آيا تاريخ بى هدف است؟
اسوالد اشپنگلر متفکّر المانى وصاحب اثر معروف (انحطاط تمدن غرب) تاريخ را همچون موجود زنده اى فرض مى کند، واز تاريخ تفسيرى ادوارى دارد. از نظر وى هر دوره تاريخى حدود هزار سال است که با مرگ محتوم او دوره بعدى جايگزين ان مى شود….
مطابق نظر او سير تاريخ روند تکاملى ندارد، بلکه تاريخ مجموعه اى از تمدن هاست که هر کدام پس از طلوع وطى مراحلى غروب خواهند کرد وان گاه تمدّنى ديگر طلوع وپس از طى زمان به غروب خواهد گراييد، واين دور باطل همواره ادامه دارد. در واقع از ديدگاه او تاريخ جهان تصويرى از تکوين وپيشرفت پايان ناپذير حيات ومرگ تمدن هاست.(16)
از اشپنگلر سؤال مى کنيم: دوره جديد از تاريخ آيا مثل دوره قبل است در فرهنگ وتمدن، ويا از ماقبل منحطتر است ويا کامل تر.
اگر مثل دوره قبل است، دوره جديد ادامه همان دوره قبل است، ودر حقيقت دوره جديدى وجود ندارد. واگر منحطتر است که اين خلاف واقع است. واگر کامل تر است سؤال مى کنيم که اين کمال از درون او برخاسته است ويا از بيرون وعوامل خارجى در ان دخيل بوده است. اگر از درون ان برخاسته که همان نظر صحيح در باب تکامل تاريخ است. واگر از برون وخارج به تکامل رسيده است اين همان نظريه مادّيت تاريخ است.
از طرفى ديگر اين نظريه بر خلاف واقعيت خارجى است؛ زيرا نوع بشر در تکامل معنوى ومادى است ودر هر عصرى از تجربيات عصر ديگر بهره گرفته وبر ان مى افزايد وبه جلو مى رود.
پی نوشت :
(16) ر.ک: انحطاط تمدّن غرب، اسوالد اشپنگلر.
موعود شناسى وپاسخ به شبهات
بدون دیدگاه