قصه آدم وخروج او از بهشت وبراى آن سه معنى شده است
اصل: فبعض أسکنته جنتک الى أن أخرجته منها
اعراب: قوله: فبعض هو المشتغل عنه عامله – اعنى اسکننه بنصب ضميره، وهو راجح الرفع. لان الاصل عدم التقدير، وهکذا قوله؛ وبعض فى الجمل الاتيه.
ترجمه: پس بعضى از ايشان را در بهشت خود سکونت دادى. تا آنکه او را از آن خارج نمودى.
شرح: مراد از اين بعض، آدم (عليه السلام) است، ودر بهشت که آدم در آن بوده سه قولست.
1- آنکه بوستانى در زمين است، که از حضرت صادق (عليه السلام) سئوال کردند، آن حضرت فرمود. آن بوستانى از دنيا است که آفتاب وماه بر آن طلوع مى کند.
2- آنکه بوستانيست در آسمان 3- آنکه بهشت جاويد است واکثر مفسرين قول او را در اختيار نموده اند به دو دليل.
1- آنکه اگر بهشت جاويد بود، آدم از آن خارج نمى گرديد
که خداوند درباره ى آن فرمايد: وما هم منها بمخرجين، يعنى: اهل بهشت از آن خارج نمى شوند، وديگر فرمايد: (والذين سعدوا ففى الجنة خالدين فيها)، يعنى: اهل سعادت، پس در بهشت مخلد وجاويد مى باشند.
دليل ديگر: آنکه خدا آدم را از خاک خلقت فرموده، وخواست خليفه روى زمين باشد؛ وچون خداوند آدم (عليه السلام) را آفريد، وملائکه را امر فرمود که: به او سجده کنيد، تمام ملائکه به دستور خداوند سجده به آدم نمودند، ولى شيطان از روى تکبر به آدم سجده نکرد: وگفت من از آدم بهترم، براى آنکه خلقت من از آتش، وخلقت آدم از خاکست، وآتش اشرف از خاکست، ونافرمانى خدا کرد، ورانده ى درگاه شد، لذا با آدم دشمن شد، وکينه ى او را در دل گرفت، پس چون خدا آدم وحوا را در بهشت جاى داد، وهمه نعمتهاى بهشت را براى ايشان مباح نمود، واز شجره ى گندم نهى فرمود، پس شيطان در مقام دشمنى برآمد، ودر دهن مار شد، وبه دستيارى طاوس وارد بهشت گرديد، وايشان را فريب داد که: اگر از اين شجره خورديد، در بهشت جاويد خواهيد ماند پس از آن گندم خوردند ولباسهاى ايشان – براى ترک اولى – از بدنشان دور شد، وبا برگ درختان خود را مى پوشانيدند، پس خداوند ايشان را از بهشت بيرون نمود، آدم به سر انديب هند وحوا به زمين جده فرود آمدند؛ دويست سال براى اين ترک اولى گريه مى کردند، ومبتلا به فراق يکديگر بودند، تا مشيت خدا بر اين شد که آدم توبه کند، وتوبه ى او قبول شد
سوره ى اعراف آيه ى 7: ويا آدم اسکن انت وزوجک الجنة فکلا من حيث شئتما ولا تقربا هذه الشجرة فتکونا من الظالمين، فوسوس لهما الشيطان الى آخر الايات يعنى اى آدم ساکن شو با زوجه ات در بهشت وهرچه را خواستيد بخوريد ونزديک اين درخت نرويد والا از ستمکارانيد، پس شيطان ايشان را فريب داد
جد تو آدم بهشتش جاى بود
يک گنه ناکرده گفتندش تمام تو طمع دارى که با چندين گناه |
قدسيان کردند بهر وى سجود
مذنبى مذنب برو بيرون خرام داخل جنت شوى اى روسياه |
منبع:
وظائف الشيعة شرح دعاى ندبه
نويسنده: عباسعلى اديب