بدعت دو خواهر را همزمان به همسرى داشتن!
ابن منذر، از قول قاسم بن محمد چنين ثبت كرده است: قبيلهاى از معاويه پرسيدند آيا جايز است انسان دو كنيز را كه خواهر يكديگرند با هم به همسرى داشته باشد؟
گفت: اشكالى ندارد.
نعمان بن بشير سخنش را شنيده به اعتراض گفت: اينطور فتوا دادى؟! گفت: آرى. گفت: پس به نظر تو اگر كسى خواهرش كنيزش باشد مىتواند او را به همسرى اختيار كند؟! گفت: آه! به خدا حالا فهميدم! به آنها بگو: از اين كار بپرهيزند، زيرا روا نيست. و گفت: پيوند خويشاوندى و حرمتش در مورد بردگان و غير بردگان يكسان است.
سند: الدر المنثور ج2ص137.
بدعت اذان گفتن برای نماز عید!
شافعى در كتاب الأم از قول زهرى اين روايت را ثبت كرده كه: در نماز دو عيد (فطر و قربان) براى پيامبر صلی الله علیه و اله و ابو بكر اذان گفته نشد و نه براى عمر و عثمان تا آنكه اين را معاويه در شام بدعت گذاشت و سپس حجاج در مدينه وقتى استاندارش شد.(1)
ابن حزم نیز در المحلى مىنويسد: امويان اين را كه دير به نماز عيد بروند و خطبه را پيش از نماز بخوانند، و اذان و اقامه را بدعت گذاشتند.(2)
قسطلانى در ارشاد السارى مىنويسد: نخستين كسى كه اذان را در نماز عيد بدعت نهاد معاويه بود، و اين را ابن ابى شيبه با سندى صحيح روايت كرده است.(3)
شوكانى در نيل الاوطار مىنويسد: ابن قدامه در كتاب مغنى مىگويد: ابن ابى شيبه در كتاب مصنف با سندى صحيح از قول ابن مسيب چنين آورده كه اولين كسى كه اذان گفتن در عيد را بدعت نهاد معاويه بود.(4)
بسیاری از علما و بزرگان اهل سنت به این مطلب اذعان داشته اند که اولین کسی که اذان گفتن برای نماز عید را بدعت کرده، معاویه بوده است. در اینجا تنها به ذکر اسناد اقوال ایشان اکتفاء می کنیم.(5)
اسناد:
(1) کتاب الام ج1ص208
(2) کتاب المحلی ابن حزم ج5ص82.
(3) ارشاد الساری ج2ص202.
(4) نیل الاوطار ج3ص364، مغنی ابن قدامه ج2ص235.
(5) المصنف ابن ابی شیبه ج2ص169، البحر الزخّار ج3ص58، فتح الباري ابن حجر ج2ص362، شرح الموطّأ للزرقاني ج1ص323، أوائل السيوطي ص9. الغدیر ج10ص273
بدعت خواندن خطبه قبل از نماز!
زرقانى در شرح موطأ در بيان اين كه در عيدين بايد نماز را قبل از خطبه خواند، مىنويسد: در دو صحيح مسلم و بخارى آمده كه ابن عباس مىگويد: در نماز عيد رسول خدا صلی الله علیه واله و ابوبكر و عمر حضور داشتهام. تمامی ایشان نماز را قبل از خطبه مىخواندند.(1) شافعى از عبد اللّه بن يزيد روايتى شبيه روايت ابن عباس ثبت كرده و مىافزايد: اين روش ادامه داشت تا معاويه آمد و خطبه را پيش از نماز خواند.(2)
سكتوارى در محاضرة الاوائل مىنويسد: اولين كسى كه خطبه را قبل از نماز خواند معاويه بود. و سپس حكمرانان مروانى مثل مروان و زياد، كه در عراق بودند، از او پيروى كردند و معاويه اين كار را در مدينه مشرفه انجام داد.(3)
البته ابن حجر در فتح الباري مي نويسد: ابن منذر با سلسله اي صحيح درباره عثمان آورده است که نخستين کسي که پيش از نماز خطبه خواند عثمان بود.(4) به هر حال چه معاویه اولین کسی بوده است که این بدعت را گذاشته و یا از بدعتی که عثمان قرار داده بوده است پیروی کرده، به هر حال در ترویج و انجام این بدعت شریک بوده است. و علت انجام این بدعت این بود که معاویه بدعت سب و لعن مولا امیرالمومنین علیه السلام را ترویج می نمود و خود او نیز در خطبه هایش آن را انجام می داد، مردم نیز بعد از نماز برای فرار از شنیدن ناسزاهایی که مولا علی علیه السلام می شد برمی خواستند. فلذا معاویه خطبه را قبل از نماز می خواند تا مردم به اجبار بنشینند و سخنان معاویه را گوش دهند.
اسناد:
(1) شرح الموطأ ج1ص324، صحیح مسلم ج2ص283، صحیح بخاری ج1ص327؛ همچنین این حدیث از عبدالله بن عمر نقل شده است: صحيح بخاري 2/111 و 112، صحيح مسلم 1/326، موطا مالک 1/146، مسند احمد 2/38، کتاب الام شافعي 1/208، سنن ابن ماجه 1/387، سنن بيهقي 3/296، سنن ترمذي 1/70، سنن نسائي 3/183، المحلي از ابن حزم 5/85، بدايع الصنايع 1/276، المدونة الکبري مالک 1/155.
(2) کتاب الامّ شافعی ج1ص235، المصنف ج3ص284
(3) محاضرة الاوائل سکتواری ص144
(4) فتح الباري ج 2 / 361، الغدير ج 8 / 160، نيل اولاطار 3/362، همچنين ابن شبه از ابوغسان نقل کرده است.
بدعت معاویه در مورد دیات
ضحاك در بحث از ديات صفحه50 از قول محمد بن اسحاق چنين ثبت كرده است: از زهرى پرسيدم و گفتم: راجع به ديه افراد اقليتهاى مذهبى تحت حمايت مسلمانان بگو كه در دوره پيامبر خدا صلی الله علیه واله چقدر بود چون در موردش اختلاف پيدا شده است. گفت: در ميان مشرق و مغرب كسى بهتر از من آن را نمىداند.
در دوره پيامبر خدا صلی الله علیه واله و ابوبكر و عمر و عثمان هزار دينار بود تا معاويه آمد كه به خانواده كشته پانصد دينار مىداد و پانصد دينار ديگر را به خزانه عمومى مىداد!
البته در دوره پيامبر اکرم صلی الله علیه واله بر خلاف پندار زهرى يك هزار نبوده است و اين را از ائمه مذاهب اسلامى جز ابو حنيفه كسى نگفته است، و اولين كسى كه آن را يك هزار دینار قرار داده عثمان بوده است. به هر حال كار معاويه شامل دو بدعت است:
اولا: ديه را هزار دينار گرفته است.
ثانیا: آن را ميان ورثه مقتول و خزانه عمومى به يك اندازه تقسيم كرده است.
سند: این مطلب را بزرگان دیگر اهل سنت نیز آورده اند: سنن بیهقی ج8ص102، البدایة و النهایة ابن کثیر ج8ص139 و همچنین این مطلب در کتاب الغدیر ج10ص284 آمده است
بدعت در زکوة فطر
ابوسعید خدری روایت می کند که ما در خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و اله حاضر می شدیم، و آن جناب امر می کردند در مورد زکوة فطر از هر فرد بزرگ یا کوچک، آزاد یا مملوک یک صاع از طعام بدهند. و مردم مخیر بودند که این یک صاع (حدوداً سه کیلوگرم) را از گندم، جو، خرما، و یا کشمش بدهند.
ابو سعید گوید: ما همواره به این سنت عمل می کردیم تا آنگاه که معاویه برای انجام مناسک حج و یا عمره به مکه آمد. و در منبر برای مردم سخن گفت، و از جمله مطالبی که برای مردم عنوان کرد این بود: من نظرم این است که دو مُد (هر مُد= حدوداً 700گرم) از گندم شام به اندازه یک صاع از خرما است! ابوسعید گفت: من تا آنگاه که زنده باشم با این عمل معاویه مخالفت خواهم کرد و به ترتیبی که حضرت رسول صلی الله علیه و اله امر کرده است انجام می دهم. هنگامیکه این جریان به ابن زبیر رسید گفت: زکوة فطر همان یک صاع است.
سند: أبو داود در الزكاة باب زكاة الفطر شماره1609، وابن ماجة در الزكاة باب صدقة الفطر شماره 1827.