کوتاه و شنیدنی (4) / توسل به حضرت ایلیا ( لوح سليمان )
وقتى حضرت سليمان، عليه السلام، به پيامبرى رسيد، خداوند بادها، جن ها، و نيز تمام حيوانات را در اختيار او گذاشت. پريان با رشته هاى ابريشم، طلا و جواهرات گوناگون، تختى باشكوه برايش ساختند. حضرت سليمان، عليه السلام، زبان تمام موجودات را مى دانست و زمانى كه مى خواست ملكه سبا را شگفت زده كند، به جن ها فرمان داد كه در يك چشم به هم زدن، تختش را از شهر سبا به پايتخت خود آورند. در زمان او، مردم در آرامش زندگى مى كردند و اين پيامبر قدرتمند، تمام اختياراتى را كه خداوند به او واگذار كرده بود، در راه تامين و هدايت مردم به كار برد. او بقدرى عظيم و در نزد خدا محبوب بود كه كسى انتظار نداشت او براى جلب رضايت خداوند، به افراد ديگرى توسل جويد; اما…
هنگام جنگ جهانى اول، وقتى كه سربازان انگليسى وارد بيت المقدس شدند، در دهكده كوچكى به نام اونتره سنگر گرفتند. يكى از سربازان در هنگام حفر گودال، لوحى نقره اى پيدا كرد كه با جواهرات گرانبها تزيين شده و حروفى عجيب با طلا بر آن نقش بسته بود. فرمانده سربازان متوجه شد كه اين لوح بسيار قديمى است و به همين جهت خيلى خوب از آن نگهدارى كرد. در پايان جنگ، لوح را به دست باستان شناسان انگليسى سپرد. بلافاصله در سال 1918، كميته اى از باستان شناسان و زبان شناسان آمريكا، انگليس، فرانسه، آلمان و چند كشور اروپايى ديگر تشكيل شد. اعضاى اين كميته پس از يك سال زحمت، توانستند خطوط لوح را به زبان انگليسى برگردانند و متوجه شدند كه سخنى از حضرت سليمان، عليه السلام، است. ترجمه متن لوح چنين است:
«اى احمد! به فريادم رس. يا ايلى! مرا مدد فرماى. اى باهتول! نظر مرحمت فرماى. اى حاسن! كرم فرماى. يا حاسين! خوشى بخش. اين سليمان، اينك به اين پنج بزرگوار استغاثه مى كند و على قدرت الله است.»
موزه سلطنتى قصد داشت لوح را براى نمايش در موزه بگذارد; اما روحانيون عالي رتبه انگليسى، در نامه اى محرمانه درخواست كردند كه لوح به آنها تحويل داده شود تا در رازخانه كليساى انگلستان بماند; در جايى كه تنها معدودى به آنجا راه دارند.
با اين همه، دانشمندان نتايج اكتشاف خود را در كتابى نوشتند و دو نفر از آنان به نامه اى وليم و تامس به اسلام گرويدند و نام خود را به كرم حسين و فضل حسين تغيير دادند.
در كتب مقدس و از جمله انجيل بارها از حضرت «ايليا» ياد شده است. گاهى او را «آليا» يا «ايلى» گفته اند. اين اسم در كتابهايى آمده است كه قدمتى بسيار پيشتر از اسلام دارند; يعنى قبل از تكامل زبان عربى و به وجود آمدن حرفى مثل «ع». با اين توضيح، اگر اول: آليا، ايليا و ايلى به جاى الف حرف ع بگذاريم مىشود: عاليا، عيليا و عيلى. حالا ديگر حضرت ايليا را مىشناسيد. او آشناى دلهاى ماست. حضرت على، عليهالسلام، جانشين پيامبر و پدر يازده معصوم است. او كسى است كه ديوار كعبه به خاطر تولدش شكافته شد. كسى كه در سياهى شب با كوله بارى بر دوش به دستگيرى و كمك فقرا مىرفت. او كسى است كه شير خدا و حيدر كرار بود و به نيروى الهى در خيبر را از جا كند.
پى نوشتها:
براى نوشتن اين مطلب، از كتاب «على و پيامبران»، نوشته برجسته حكيم سيالكوتى استفاده شده است. استاد گرامى جناب آقاى سيدمحمد مختارى آن را همراه با اضافاتى جامع به فارسى برگردانده است. تمام مضامين و موضوعات اين كتاب، با اسناد و مدارك مستند و معتبر و قيد تاريخ، عنوان كتاب و اسامى دانشمندان و موارد لازم ديگر همراه است.
بدون دیدگاه