کلیپ / دومين مناظره آقایان غرویان ونصیری ( نسبت فلسفه وعرفان با اسلام )
دانلود فایل صوتی و فیلم کامل دومین مناظره استاد دکتر مهدی نصیری و استاد غرویان درباره رابطه عرفان و تصوف با اسلام و وحی پخش شده از برنامه زاویه – شبکه چهارم سیما
برنامه زاویه که عمدتا به مباحث علوم انسانی می پردازد، ساعت ۲۰:۳۰ چهارشنبه ، ۲۰ مهرماه ، برای بار دوم از شبکه چهار به طور زنده با موضوع عرفان و تصوف و نسبت این دو با وحی و اسلام اجرا و پخش شد.
حجت الاسلام و المسلمین غرویان استاد و مدرس فلسفه در حوزه علمیه قم و آقای دکتر مهدی نصیری مدیر مسئول فصلنامه معرفتی اعتقادی سمات است که به دفاع از معارف قرآن و اهل بیت علیهم السلام و نقد فلسفه و عرفان و مدرنیته می پردازد.
شایان ذکر است باز پخش مجله تصویری زاویه در پاسخ به تقاضای بسیاری از مخاطبان شبکه ۴ در جدول پخش این شبکه قرار گرفته و یکشنبه ها ساعت ۱۴:۳۰ تکرار برنامه پخش می شود.
اکنون ما فایل صوتی سری دوم این مناظره و مباحثه را برای دانلود قرار داده ایم:
برای دانلود فایل صوتی روی لینک زیر کلیک کنید : (حجم ۸٫۸ مگـــــــــــابایت)
دانـــــــــــلود فایـــــــــــل صوتی دومین مناظره آقایان نصیری و غرویان (حجم ۸٫۸ مگـــــــــــابایت)
دانـــــــــــلود فایـــــــــــل تصويري دومین مناظره آقایان نصیری و غرویان
دانلود قسمت اول (حجم 50 مگـــــــــــابایت)
دانلود قسمت دوم (حجم 50 مگـــــــــــابایت)
دانلود قسمت سوم (حجم 50 مگـــــــــــابایت)
دانلود قسمت چهارم (حجم 50 مگـــــــــــابایت)
دانلود قسمت پنجم (حجم 64 مگـــــــــــابایت)
*** تكميلي 1
دوم. از آنجا که همه جریان ها و سلیقه های فکری موجود در نظام، صادقانه مدعی تمسک به قران و اهل بیت علیهم السلام هستند، باید دانست که برنده نهایی این گفتگوها ـ اگر به درستی مدیریت و هدایت شود ـ انشاء الله معارف قران و اهل بیت علیهم السلام خواهد بود.
سوم. شایسته است سیما و شبکه چهارم پس از این دو جلسه که گاه از مناظره خارج و به منازعه می کشید ـ و البته از منظر جاذبه های رسانه ای و جذب مخاطب چیز بدی نبود! و نیز از این منظر که توجه عده ای را به جدی بودن اختلاف بر سر یکی از مقبول ترین موضوعات روز یعنی فلسفه و عرفان جلب می کرد، مفید بود ـ توجه خود را به سمت ساخت برنامه هایی در این موضوع با حضور افراد و صاحب نظران مختلف معطوف کند که طرفین در فضایی آرام و بدون تجهیل یکدیگر و مچ گیری و با فرصت های زمانی کافی به تبیین و تشریح مبانی و مواضع خود بپردازند. در این مناظره دهها سئوال و ابهام در سخنان طرفین مطرح شد که به اکثر آنها پاسخی استدلالی ارائه نشد و بیننده اهل فضل و تفکر منتظر جواب های طرفین بود.
چهارم. جناب حجت الاسلام غرویان در بخش دوم به ذکر اسامی برخی از بزرگان مورد احترام همگان پرداخت که مدافع فلسفه و عرفان بودند. این شیوه بر خلاف آداب کرسی های آزاد اندیشی است. چرا که بنده بر سر دو راهی ای قرار گرفتم که اگر می گفتم بله چون این بزرگان مدافع فلسفه و عرفانند، پس بنده از نظرات خود عدول می کنم، این همان تقلید مذموم در مباحث اعتقادی و عقلی است که نه عقل و نه شرع آن را بر نمی تابند و بدون شک اگر از هر یک از این بزرگان در زمان حیاتشان می پرسیدیم که فی المثل آیا چون حضرتتان مدافع فلسفه ملا صدرا و یا عرفان ابن عربی هستید، ما نیز باید به تقلید از شما مدافع باشیم، لبخندی از سر انکار تحویلمان می دادند.
و اگر در برنامه به نفی یا نقد این بزرگان در موضوع فلسفه و عرفان می پرداختم، بعضی حتما تلقی بی حرمتی به ساحت محترم این بزرگان می کردند که هیچ کس راضی به آن نیست. لذا باید باب این شیوه برخورد را در کرسی های آزاد اندیشی بست.
البته اگر جناب غرویان از این باب که حرف این بزرگان را به عنوان تاییدی بر استدلال های خود مطرح می کرد، ایرادی بر آن وارد نبود، زیرا بالاخره حرف بزرگان غیر معصوم اگر چه برای پذیرش بدون چون و چرا حجیتی ندارد، اما حتما می تواند به عنوان مویدی بر اعتقادات و استظهارات عقلی و نقلی در مباحثات مورد استفاده قرار بگیرد.
خوب است در این بند به ماجرایی از مرحوم علامه طباطبایی اشاره کنم که وقتی ایشان حواشی انتقادی خود را بر بحارالانوار مرحوم مجلسی شروع کرد، مورد انتقادهای شدیدی واقع شد. باری ایشان در پاسخ به منتقدان فرمود: اگر بنده در جایی بین سخن و اعتقاد مرحوم مجلسی با سخن و بیان امام صادق علیه السلام تعارضی ببینم، امام صادق علیه السلام را به مجلسی نخواهم فروخت (نقل به مضمون).
اکنون عرض بنده این است که صرف نظر از میزان صحت و سقم حواشی ایشان بر بیانات مرحوم مجلسی در بحار، این منطق که نباید سخن و بیان معصوم علیه السلام را به سخن هیچ غیر معصومی فروخت، متقن ترین منطق است و دیگران نیز به استناد همین منطق اگر احساس کنند فی المثل مدرسه فلسفه و عرفان مصطلح و تصوف جدای از مدرسه قران و اهل بیت علیهم السلام است، هرگز از نقد و به گفتگو گذاشتن آن کوتاه نخواهند آمد، اگر چه شخصیت های صاحب نام و محترمی مدافع آن باشند.
پنجم. به نظر حقیر اگر چه شبکه چهارم سیما ویژه نخبگان است و پرداختن به این مباحث در چارچوب ماموریت کاری آن است، اما جایگاه بعدی و اصلی این مباحث ـ بويژه اگر قرار باشد ریزتر و فنی تر شود ـ حوزه های علمیه و دانشکده های الهیات و فلسفه و کلام و عرفان و قران و حدیث است. اما چرا جایگاه این کرسی ها در این اماکن تقریبا خالی است؟ اصلی ترین دلیل آن غلبه بی چون وچرای نگرش فلسفی و عرفانی بر اکثر این مراکز است که علی رغم مبنا و ماهیت پلورالیستیک فلسفه و عرفان مصطلح، نظرات مخالف را برنتابیده و هیچ ضرورتی برای طرح بحث و گفتگو در باره آنها نمی بینند و تعقل و تفکر و حقیقت را در فلسفه ملاصدرا و عرفان ابن عربی به تمامیت رسیده فرض می کنند که باید همگان چون طوطیانی شکر خواه بازتاب دهنده آنها باشند. و این است یکی از اسرار بر زمین ماندن مطالبه مقام معظم رهبری در مورد برگزاری کرسی های آزاد اندیشی در حوزه های علمیه و دانشگاهها در موضوع فلسفه و عرفان و دیگر موضوعات.
ششم. بنده به سهم خودم برای تداوم بحث در هر فضای مناسب و مربوط دیگر و نیز برای جلب توافق اساتید و صاحب نظران همسو با خویش برای مشارکت در چنین گفتگوها و مناظراتی آماده ام و معتقدم از این پس این موضوع به یکی از دغدغه های فکری و نظری جوانان اهل مطالعه و علاقمند به مباحث عقیدتی و به خصوص طلاب حوزه های علمیه تبدیل خواهد شد و این وظیفه ماست که آنان را دریابیم و با فراهم کردن فضایی سالم و با نشاط، فرصت تامل و تفکر و انتخاب را به آنها بدهیم.
والسلام
*** تكميلي 1
حجت الاسلام غرویان در تایید فلسفه به روایتی از امام سجاد علیه السلام در مورد اقوامی متعمق در آخر الزمان استناد کردند که در زیر پاسخ آن را از نظر می گذرانید. این مطلب بر گرفته از کتاب «فلسفه از منظر قران و عترت» به قلم مهدی نصیری است که می توانید متن کامل کتاب را از اینترنت دانلود کنید:
«برخي از فيلسوفان مسلمان با چشمپوشي از همه رواياتي كه (در باره مذمت تفکر در ذات و صفات خداوند) گذشت، روايتي را به عنوان تأييدي بر تلاش ذهني و عقلي خود (فارغ از ممشای اهل بیت علیهم السلام در توحید) در باب ذات و صفات الهي ذكر ميكنند؛ آن روايت اين است:
ـ سُئل علي بن الحسين عليه السلام عن التوحيد، فقال: ان الله تعالي علم انه يكون في اخرالزمان اقوام متعمقون فأنزل الله تعالي: «قل هو الله احد، الله الصمد» و الايات من سورة الحديد الي قوله: و هو عليمٌ بذات الصدور، فمن رام ماوراء ذلك فقد هلك[1]
از امام سجاد عليه السلام درباره توحيد پرسيده شد، حضرت فرمود: خداوند دانست كه در آخرالزمان گروههايي اهل تعمق يافت خواهند شد، لذا سوره توحيد و آياتي از سوره حديد را [آيات 1 تا 6] نازل فرمود؛ حال هر كس در پيفهم فراتر از اين آيات بر آيد، نابود خواهد شد.
درباره روايت فوق بايد گفت:
اولاً، اگر حتي مفاد روايت فوق توصيه به تعمق در ذات و صفات الهي باشد، چنين روايتي نميتواند در برابر دهها روايتي كه نهي از تعمّق و تفكر در ذات و صفات ميكنند، تاب آورده و بايد به كناري نهاده شود و يا بر معنايي غير معارض با مفهوم آن روايات حمل شود.
ثانياً، روايت فوق نه تنها حاوي توصيه به تعمق در ذات و صفات خداوند نيست بلكه همچون ديگر رواياتي كه ذكر آنها گذشت، ظهور در نفي تلاش براي ادراك و توصيف خداوند، فراتر از آنچه در قرآن آمده است، داشته و آن را موجب هلاكت ميداند. تعبير «فمن رام وراء ذلك فقد هلك»، ظهور در نفي تلاش و تفكر آزاد فارغ از آنچه خداوند خود درباره ذات و صفات خويش گفته است، دارد و اگر مقصود، توصيه به تعمق و تفكر باشد، چنين تعبيري زائد و بلكه مخل به مقصود است.
علامه مجلسي در توضيح اين حديث ميگويد: «ظاهر اين روايت، منع از تفكر و خوض عقلي در مسائل توحيد و توقف در آنچه كه نصوص ديني ميگويند، ميباشد.»[2]
ملاصالح مازندراني (م1081هـ) شارح اصول كافي نيز در توضيح اين حديث مينويسد: «فمن رام وراء ذلك يعني آنكه اگر كسي در باب معرفت خداوند بر خلاف يا فوق يا دون سوره توحيد و آيات سوره حديد حركت كند، هلاك شده است؛ و اگر مطلوب خداوند [در باب خداشناسي] چيزي غير از اين بود، بندگانش را بدان هدايت مينمود. پس در حكمت الهي واجب آن است كه بندگان، خداوند را به آنچه خود خويش را توصيف كرده، وصف كنند و در فراتر از آن فرو نروند تا قواعد توحيد در دل و جانشان تثبيت شود و در درههاي هلاكت و منزلگاههاي شرك سقوط نكنند.»[3]
ثالثاً، واژه تعمق اساساً باري منفي و مذموم در لسان روايات دارد و در اين روايت نيز متعمّقون مدح اقوام نبوده، بلكه ظهور در مذمّت آنان دارد. به روايات زير بنگريد:
1. اميرالمؤمنين عليه السلام: الكفر علي اربع دعائم: علي الفسق و الغلُوّ و الشك و الشبهة… و الغلوّ علي اربع شعب: علي التعّمق بالرأي… فمن تَعمِّق لم ينب الي الحق و لم يزيد الاغَرَقاً في الغمرات و لَم تنحسر عنه فتنَة الاّ غَشيَتْهُ اُخري وانْخَرَق دينَه فَهو يهوي في أمر مريج.[4]
كفر بر چهار ستون است: فسق، غلوّ، شك و شبهه… غلوّ چهار شعبه دارد: تعمّق در رأي… هر كس تعمّق ورزد به حق نميرسد و جز فرو رفتن بيشتر در گردابها [ي فكري و عملي] نتيجهاي به دست نميآورد و هنوز از فتنهاي رهايي نيافته است كه فتنهاي ديگر دامنگير او ميشود؛ دين او از هم گسسته ميشود و در آشفتگي فرو ميرود.
5. رسولالله صلي الله عليه و آله: انِّ قوماً يَتَعَمِّقُونَ في الدين يمرقُون منه كما يَمرقُ السِّهم من الرمية.[5]
مردمي در دين تعمق ميكنند؛ آنان از دين خارج ميشوند همان گونه كه تير از چلهكمان خارج ميشود.
6. رسول الله صلي الله عليه و آله: اياكم و التعمّق فيالدين، فانِّ اللّه قَدْ جَعَلهُ سهلاً، فخذوُا منه ما تطيقون.[6]
از تعمق [و به شقت انداختن خويش] در دين برحذر باشيدكه خداوند دين را آسان قرار داده است، پس از دين هر آنچه را كه حد توان شماست، بگيريد.
2. اميرالمؤمنين عليه السلام: غاية كلّ متعمّق في معرفة الخالق سبحانه الاعتراف بالقصور عن ادراكها.[7]
نهايت تلاش هر كس كه در معرفت خداوند سبحان تعمق ورزد، اعتراف به ناتواني از ادراك معرفت [ذات و حقيقت] آفريدگار است.
3. امام علي عليه السلام در يكي از خطب نهجالبلاغه، درباره ستايش خداوند از راسخون فيالعلم در قرآن كه كساني جز ائمه معصومين عليهم السلام نيستند، ميفرمايد، چون اينان به عجزشان از دريافت برخي از امور غيبي (از جمله حقيقت ذات و صفات الهي) اعتراف كردند و از «تعمّق» در اين امور پرهيز كردند، خداوند آنان را با صفت راسخان در علم، ستايش نمود (فَمدح الله، عز و جل اعترافهم بالعجز عن تناول ما لم يُحيطوا به علماً و سمّي تركهم التعمق في ما لم يكلّفهم البحث عنه منهم رسوخا).[8]
4. اميرالمؤمنين عليه السلام: المؤمن… لامتعمّق[9]
مؤمن، خويش را در امور ديني و دنيايي بيجهت به مشقّت نمياندازد و اهل تعمّق نيز نيست.
در روايات فوق هم تعمّق در معرفت الهي (تفكر و تعمّق در ذات و صفات خداوند) و هم تعمّق و وسواس و كند و كاوهاي بيدليل در اعتقاد و عمل به احكام ديني مذمّت شده است.[10]
[1]- بحارالانوار3/ 261
[2]- همان
[3]- ملاصالح مازندراني، محمد، شرح اصول كافي3/ 145
[4]- كافي2/ 391
[5]- اميني، عبدالحسين، الغدير 8/ 114، كنز العمّال /ح31543، مسند احمد 3/ 159
[6]- كنزالعمّال8/ 534
[7]- شرح نهجالبلاغة ابن ابي الحديد20/ 292
[8]- نهجالبلاغه عبده1/ 163، التوحيد 56
[9]- كافي2/ 228
[10]- براي توضيح بيشتر در مورد حديث «اقوام متعمقون »، ر.ك به: برنجكار، رضا، حديث اقوام متعمقون، مدح يا مذمّت، فصلنامه نقد و نظر، شماره 31 و 32، پاييز و زمستان 1382.
بسم الله الرحمن الرحیم
^^ جبهه جهانی رسانه ای اسلامی شیعه ^^
** تقدیم میکند **
دانلود کتاب
(( فلسفه و عرفان از منظر آیت الله سید ابو الحسن اصفهانی ))
به ضمیمه نظرات مراجع و علماء شیعه
لینک های دانلود
مستقیم
http://up.iranblog.com/images/fjj9ihh03phzibmsm.zip
http://up6.iranblog.com/images/mkgnd72zxv4ovt7ylr.zip
غیر مستقیم
http://www.mediafire.com/?q6vh39rdleh96gf
~~~ برادران شما در ” جبهه جهانی اسلامی رسانه ای شیعه ” ~~~
التماس دعا
درود
خوب بود