مدح علم وخطاب خدا به ملائکه
اصل – ورفدتهم بعلمک.
ترجمه – ويارى کردى ايشان را به علم خود.
شرح – وفده يرفده من باب ضرب: اى اعانه.
افتخار انبيا واوليا به علم ايشانست. اولى کسى که خدا به علم او را مفتخر گردانيد، حضرت آدم بود؛ واز همين جهت برترى بر ملائکه داشت که در سوره ى بقره آيه ى فرمود: (وعلم آدم الأسماء کلها ثم عرضهم على الملائکة فقال أنبئونى بأسماء هولاء ان کنتم صادقين * قالوا سبحانک لا علم لنا الا ما علمتنا انک انت العليم الحکيم * قال يا آدم أنبئهم بأسمائهم فلقا أنبئهم بأسمائهم قال ألم اقل لکم انى أعلم غيب السموات وارض واعلم ما تبدون وما کنتم تکتمون).
يعنى تعليم به آدم فرمود اسماء مقدسه را تماما، پس آن اسماء را بر ملائکه عرضه داشت که اگر مى توانيد ودر دعواى خود صادق هستيد از آن اسماء خبر دهيد، گفتند: خدايا تو منزهى؛ ما علمى نداريم مگر به آنچه به ما تعليم فرموده اى؛ وتو داناى حکيم هستى. خدا به آدم فرمود: ملائکه را به اين اسماء آگاه کن. پس چون آدم به ايشان از آن اسماء خبر داد، خدا به ملائکه فرمود: آيا به شما نگفتم که: من به امور پنهانى آسمان وزمين دانايم وبه مطالبى که شما پنهان کنيد يا آشکار سازيد نيز آگاه مى باشم؟.
واين مطلب خود واضح است که بالاترين فضيلت علم است، از اينجا انبياء واولياء به علم فخر ومباهات مى نمودند. بلکه مقصد اصلى ايشان رسانيدن علم است به مردم، همچنانکه امير المؤمنين عليه السلام بارها مى فرمود: سلونى قبل ان تفقدونى – يعنى: سئوال کنيد از من پيش از آنکه مرا نيابيد. وپيغمبر اکرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: انا مدينة العلم وعلى بابها، فمن اراد المدينة فليأتها من بابها، يعنى: من شهر علمم وعلى باب علمست. پس هر که خواهد طلب علم کند از در وارد شود، يعنى: از على طلب نمايد.
وامير المؤمنين عليه السلام در ديوان خود فرمايد:
لا فضل الا لاهل العلم انهم
نقم بعلم ولا نبغى له بدلا |
على الهدى لمن استهدى ادلا
فالناس موتى واهل العلم احياء |
يعنى: هيچ فضيلتى نيست مگر براى اهل علم؛ زيرا که ايشانند راهنمايان براى هر کس که طالب هدايت باشد؟ قيام ما خانواده به علم مى باشد، وبدلى براى آن نمى جوئيم، مردمان همه مردگانند واهل علم ودانش زنده مى باشند.
اصل وجعلتهم الذريعة اليک، والوسيلة الى رضوانک
ترجمه: وقرار دادى ايشان را واسطه به سوى خود، ووسيله به سوى خوشنودى خود.
منبع:
وظائف الشيعة شرح دعاى ندبه
نويسنده: عباسعلى اديب