متن نامه خداحافظی شیطان !
وقتی كه می خواست برای همیشه از عرش خداحافظی كند، نامه ای طولانی نوشت ،نامه ای كه حاوی نكات فراوانی بود ،نكاتی كه هر یك از آنها می تواند درس عبرتی برای جویندگان راه سعادت و خوشبختی باشد و به خاطر اهمیت نكاتی كه در آن مطرح شده است خداوند متعال در آیات متعددی به متن این نامه اشاره كرده است تا همه انسان ها در طول تاریخ از این نامه درس بگیرند و كارشان به جایی نرسد كه روزی مانند شیطان از درگاه الهی خداحافظی كنند، چرا كه خداحافظی از عرش همان و ذلت و خواری همان ، چون هرچه عزت و سربلندی است مخصوص كسانی است كه با عرش در ارتباط هستند:
(مَنْ كانَ یُریدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمیعاً إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُه:
هر كس سربلندى مىخواهد، سربلندى یكسره از آنِ خداست. سخنان پاكیزه به سوى او بالا مىرود، و كار شایسته به آن رفعت مىبخشد) (فاطر: ۱۰)
متن نامه شیطان از این قرار است:
(از آن روزی كه با امر الهی خلق شدم هیچ گاه تصور نمی كردم كه به این مقام و منزلت دست پیدا كنم مقام و منزلتی كه احتیاجی به بیان آن نیست و همه به خوبی بر آن واقف هستند، مقام و منزلتی كه می توانید گوشه ای از آن را در ماجرای معراج پیامبر اسلام بخوانید تا بدان واقف شوید، وقتی كه از پیامبر پیرامون منبری در آسمان چهارم اینگونه سوال كردم:
(یا رسول الله ! شب گذشته كه به معراج تشریف بردید، در آسمان چهارم طرف چپ بیت المعمور منبرى بود، شكسته و سوخته و به رو افتاده . آیا شناختى آن منبر را و متوجه شدید كه از كیست؟
آن حضرت فرمودند: خیر؛ آن منبر از كیست؟ شیطان عرض كرد: آن منبر از من است و صاحب آن بودم ! بالاى آن مىنشستم و ملائكه پاى منبر من حاضر مى شدند، از براى آنها راه بندگى حضرت منان را مى گفتم. ملائكه از عبادت و بندگى من تعجب مى كردند! هر وقت كه تسبیح از دستم مى افتاد، چندین هزار ملك بر مى خواستند، تسبیح را مى بوسیدند و به دست من مى دادند.) ( جامع الدرر،ج2، ص348)
اما اتفاق بزرگی در زندگی من سبب شد تا برای همیشه از درگاه قرب الهی خداحافظی كنم ،اتفاقی كه اگر نمی افتاد بر مقام و منزلت من روز به روز افزوده می شد و الان معلوم نبود كه به كدام درجه از قرب الهی رسیده بودم .
از بین طرفداران من، تنهایی كسانی می توانند با من عقد اخوت ببندد كه زندگی آنها سراسر اسراف باشد، پس تا می توانید در مسائل مالی و مخصوصا در هدر دادن عمر و جوانی خود اسراف كنید تا به مقام برادری من نائل شود
إِنَّ الْمُبَذِّرینَ كانُوا إِخْوانَ الشَّیاطینِ وَ كانَ الشَّیْطانُ لِرَبِّهِ كَفُوراً:
چرا كه اسرافكاران برادران شیطانهایند، و شیطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است
و آن اتفاق زمانی رخ داد كه روزی متوجه سخنرانی خداوند برای فرشتگان شدم ،سخنرانی كه در آن خبر از خلقت موجودی بود كه شان و منزلتش از من و تمام فرشتگان بالاتر بود و هنوز نیامده، از او به جانشین خداوند تعبیر می شد:
(وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَة:
و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من در زمین جانشینى خواهم گماشت.) ( البقرة : 30)
سرتان را زیاد درد نیاورم ماجرا گذشت تا روزی از من خواسته شد تا در برابر آدم سجده كنم و من با توجه به عبادت های چند هزار ساله خود هر گز نمی توانستم تن به چنین كاری بدهم و به همین دلیل از عرش الهی رانده شدم .
اكنون كه در حال خداحافظی با تمام خاطرات گذشته هستم، نامه ای برای همه كسانی كه می خواهند راه من را ادامه بدهند، به رشته تحریر در می آورم، نامه ای كه اگر به آن جامه عمل بپوشانید موفقیت و سربلندی در انتظار شما خواهد بود.
از همه طرفداران خود می خواهم تا با انجام اموری كه به آنها توصیه می كنم راه مرا ادامه دهند و اجازه ندهند كه یاد و نام من در جامعه فراموش شود:
از همه می خواهم كه برای اعتلای نام من در جامعه رباخواری و اقتصاد ناسالم را هرگز فراموش نكنند، چرا كه با ترویج ربا در جامعه یاد خداوند فراموش می شود و این خواسته اصلی من است :
(الَّذینَ یَأْكُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ إِلاَّ كَما یَقُومُ الَّذی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا… :
كسانى كه ربا مىخورند، [از گور] برنمىخیزند مگر مانند برخاستنِ كسى كه شیطان بر اثر تماس، آشفتهسَرَش كرده است. این بدان سبب است كه آنان گفتند: «داد و ستد صرفاً مانند رباست.» و حال آنكه خدا داد و ستد را حلال، و ربا را حرام گردانیده است.) ( البقرة : 275)
از همه دوستداران خود می خواهم كه برای بدست آوردن آرامش در زندگی، شراب و قمار را هرگز فراموش نكنند چرا كه این دو كمك بسیار شایانی به رشد و شكوفایی شما می كند:
(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ …..:
اى كسانى كه ایمان آوردهاید، شراب و قمار و بتها و تیرهاى قرعه پلیدند [و] از عمل شیطانند. پس، از آنها دورى گزینید، باشد كه رستگار شوید.) (المائدة: 90)
اگر می خواهید به من نزدیك شوید و مرا كاملا احساس كنید شراب بنوشید چرا كه در این صورت عروس من خواهید شد. چرا كه پیامبر شما فرموده است:
(مَنْ باتَ سُكْرانا باتَ عَرُوسا لِلشَّیطانِ: كسـى كـه در حـال مسـتى بخوابد آن شب عروس شیطان خـواهد بود.) (بحارالانوار، ج 79 ،ص178)
توصیه موكد من به همه شما آن است كه مبادا هیچ گاه به فكر كمك به مستمندان و فقیران در جامعه باشید چرا كه ممكن است با انجام این عمل روزگاری خود نیز فقیر و مستمند شوید و آن وقت كسی دیگر به فكر كمك به شما نخواهد بود:
(الشَّیْطانُ یَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ:
شیطان شما را از تهیدستى بیم مىدهد و شما را به زشتى وامىدارد؛ و[لى] خداوند از جانب خود به شما وعده آمرزش و بخشش مىدهد، و خداوند گشایشگر داناست.) ( البقرة : 268)
اگر می خواهید به من نزدیك شوید و مرا كاملا احساس كنید شراب بنوشید چرا كه در این صورت عروس من خواهید شدچرا كه پیامبر شما فرموده است : مَنْ باتَ سُكْرانا باتَ عَرُوسا لِلشَّیطانِ: كسـى كـه در حـال مسـتى بخوابد آن شب عروس شیطان خـواهد بود
از بین طرفداران من، تنها كسانی می توانند با من عقد اخوت ببندد كه زندگی آنها سراسر اسراف باشد، پس تا می توانید در مسائل مالی و مخصوصا در هدر دادن عمر و جوانی خود اسراف كنید تا به مقام برادری من نائل شود :
(إِنَّ الْمُبَذِّرینَ كانُوا إِخْوانَ الشَّیاطینِ وَ كانَ الشَّیْطانُ لِرَبِّهِ كَفُوراً:
چرا كه اسرافكاران برادران شیطانهایند، و شیطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است.) (الإسراء: 27)
و در آخر حرف هایی بود كه به خاطر از دست دادن محبوبیت خود در جامعه قصد داشتم هیچ گاه برای شما بیان نكنم، اما خداوند متعال پرده از روی نقشه های پلید من در قرآن مجید برداشت و حال در این نامه خداحافظی بار دیگر این حرف ها را از زبان خود من بشنوید، حرف هایی كه اگر چه به مذاق برخی از افراد خوش نمی آید اما طرفداران و دوستداران من را ناراحت نمی كند:
(وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ…..:
و آنان را سخت گمراه و دچار آرزوهاى دور و دراز خواهم كرد، و وادارشان مىكنم تا گوش هاى دام ها را شكاف دهند، و وادارشان مىكنم تا آفریده خدا را دگرگون سازند….: (النساء : 119)
و آخرین كلام اینكه لازم می دانم در این نامه دست به اعترافی بزرگ بزنم و آن اعتراف این است كه: پنج نفر هستند که هیچ راهی به آنها ندارم اما دیگر مردم، در مشت من هستند:
1- هر کس با نیّت درست، به خدا پناه ببرد و در همه کارهایش بر او توکّل کند.
2- کسی که شب و روز، بسیار تسبیح خدا گوید.
3- کسی که برای برادر مۆمنش، آن پسندد که برای خود می پسندد.
4- کسی که هرگاه مصیبتی به او می رسد، بی تابی نمی کند.
5- و هر کسی که به آنچه خداوند قسمتش کرده، خرسند است و غم روزی اش را نمی خورد. (الخصال، ج 1، ص 285)