغیر امة” مختصر تاریخ دمشق ابن عساکر ج5ص365، تاریخ الخلفاء سیوطی ص133، العقد الفرید ج2ص143، المستطرف ج1ص73. لسان العرب نیز کلمه “معاویه” را اینگونه معنا می کند: المُعَاوِيَة: الكَلْبَة المُسْتَحْرِمَةُ تَعْوي إِلى الكلاب: لسان العرب ج15ص108
(2) المستطرف ج1ص72