چرا درباره امام هادی چیزی نمی دانیم
از مدتى قبل، یکى از برنامه هاى من این بوده است که زندگىِ معصومین را به صورتِ داستانهایى به زبان و شیوه روز بنویسم. و از همان ابتدا هم تصمیم داشتم که از امام دوازدهم شروع کنم و بعد از ایشان امام یازدهم و امام دهم تا به امیرالمؤمنین و رسول خدا برسم. خوشبختانه کتاب اول که در موردِ زندگىِ امام زمان بود (به نامِ غیب نما) به چاپ رسید و کتاب دوم که درباره امام عسگرى است، آماده چاپ مى باشد. در حالِ حاضر، بررسى و تحقیق روى زندگىِ امام هادى، در جریان است و ان شاء الله که مقدماتِ نوشتنِ آن فراهم شود.
طبیعتا در این مدت، با تجربیاتِ زیادى روبرو شده ام که میل دارم بعضى از آنها را در اینجا بازگو کنم. ما به واقع، چیزِ چندانى درباره زندگىِ معصومین و امامان نمى دانیم. این عدمِ توجه، دلایلِ مختلفى دارد که هر کدام، جاى بحثِ فراوان مى طلبد. ماجراى اصلى در این است که ظاهرا ما اصلاً تمایلى هم به پرداختن به زندگىِ آنان نداریم. زیرا همه فرهنگِ اسلامى و شیعه در امروز، براى ما شده است کمى بر سر و سینه زدن و اشک ریختن.
این مسئله به دلیلِ ریشه گرفتنِ فرهنگِ عوامانه در فرهنگِ ماست که به جاى تفکر و تعمق، به سر و صدا کردن مى پردازد. به جاىِ اینکه به غواصى در اقیانوسِ بى انتهاى حکمت و دانشِ امام هادى بپردازد، بر اضافه کردن ماجراهاى گریه دار به ماجراى کربلا مى پردازد. امروز اگر شما به هر حتى نوجوانى درباره کربلا بگویید، مى تواند داستانهاى زیادى درباره فقط همان روز بیان کند. اما اگر از بسیارى از کسانى که سالها در منبرها و مساجد حضور دارند، درباره زندگىِ امام هادى و یا نحوه تولد یا شهادت و یا حکمتهاى گفته شده از ایشان بپرسید، ممکن است چیزِ زیادى نشنوید.
سؤال اصلى در اینجا این است که مگر چه تفاوتى وجود دارد؟ چه تفاوتى میانِ حکمتى که سیدالشهداء مى فرمایند با دانشى که امام هادى دارند، وجود دارد؟ همه این چهارده معصوم، یک نورِ واحد هستند. کلامِ هر چهارده معصوم، یک کلام است و اختلاف و تفاوتى میانِشان وجود ندارد. دلیل پرداختنِ ما به یکى و فراموش کردنِ دیگرى، همانطور که گفته شد، ریشه در فرهنگِ عوامانه دارد. (البته متأسفانه این فقط یکى از دلایلش است)
داستانِ زندگىِ امام هادى هم براى ما شده است چند صفحه اى به مناسبِ سالروزِ تولد و یا شهادتِ ایشان. نه چیزى بیشتر و نه چیزى کمتر. و این صفحات تا سالِ بعدى و سالروزِ تولد و شهادتِ بعدى، مجددا به دستِ دوست داشتنىِ فراموشى سپرده مى شوند.
به نظر من، ما در حالِ اختلاف و تفاوت در این ماجرا هستیم. یعنى ماجرا فقط این نیست که ما به زندگىِ امیرالمؤمنین و سیدالشهداء (البته فقط در همان روزِ عاشورا) مى پردازیم. نه، ما تعمدا در حالِ این اختلاف و تفاوت هستیم. مى گویید چطور؟
در جامعه فعلىِ ما رسم بر این است که شهادت و یا تولدِ امیرالمؤمنین، رسول خدا و به نسبت سالروزِ تولد یا شهادتِ سایرِ معصومین تعطیل است. نکته اینجاست که اگر قرار است شهادتِ معصومى تعطیل باشد، چه تفاوتى میانِ شهادتِ معصومى با معصومِ دیگر است؟ اگر قرار است تولدِ معصومى تعطیل باشد، چه تفاوتى میانِ تولد معصومى با معصومِ دیگر است؟ این ما را به نکته مهمى راهنمایى مى کند.
ممکن است گفته شود که بعضى از شهادتها و تولدها، مهمترند؟ اما مگر اختلاف و تفاوتى میانِ معصومین است؟ مگر شهادتِ حجت و نماینده و خورشیدِ هدایتى که خداوند براى همه عالم قرار داده است، با دیگرى تفاوت دارد؟ مصیبت کدام یک از معصومین، کمتر از دیگرى بوده است؟ شادى تولدِ کدامِ معصوم، از دیگرى کمتر است؟ ولى ما این اختلاف و تفاوت را قائل مى شویم، زیرا فرهنگِ عوامانه در ما وجود دارد.
لازم به توضیح نیست که ماجرا در اینجا، تعطیل بودن و تعطیل نبودن نیست، بلکه در اختلافِ رویه و شیوه در برخوردِ به این مسئله است. یعنى ما خواسته یا ناخواسته، دانسته یا ندانسته، خودمان در حالِ ایجادِ اختلاف و تفاوت در این ماجرا هستیم.
با وجودِ این فرهنگِ عوامانه و این اختلاف و تفاوت، در پرداختنِ وقت و هزینه هم همین مسئله را وارد مى کنیم. یعنى به جاىِ اینکه به زندگى و حکمتها و برکاتِ همه امامان بپردازیم، فقط به آنهایى که به نظرِ ما مهمتر مى رسند (یعنى شهادت و تولدشان حتما تعطیل است) مى پردازیم. کافى است به کتابفروشىهاىِ مذهبىِ معتبر (که البته هر روز هم تعدادشان کمتر مى شود) بروید و عناوینِ کتابها را با هم مقایسه کنید. واقعا چند کتاب درباره زندگىِ امام هادى (به زبانِ فارسى) وجود دارد؟
این به ما نشان مى دهد که ما راه را اشتباه آمدهایم و باید دوباره فکر کنیم. ولى مى دانید، مى گویند هر وقت که آدمى از اشتباهش بازگردد، راهِ امید و نجات باقى است، البته به این شرط که ابتدا اشتباه خود را بپذیرد که اگر نپذیرد، دیگر هیچ داویى به کار نمى آید.
—————–
محمد رضا عابدی شاهرودی
منبع : روات حدیث
این همه دم از آقا و ولایت می زنید
لااقل به پیام آقا ، این منادی وحدت گوش بدهید . گیریم خاطراتی که از خلفا نقل نمودید صحیح هم باشد انصافا دور از اتحاد و شیوه اهل بیت عصمت و طهارت است که با این لحن آنها را مورد خطاب قرار بدهید
.به مواضع حضرت امام برگردید.این چه سایت مزخرفی است
این همه دم از آقا و ولایت می زنید
لااقل به پیام آقا ، این منادی وحدت گوش بدهید . گیریم خاطراتی که از خلفا نقل نمودید صحیح هم باشد انصافا دور از اتحاد و شیوه اهل بیت عصمت و طهارت است که با این لحن آنها را مورد خطاب قرار بدهید
.به مواضع حضرت امام برگردید.این چه سایت مزخرفی است