وسایل کار شیطان
ایجاد ترس و دلهره در دل دوستان خود و بردن آنان در بی راهه ها با حیرت و سرگشتگی، بازداشتن از یاد خدا و راه حق و ایجاد گسترش کینه و دشمنی بین مومنان، از شگردهای دیگر به دشمن پلید ماست
شیطان دشمن قسم خورده ما است دشمنی است همه تن حریف اگر ما قصد مبارزه با او را داشته باشیم باید فنونش را بشناسیم تا به موقع عکس العمل مناسب نشان دهیم ما در باره شیطان و حیله هایش بارها و بارها مطالبی را به اطلاع شما عزیزان رسانده ایم و اینک به این مطلب اشاره میکنیم ساز و برگ شیطان در این نبرد بزرگ چیست ؟
تجهیزات دشمن:
در این جا به بررسی تجهیزات دشمن در مبارزه با انسان می پردازیم:
۱- وسایل گوناگون شکار
مجموعه ای از صفات روحی و درونی و نیروهای بیرونی انسان، وسایل شکار دشمن را فراهم می سازد. در این جا تنها به فهرستی از روایات در این باره اشاره خواهد شد.
تور صید:
«احذر الدنیا؛ فانها شبکة الشّیطان»؛ از- حب- دنیا بپرهیز؛ زیرا آن «تور» شیطان است.
شمشیر:
«حب النساء و هو سیف الشّیطان»؛ دوستی زنان- نامحرم- شمشیر شیطان است.
تله دام:
«شرب الخمر و هوفخ الشّیطان»؛ شراب خواری تله شیطان است.
تیر:
«حب الدّنیا و الدّرهم و هو سهم الشّیطان»؛ دوستی درهم و دینار، تیر شیطان است.
نیش زهرآگین:
«فهم- ای منافقون- لمة الشّیطان و حمة اولئک حزب الشّیطان»؛
منافقان، جماعت شیطان و «نیش» اویند… .
کمند:
« لیس لابلیس و هق اعظم من الغضب و النساء» ؛ برای شیطان کمندی بزرگ تر از خشم و زنان- هواپرست- نیست.
نباید فراموش کنیم که گاهی انسان خیال می کند نفس سرکش را رام کرده و یا حتی کشته است؛ اما در واقع این مار، خفته است و زمینه مساعد می خواهد تا نشاط گیرد و آدمی را ببلعد.
صدر اعظم شیطان :
نفس سرکش امّاره بالسوء- امر کننده به زشتی ها- به تنهایی با وسوسه گری، خواهش های بی پایان زینت آرایی گناه، هموار کردن و آسان نمایی جرم های سنگین، در به خطر انداختن انسان، ید طولانی دارد و اگر یکه تاز صحنه جان شود، عقل را به اسارت می گیرد و با حرص و ولع بی پایانش، آدمی را به قعر جهنم می فرستد؛ همان طور که به تنهایی حتی خود ابلیس را- در آن آزمایش سجده برآدم- به زمین کوبید. پس، جا دارد از امام سجاد، زین العابدین علیه السلام بیاموزیم و از این دشمن نهان خانه ای که در کمین، مترصّد فرصت است، به خدا شکوه بریم؛ امام سجاد علیه السلام چنین مناجات کردند:
«الهی اشکو الیک نفسا بالسوء امارة، ولی الخطیئة مبادرة و بتعاصیک مولعة و بسخطک متعرضة، تسلک یی مسالک المهالک…»؛
خدایا! از نفس سرکشی به تو شکوه می کنم که بسیار به بدی ها فرمان می دهد و در خطاها می شتابد و در معصیت تو حریص و آزمند و به خشم کیفر تو دست اندازنده است و مرا به پرتگاه های هلاک می برد.
حضرت امام خمینی رحمه الله درباره خطر این دشمن می گوید:
– ابن بت، از همه بت ها بزرگ تر است و شکستش هم از همه مشکل تر است … اگر رهایش کنید، شما را به هلاکت می کشاند… درجه درجه پیش می برد تا آن جا که دین را از دست انسان می گیرد…. .
مادر بت ها بت نفس شماست زان که آن بت مار و این بت اژدهاست
عطّار نیشابوری می گوید:
در این نشیمن خاکی بدین صفت که منم میان نفس و هوا دست و پای چند زنم
هزار بار به یک روز عقل را ز صراط به قعر دوزخ نفس و هوا فرو فکنم
اگر موافق طبعم ندیم ابلیسم و گر متابع نفسم اسیر اهرمنم
این دشمن خانگی، در نقش همکاری کار آمد برای شیطان، وارد معرکه شده، به یاری او می شتابد؛ امیرمومنان، امام علی علیه السلام می فرماید:
«نعم عون الشّیطان اتباع الهوی»؛ پیروی از نفس، چه خوب یاوری برای شیطان است.
«الهوی قائد جیش الشیطان»؛ هوای نفس، فرمانده سپاه شیطان است.
نمونه ای از همکاری نفس با شیطان را در حادثه خوارج نهروان، از زبان امیرمومنان، امام علی علیه السلام بشنوید؛ امام بر سر کشتگان نهروان می فرماید:
«یوسا لکم قد ضرکم من غرکم- فقیل له من غرهم یا امیرالمومنین؟ فقال: – الشیطان المضل، و الا نفس الامارة بالسوء غرتهم بالا مانی، و فسحت لهم بالمتعاصی، و وعدتهم الاظهار فافتحعت بهم النار»؛
بدا به حال شما! آن که شما را فریب داد، زیانتان رساند؛ به حضرت گفتند: ای امیر مؤمنان! چه کسی آنان را فریب داد؟ فرمود: شیطان گمراه کننده و نفس های به بدی فرمان دهنده آنان را فریفته آرزوها ساخت و راه را برای نافرمانی آن ها بپرداخت. آن ها را به پیروزی وعده داد و به آتش در آورد.
«حب النساء و هو سیف الشّیطان»؛ دوستی زنان- نامحرم- شمشیر شیطان است
بدین ترتیب، نبرد با این گماشته و دستیار خانگی که دشمن ترین دشمنان است، جهاد اکبر نامید می شود و هم سو با نبرد با شیطان است؛ یعنی هر چه انسان، نفس را خوار و خواهش هایش را لگد کوب کند، در واقع دشمن بیرونی یعنی شیطان را خوار و پایمال کرده است؛ چون هر دو یک مقصد دارند و حتی با شگردهای یکسان دست به دست یکدیگر داده، به میدان می آیند؛ پس اگر نفس شکست خورد و سرجایش نشست، شیطان برای دست برد به جان، کمتر طمع می کند، چون امیر سپاهش اسیر شده و دستیارش از پای در آمده است. به همین سبب به ما سفارش کرده اند که:
با خواسته های نفس مخالفت کنید تا بر شیطان چیره شوید.
حتی بالاتر از این، کسب همه کمال ها را در گرو مبارزه با نفس سرکش می شناسند؛ شخصی به رسول مکزم اسلام صلی الله علیه و اله وسلم عرض کرد:
ای رسول خدا! راه رسیدن به معرفت حق چیست؟ حضرت فرمود: شناخت خویشتن گفت: راه موافقت حق چه گونه است؟ فرمود: مخالفت نفس. پرسید: راه رسیدن به خشنودی حق چیست؟ فرمود: خشم بر نفس پرسید: راه رسیدن به وصل حق چیست؟ فرمود: بریدن از نفس. پرسید: راه نزدیکی به خدا چیست؟ فرمود: دوری از نفس گفت: چه گونه می توان به این ها رسید؟ فرمود: کمک خواستن از خداوند علیه نفس.
نباید فراموش کنیم که گاهی انسان خیال می کند نفس سرکش را رام کرده و یا حتی کشته است؛ اما در واقع این مار، خفته است و زمینه مساعد می خواهد تا نشاط گیرد و آدمی را ببلعد؛ به قول مولوی:
نفست اژدرهاست او کی مرده است؟ از غم بی آلتی افسرده است
گر بیابد آلت فرعون او که به امر او همی رفت آب جو
آن گه او بنیاد فرعونی کند راه صد موسی و صد هارون زند
منبع : مصاف بی پایان با شیطان، دکتر فتح الله نجارزادگان
با سلام
باتشکر
روح الله رستمیان
قم 1389
http://www.mahdiyavar.com