آيا ايجاد شک وشبهه در مسائل اعتقادى صحيح است؟
مسلّما انچه در ابتدا به نظر مى رسد اين است که شک در دين، بد بوده ونشانه سياهى قلب است؛ زيرا هدف اين است که انسان به يقين برسد. ايمان بايستى توام با يقين باشد. ولى شک وشبهه در جايى که دالان ومعبر خوبى براى رسيدن به ايمان ويقين باشد پسنديده است. ايمان چيزى است که انسان بايد به ان دسترسى پيدا کند، امّا اين ايمان از همان ابتدا در انسان وجود ندارد، زيرا تا شک نکند به يقين نمى رسد. قران مى خواهد که در اعتقادات وراثتى انسان شک ايجاد کند تا او را به يقين برساند. لذا مى فرمايد: (اوَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئا وَلا يَهْتَدُونَ)؛(1) (آيا بايست انها تابع پدران باشند در صورتى که انها بى عقل ونادان بودند).
شهيد مطهرى مى فرمايد: (… اگر اين تشکيکات وارد جامعه نشود خطر است. اگر وارد نشود کم کم مردم ان حالت دينى شان رو به تحجّر، ونه تحجّر که رو به عفونت مى رود. درست مثل اب کاملا صافى که ان را در حوض قرار مى دهيم واگر مدتى بماند مى گندد. اگر در مردم يک حالت ارامشى باشد وبر معتقدات دينى ومذهبى تازيانه شک نخورد در ان صورت عوام پيشتاز ان معتقدات مى شوند. وقتى عوام پيشتاز بشوند دائم از خودشان چيزى مى سازند…).(2)
ولى برخى شک ها نوعى بيمارى است، مانند وسوسه، شک کثيرالشک در نماز، وضو وساير عبادات وطهارت ونجاست. اين گونه شک ها وشبهه ها نوعى بيمارى ومرض است. زياد شک کردن نوعى بيمارى است.
پی نوشت :
(1) سوره بقره، ايه 170.
(2) فصلنامه مطهّر، شماره صفر، ص 34و35.
موعود شناسى وپاسخ به شبهات