آثار دعا برای فرج (3) / در اعراف سرگردان نمی شویم
مَثَل ما وقتی که صدایمان را برای خواندن دعای فرج، بلند می کنیم و از ته دل، با دست و زبان، تعجیل در فرج را می خواهیم، مَثل وقتی است که در هنگام خواندن نام مان سر کلاس درس، با صدای بلند بگوییم: «حاضر!» در هر دو زمان، حضورمان را ثابت می کنیم. در هنگام دعای فرج، حضورمان در دوران غیبت، توسط امامان (علیهم السلام) تایید می شود و در حالت دوم، حضورمان با ضربدر خودکار معلّم.
وقتی برای فرج دعا می کنیم، ثابت می کنیم که در دوران غیبت، سرمان را در لاک آخرالزمان فرو نبرده بودیم. ثابت می کنیم که اگر چند میلیون نفر هم در جهان کک شان برای نبودن مولایمان نگزید، کک ما گَزید! ثابت می کنیم که ندیده، آقایمان را دوست داشتیم و کم و بیش فرمانبرش بودیم. این چیزهایی که ثابت می کنیم، چیزهای مهمّی است که از چشم ناظران و شاهدان جهان دور نمی ماند. به همین علت، در روزی که بسیاری از مردم در «اعراف» پریشان و سرگردان می مانند، کسی از «رجال اعراف» دستمان را می گیرد و در بهشت را نشان مان می دهد. (ان شاء الله)
حالا اعراف کجاست و رجالش کیانند؟ توضیحش معلوم می کند که چقدر دعای فرج مهم است.
اعراف، سرزمینی است در هنگامه ی قیامت کبری بین بهشت و جهنم که مردم در آن پریشان و گم گشته، منتظر حساب رسی خویشند. در قرآن آمده است: «و بر [تپه های] اعراف رجالی (مردانی) هستند که همه را به چهره هایشان می شناسند.» (1)
امام محمد باقر (علیه السلام) فرمودند: «ماییم آن رجال. امامان از [نسل] ما، می شناسند چه کسی داخل جهنم و چه کسی داخل بهشت می شود، همان طور که شما در قبایل تان مرد را می شناسید که خوب است یا بد.» (2)
همچنین ایشان فرمودند: «داخل بهشت نشود مگر کسی که ایشان را شناخته و آنها او را شناخته باشند و به جهنم داخل نشود مگر آن کس که آنان را انکار کند و آنان او را انکار نمایند.» (3)
حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) به یکی از یارانشان فرمودند: «…ما روز قیامت بین بهشت و جهنم می ایستیم، پس هرکه ما را [در دنیا] یاری کرده از چهره اش میشناسیم و او را وارد بهشت می کنیم و هرکه ما را دشمن داشته از چهره اش می شناسیم و به جهنم روانه می سازیم.» (4)
اگر امام غریبمان (عجل الله تعالی فرجه) را با زبان مان یاری کنیم، اگر دستی بجنبانیم و مالی در راهش خرج کنیم، اگر پایی تکان دهیم و برایش مجلس بگیریم و در آن یاد او را محبوب سازیم، خلاصه اگر ما حضورمان را ضربدر بزنیم، شاید مردی از اعراف بیاید و خطاهایمان را در غیبت موجّه کند…
پی نوشت:
1. اعراف: 46
2. البرهان، ج2، ص 18؛ به نقل از موسوی اصفهانی، محمد تقی، مکیال المکارم، نشر مسجد مقدس جمکران، ج 1، ص 469
3. مجمع البیان: ج4، ص 423؛ به نقل از همان
4. همان، ج 2، ص 423؛ به نقل از همان 470
پ.میعاد