نگاهی گذرا بر بخش دوم مناظره نصیری و غرویان
مهدی نصیری و محسن غروبان دوباره رو در روی هم قرار گرفتند. یکی مدعی تضاد عرفان مصطلح با آموزه های اسلامی است و دیگری معتقد است که عرفان مصطلح از دل قرآن و روایات استخراج گردیده است. به هر ترتیب جلسه دوم مناظره برگزار شد اما با چند تغییر.
اول آنکه این بار از شخص ثالث (آقای امینی) خبری نبود. خب اینطور بهتر بود. برنامه بیشتر شکل و شمایل مناظره داشت. دوم آنکه وقت هم بیشتر شده بود و مجال بیشتری برای اظهار عقاید بود. بعد آنکه بیشتر به اسناد و مدارک رجوع و استناد شد. چه روایات اهل بیت (علیهم السلام) و چه کلمات فلاسفه و عرفاء بیشتر نقل و نقد شد. با این حساب این جلسه را می توان از جلسه اول مفیدتر دانست.
اما روش و رویه طرفین همان روش گذشته بود. با وجود تذکر مجری برنامه به اینکه بحث ایجابی خواهد بود، عملاً برنامه چنین نشد. بیشتر اشکال و کمتر پاسخ. بیشتر سلب و کمتر ایجاب. از طرفی نصیری حق خود می دانست که به اشکالات طرف مقابلش پاسخ دهد و از طرفی غرویان قصد بحث ایجابی نداشت پس دائما سوال و اشکال مطرح می نمود. هرچند نصیری هم در لابلای بحث ها از طرح اشکالات متعدد غفلت نمی کرد و حتی جملات پایانی خود را به اشکال کردن اختصاص داد.
اما شاید تمام آن کسانی که در پای این برنامه بودند علاقمند بودند که شاهد بحثی علمی باشند. اما با تاسف و هزار تاسف این آرزو محقق نشد و هرچه نصیری از کلمات فلاسفه و عرفا خواند، جوابی علمی از غرویان دریافت نکرد. پاسخ غرویان، پاسخ همیشگی عرفا و فلاسفه بود:
شما فلسفه نخوانده اید!
شما فلسفه را نمی فهمید!
فلاسفه بیشتر می فهمند یا شما؟
شما از باطن معارف دین بی خبرید و … .
بگذریم که این اشکالات و سایر اشکالاتی از این دست پاسخ خود را دارد،اما به واقع اگر کسی در بحث و مناظره با روش امام صادق (علیه السلام) و شاگردان عالمش چون هشام بن حکم آشنا باشد می داند که این کلمات در قاموس تفکر شیعی راه ندارد؛ و می داند که امام صادق(علیه السلام) هیچ گاه طرف بحث خود را تجهیل نفرمود و همواره تحمل را بر تعصب مقدم داشت.
بهتر نبود که آقای غرویان به جای تجهیل و توهین به طرف مقابل، به اشکالات پاسخ داده می دادند؟
بهتر نبود که آقای غرویان پاسخ می دادند که خاستگاه عشق مجازی از کدام آیه یا روایت است؟
ای کاش آقای غرویان پاسخ می دادند که باید با روایاتی که وحدت وجود را از اساس نقض می نماید چه باید کرد؟
چه می شد اگر آقای غرویان پاسخ می دادند که آیا از کلمات قرائت شده از ابن عربی و ملاصدرا چیزی جز وحدت وجود(به معنای وحدت ذاتی بین خالق و مخلوق) استفاده می شود؟
آقای غرویان به نصیری اعتراض نمود که چرا بر کلمه «حمار» تاکید می کنی، اما نگفت که قیصری چرا از این کلمه برای توصیف ذات حق تعالی استفاده نموده؟
آقای غرویان از فیض کاشانی نقل مطلب نمود اما از رساله الانصاف او که در واقع توبه نامه فیض است چیزی نگفت!
آقای غرویان خود را مدرس فقه و اصول و فلسفه و عرفان و… معرفی نمود اما غافل بود که حق تابع اشخاص نیست و مدرس حوزه بودن دلیل بر حقانیت عقیده نیست!
آقای غرویان پرسید که چرا باید تلاش ما بر این باشد که میان ابن عربی و تشیع فاصله اندازیم؟ چه بگوییم آقای غرویان خود بهتر می دانند که اینگونه اشخاص خود دائماً بر طبل جدایی و مخالفت با تفکر علوی و جعفری می کوبند.
آبشان اگر قصد بحث علمی داشت چه لزومی بود که از اشخاص نام ببرد تا به عنوان اهرم فشار نصیری را ساکت کند؟ مگر نه اینست که راه تحقیق در اصول عقائد بر هر مکلفی باز بوده و تقلید در این مسائل حرام است؟
آیا فقیهی تاکنون فتوا به وجوب تقلید در اصول دین داده است که آقای غرویان اینچنین می تازد که نباید بر روی کلام بزرگان حرف زد؟
بهتر است که آقای غرویان از موضع قدرت به درآیند و از در انصاف و تعقل با خلق سخن بگویند. هر چه باشد طرفین بحث ارائه کننده نظرات خود به میلیون ها بیننده و شنونده اند. چطور می توان مخاطب را با چنین کلماتی قانع نمود؟
ان شا الله شاهد ادامه این بحث و یا بحث های مشابه از این جانب این دو استاد و اساتید دیگر باشیم.
اخبار غیر رسمی حاکی از آن است که توافق بین طرفین مناظره بر این واقع شده است که در صورت عدم همراهی رسانه ملی، بحث در سایت خبری مشرق ادامه داشته باشد.
منبع :مكتب تفكيك
سلام
اگه Line-height متون سایتتون یه کم بیشتر بشه، سایتتون خیلی زیباتر و خواناتر میشه. فقط با تغییر یک عدد.
سلام
لطفا امکان انتقال کاربران از این صفحه به منبع مربوطه(وبلاگ مکتب تفکیک) را فراهم فرمایید!
با تشکر بسیار
وبلاگ مکتب تفکیک http://www.m-tafkik.blogfa.com