خون خواهی از خون حسین (ع)
چکیده:
یکی از سؤالاتی که در زمینهی شهادت امام حسین علیهالسلام از گذشته مطرح بوده، آن است که اگر حادثهی شهادت ایشان چنین پر اهمیت بوده است، چرا خداوند در برابر آن عکسالعمل نشان نداده و عقوبت ظالمان را به تأخیر انداخته است. در این مقاله، با بررسی این موضوع در سه محور اصلی، به پاسخگویی این سؤال برآمده ایم. این سه محور عبارتاند از: 1. سنت الاهی در مهلت دادن به کافران، 2. بد سرانجامی اشقیای کربلا در همین دنیا از سه طریق گرفتار شدن به نفرین امام حسین و امام زین العابدین علیهماالسلام و قیام مهدی آل محمد علیهم السلام و انتقام گیری او از قاتلان و راضیان به قتل امام حسین علیهالسلام و 3. فراهم آمدن عذاب اصلی برای ایشان در قیامت)
متن:
قطعاً یکی از بزرگترین فجایع و بلکه بزرگترین فاجعه در تاریخ بشریت، ماجرای شهادت امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا و در سرزمین کربلا است؛ ماجرایی که در یک سوی آن حق به طور تمام قد، در مقابل باطل در سوی دیگر ایستاد. خداوند عادل و دادگر در عقوبت بانیان این ماجرای شوم تعجیل نفرمود. هر چند که اعمال خداوند، پرسش پذیر نیست(1)، اما در طول تاریخ، سؤالاتی در این زمینه مطرح شده که اگر امام حسین علیهالسلام، حجت بر حقّ خداوند بود، چرا خداوند انتقام خون او را از قاتلانش نگرفت و عذاب خود را بر ایشان فرو نفرستاد؟ چگونه است که با وقوع چنین حادثهای تلخ و سنگین آسمان به زمین نیامد و خشم عقوبت الهی جهان را فرا نگرفت؟ خداوندی که هنگام لجاجت اقوام گذشته در برابر پیامبران خود، عذاب بر ایشان نازل مینمود و حتی گروهی از بنی اسرائیل را به دلیل تخلف از «عدم جواز ماهیگیری در روز شنبه» مسخ و به بوزینه تبدیل کرد(2)، چگونه در برابر این حادثهی شوم عکس العملی نشان نداد؟ آیا این خود به منزلهی آن نیست که شیعیان ماجرای عاشورا را بیش از اهمیت واقعی اش بزرگ کردهاند؟ آیا اهمیت ماجرای عاشورا از ماهیگیری بنی اسرائیل در روز شنبه کمتر است؟!
در پاسخ به این پرسش، چند نکتهی مهم قابل توجه است:
1) سنت الاهی در مهلت دادن به بندگان
سنت الاهی آن است که به مخلوقات خود فرصت میدهد تا با استفاده از امکاناتی که در اختیارشان است، به آن چه که دوست میدارند، عمل کنند و تا آن جا که اقتضا میکند، از اعمال آنان جلوگیری نمیکند. هم به دوستان خود فرصت میدهد تا با عبادت او، به هدف خلقت خویش برسند و تکامل یابند و هم به دشمنان خود فرصت میدهد، تا با اعمال زشتشان- با آن که راه حق را پیش از آن شناختهاند- مشمول غضب خداوندی شوند. مثلا خداوند به بزرگترین دشمن خود که شیطان ملعون است، تا «وقت معلوم» فرصت داده تا به مبارزه با انبیای الاهی بپردازد و مردم را از «صراط مستقیم» منحرف سازد(3). پس سنت الهی در آن است که به بندگان خویش فرصت دهد تا با اعمال خود در آزمون های الهی موفق یا مردود شوند. لذا مهلت دادن به اشقیاء، دلیل بر عدم شقاوت آنان نیست. خداوند متعال در قرآن کریم، با صراحت به این سنت خویش اشاره میفرماید. آن جا که میخوانیم:
«آنان که کفر ورزیدهاند، گمان نکنند که مهلت الاهی به ایشان به سودشان است. مهلتی که به ایشان دادهایم، تنها برای آن است که بر گناهانشان افزوده شود و برای آنان عذابی دردناک مهیا شده است(4).»
2) سر نوشت شوم قاتلان امام حسین در همین دنیا
قبل از هر چیز باید بدانیم که دنیا و عقوبت دنیوی ملاک خوبی یا بدی انسانها نیست. دنیا به اندازهی بال مگسی نزد خدا ارزش ندارد.آن چه برای مؤمنین ملاک عمل بوده، آخرت است.با این حال باید گفت که آن گونه نبود که قاتلان امام حسین علیهالسلام در این سرا هیچ عقوبتی نبینند و با ناز و نعمت، زندگی گوارایی را تا پایان عمرشان بگذرانند. بلکه خون سیدالشهدا علیه السلام دامان ننگین ایشان را گرفت و سه عقوبت در همین جهان، آنان و طرز تفکر پلیدشان را به سختی کیفر نمود. در ذیل به بررسی این سه عقوبت دنیوی خواهیم پرداخت:
2-1) عقوبت عاجل: ابتلا به نفرین امام حسین و امام سجاد علیهما السلام
اولین عقوبت و کیفری که دشمنان امام حسین علیهالسلام را در این دنیا خیلی زود گرفتار خود کرد آن بود که اغلب آنان به فاصلهی کوتاهی پس از واقعهی کربلا به دلیل نفرین امام حسین علیه السلام بر ایشان، به نکبت و بدبختی گرفتار شدند. مثلا در روز عاشورا امام حسین علیهالسلام به عمر سعد فرمودند:گمان مبر به آن چه که تو را به آن وعده کردهاند، خواهی رسید! تو پس از من، اندکی از غذای عراق را خواهی خورد (و هرگز به عمارت ری که آن را در قبال کشتن من به تو وعده کردهاند، نخواهی رسید). هر چند عمر سعد با پوزخندی به این پیش گویی امام پاسخ داد، اما این پیش گویی خیلی زود به حقیقت پیوست و او توسط مختار کشته شد و هرگز به عمارت ری نرسید(5).
در ماجرایی دیگر، هنگامی که امام حسین علیه السلام از شدت تشنگی به سمت فرات رفت تا آبی بیاشامد، یکی از اشقیای کربلا که او را «زُرعَه» مینامیدند، تیری به سمت آن بزرگوار روانه ساخت. آن تیر بر گلوی نازنین امام نشست و از محل برخورد آن خون جاری شد. این کار او باعث شد که امام نتوانند حتی یک جرعه از آن آب بنوشند. امام او را نفرین فرمود و به پیشگاه الاهی عرضه داشت: «خدایا تشنگی را بر او بچشان!» آنان که مرگ او را گزارش کردهاند، گفتهاند که او به مرضی دچار شده بود که روی شکمش آب سرد میریختند و در عین حال، پشت او را با آتش گرم نگه میداشتند. چرا که او او از پشت در بدن خود احساس سرما میکرد و از جلو، گرما او را میآزرد. در همین حال چنان عطش بر او مستولی میشد که از آب و شیر آن مقدار میخورد که با خوردن آن مقدار، پنج نفر سیراب میشدند. اما پس از اتمام فریاد میزد: از شدت تشنگی هلاک شدم. بلای دیگری که بر سر او آمد، آن بود که شکمش همچون شکم شتر، تکه تکه شده بود و از آن حالت، رنج فراوان میبرد(6).
حرملة بن کاهل نیز سرنوشتی عجیب یافت. منهال بن عمرو میگوید: بر امام علی بن حسین علیهالسلام وارد شدم. امام از حال حرمله از من پرسید. به ایشان عرض کردم: هنگامی که از کوفه خارج میشدم، زنده بود و به مقام بالایی دست یافته بود. امام زین العابدین علیهالسلام سه مرتبه فرمودند: «خدایا بر او گرمای شمشیر را بچشان.» منهال پس از مدت زمانی به کوفه باز میگردد و این درست زمانی است که مختار ثقفی قیام کرده است. مختار حرمله را مییابد و دستور میدهد دستان و پاهای او را با شمشیر قطع کنند و بعد او را بسوزانند. منهال که شاهد این ماجراست، مختار را از نفرین امام سجاد علیهالسلام آگاه میکند و مختار به شکرانهی انجام میل باطنی آن حضرت، دو رکعت نماز میگزارد(7). آری چنین مرگ سختی، تنها بخشی از عقوبت ظالمان بر امام حسین علیه السلام بوده است.
2-2) بیزاری تمام آزادگان جهان از این عمل ننگین
آزادگان و احرار عالم نیز اشقیای کربلا را در عمق جان و فطرت پاکشان محکوم کردند و از آنان و عمل ننگینشان بیزاری جستند. میلیون ها شیعه و عاشق حسین بن علی علیهالسلام، با نفرین بر ظالمان بر آن حضرت، به خدای خویش تقرب جستند و در سوگ آن حضرت، اشک ماتم ریختند. هر چند که این بیزاری جویی در طول تاریخ، تنها منحصر به شیعیان و پیروان راستین اهل بیت علیهم السلام نبوده است. حتی گروه هایی از اهل سنت نیز، این جریان و این عمل ننگین را محکوم میکنند و از عاملانش بیزاری میجویند. حضور چنین گروه هایی در مزار امام حسین علیهالسلام در کربلای معلی و زیارت شهدای کربلا توسط این افراد، گواهی بر این مدعا است.
جالب این جا است که دایرهی این بیزاری جویی، از مرزهای اسلام نیز گذشته است. حتی هندوان در هند، همه ساله روز عاشورا را تعطیل نموده به سب یزیدیان همت میکنند. از سوی دیگر، نهضت امام حسین علیهالسلام به بسیاری از انسانها در طول تاریخ، درس آزادگی و عزت داده است. شیعه عزت و آبرویش را در مکتب امام حسین علیهالسلام آموخته است و دینداری اش را مرهون و مدیون به آن بزرگوار است.
درس آموزی نهضت حسینی نیز تنها به شیعیان محدود نمیشود؛ آن چنان که مهماتما گاندی هندو نیز از مرام حسین درس آموخته و نهضت خویش را بر گرفته از حسین بن علی علیه آلاف التحیه و الثناء می شمرد و امثال او در طول تاریخ فراوان اند.
آری! آن چه که زنده میماند و تا ابد مظهر عزت و آزادگی است، حق است که در کلام و رفتار و وجود حسین علیهالسلام تجلی یافت و آن چه از بین میرود تا ابد محکوم و منفور و نماد ستم و ظلم است، باطل است که در کلام و رفتار و وجود امویان تجلی کامل یافته است. عاشورا صحنهای است که بین حق و باطل مرزبندی میکند و تکلیف پیروان هر یک را تا ابد روشن میسازد؛ هر چند که در ظاهر، حق در آن مظلوم بوده و باطل بر حق پیروز شده باشد.
2-3) عقوبت عاجل: قیام قائم آل محمد علیهم السلام و انتقام از قاتلان امام حسین
سومین عقوبتی که (البته قدری از نظر زمانی دیرتر ولی در همین عالم) در جهت خونخواهی امام حسین علیهالسلام، بر دشمنان و قاتلان آن حضرت وارد خواهد شد، قیام مهدی آل محمد علیهم السلام و بازخواست او از فرزندان اشقیای کربلا، بابت رفتار ننگین پدران ایشان است! در توضیح باید گفت که هر چند که فرزندان آن گمراهان در قتل امام حسین علیهالسلام دخالت مستقیم نداشتند، اما به رفتار پدران خود در طول تاریخ افتخار میکردند و میکنند و در روز عاشورا شادمان اند. در زیارت عاشورا، اشارتی بر همین موضوع رفته است؛ آن جا که می گوییم:
«و هذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان، بقتلهم الحسین صلوات الله علیه»
« و روز عاشورا روزی است که فرزندان زیاد و فرزندان مروان بابت شهادت امام حسین علیهالسلام خشنودند.»
در کنار این موضوع باید دانست که کسی که راضی به عمل گروهی باشد، در اعمال آنان شریک است؛ چه آن عمل، عملی پسندیده باشد و چه عملی نکوهیده. حتی گاهی او را به خاطر رضایتش از آن عمل، جزئی از آن گروه دانستهاند.
امیرالمؤمنین علیهالسلام در این باره فرمودند:
«کسی که راضی به رفتار گروهی باشد، همانند آن است که در میان ایشان باشد و اگر رفتار آن قوم رفتار باطلی باشد، دو عقاب برای او است! عقابی برای انجام فعل و عقابی برای رضایت داشتن به انجام آن!»(9)
لذاست که فرزندان قاتلان سیدالشهدا علیهالسلام -که به فعل پدران خویش راضیاند- در عقاب این جنایت با پدرانشان شریک اند. آنان که به ظلمی که پدرانشان بر امام حسین علیهالسلام روا داشتند افتخار میکنند، مستحقّ عقوبت اند و شایسته است که فرزند حسین علیهالسلام، انتقام خون جدّ خویش را از آنان بستاند. یکی از اصحاب امام رضا علیه السلام، از آن حضرت در مورد صحت این ادعا- که ظاهراً در حدیثی از امام صادق علیهالسلام نقل شده است- پرسش نمود و گفت: اگر این حدیث درست باشد، کلام الاهی چه میشود که فرمود:
«و لا تزر وازرة وزر أخری»(10)
امام رضا علیهالسلام فرمودند: کلام خداوند بر حقّ است؛ اما باید بدانی که فرزندان ایشان، بر فعل پدران خود راضیاند و به آن افتخار میکنند… بدان که اگر فردی در مشرق زمین کشته شود و فردی در مغرب زمین به قتل او راضی باشد، فرد دوم نزد خداوند در عمل فرد نخست شریک است. لذا قائم عجّل الله تعالی فرجه الشّریف ایشان را به عمل پدرانشان عقوبت خواهد فرمود(11).
به همین جهت است که یکی از شعارهای امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف به هنگام ظهور، خون خواهی امام حسین علیهالسلام است. آن حضرت انتقام خون جدّ مظلوم خود را از راضیان به قتل وی خواهد ستاند.
امام رضا علیهالسلام فرمودند: لشکری از فرشتگان برای یاری امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا به کربلا آمد که تعدادشان 4000 نفر بود. آنان هنگامی به کربلا رسیدند که امام حسین علیهالسلام به شهادت رسیده بود. آن فرشتگان در عزای سیدالشهدا علیهالسلام در آن مکان مقدس باقی ماندند و پیوسته در حالت اندوه و پریشانیاند تا آن هنگام که قائم ما عجّل الله تعالی فرجه الشّریف قیام نماید. در آن روز آنان از یاوران قائم عجّل الله تعالی فرجه الشّریف خواهند بود و شعارشان خون خواهی برای امام حسین علیهالسلام است(12).
بنابر این یکی از علل تأخیر در عقوبت ظالمان کربلا و راضیان به فعل آنان، انجام این خون خواهی در زمان ظهور حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف است؛ روزی که شیعیان بیصبرانه منتظر رسیدن آن هستند و برای تعجیل در فرا رسیدنش دعا میکنند؛ روزی که انتقام مصائب سختی که بر اهل بیت علیهم السلام و شیعیان ایشان در طول این سالیان دراز رفته، ستانده خواهد شد؛ روزی که شیعه در رثای سالار شهیدان، بر سر دشمنان اهل بیت علیهم السلام فریاد خواهد کشید:
«بأیّ ذنب قتلت»
باشد که بدین وسیله، مرهمی بر دل غمگین و زخم خوردهی آل رسول علیهم السلام نهاده شود و اندکی از آلام و دردهای آنان کاهش یابد. ان شاء الله.
3) قیامت: جایگاه خون خواهی از خون حسین علیه السلام:
سومین نکتهای که در این بحث باید مورد توجه قرار گیرد آن است که خداوند متعال قیامت را برای عقوبت دشمنان خود برگزیده است. در طول تاریخ، بسیاری از جنایتکاران در این دنیا در قبال کردار خود پاسخ گو نبودهاند و در روز حساب، باید در پیشگاه عدل الاهی حاضر شوند و جزای اعمال خویش را ببینند.
هنگامی که امام حسین علیه السلام به شهادت رسید، گروهی از اشقیای کربلا نزد سر آن بزرگوار شراب نوشیدند و به رقص و پایکوبی پرداختند. در برابر این هتاکی بی شرمانه به اذن خداوند متعال، قلمی از جنس آهن بر آنان فرود آمد و با خطی از خون بر دیوار نوشت: آیا گمان کرده اند که حسین علیه السلام را میکشند و در قیامت، از شفاعت جدش بهره مند میشوند؟ آن ظالمان چون چنین دیدند، مستی از سرشان پرید و از شدت ترس پراکنده شدند(9).
آری! عذاب الاهی برای آنان که با فرزند رسول خدا صلّی الله علیه و آله چنین جنایتی را روا داشتند، مهیا شده است. قیامت سرایی است که بر تمام اعمال انسانها رسیدگی خواهد شد و هیچ عملی هر چند که به اندازهی ذرهای کوچک باشد، از این محاسبه مستثنی نخواهد بود و در آن روز، هر کس جزای خود را خواهد دید. از امام رضا علیهالسلام نقل شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: برای قاتل حسین علیهالسلام در جهنم تابوتی مهیا میشود. او در آن تابوت عذابی میبیند که معادل نصف عذاب کلّ اهل دنیاست. او پیوسته در آن تابوت خواهد بود تا خداوند او را در جهنم پایین برد. از تابوت او بوی تعفنی برخواهد خواست که اهل جهنم از آن به حضرت حق پناه میبرند. او و آنان که او را در قتل حسین یاری کردند، پیوسته در جهنم خواهند بود و هنگامی که پوست آنان [از شدت عذاب] از بین برود، پوستی دیگر بر تنشان خواهد رویید [تا بار دیگر عذاب الاهی و کیفر کار زشت خود را ببینند]. عذاب لحظهای بر ایشان فروکش نخواهد کرد و از بدترین نوشیدنیهای جهنم به ایشان خواهند نوشانید. وای بر آنان و بر عذاب سختشان در آتش!(14)
در پایان باید گفت که خداوند متعال در عقوبت کردن بندگان کافر و گناه کار خویش آزاد است که بنا بر حکمت خویش، در این دنیا و یا در سرای باقی و یا در هر دو سرا، آنان را به جزای اعمالشان برساند. بندگان را نسزد که در مورد فعل خداوند چون و چرا کنند.
اما در مورد دشمنان امام حسین علیهالسلام و قاتلان آن حضرت، که در کمال شقاوت، دست به چنین جنایتی زدند، هر سه نوع عقوبت را در نظر گرفته است. اول آن که آنان را در همین دنیا عقوبت فرمود و از سه طریق گرفتار شدن به نفرین امام حسین و حضرت زین العابدین علیهماالسلام، بیزاری جویی تمام آزادگان جهان از آنان تا روز قیامت و روشن شدن بطلان عقیده و اندیشهی ایشان و هم چنین بازخواست امام زمان علیهالسلام از فرزندان ایشان به دلیل رضایت بر این عمل ننگین، ایشان را کیفر کرد. دوم آن که به برخی از آنان مهلت داد تا بر گناهان خود بیفزایند و پس از پایان عمر و مرگ ایشان، طعم عذاب خود را بر آنان بچشاند. سوم آن که به بعضی دیگر از این ظالمان طعم هر دو عذاب دنیوی و اخروی را چشاند و انتقام خون حجت خود را از ایشان ستاند.
لذا این که گفته شود، قاتلان امام حسین علیهالسلام به غضب و خشم الهی گرفتار نشدند و از همین جا میتوان فهمید که ماجرای کربلا آن چنان که برخی میگویند، اهمیت چندانی نزد خداوند متعال ندارد، به نظر نادرست است و هرگز نمیتوان با طرح چنین پرسشهایی، از دامان بنی امیه و غاصبان خلافت نبوی، این ننگ بزرگ را پاک کرد.
1) سورهی انبیاء آیهی 23
2) سورهی اعراف آیات 163 تا 166
3) سورهی ص آیات 80 تا 83
4) سورهی آل عمران آیهی 178
5) مناقب ابن شهر آشوب ج4 ص55
6) بحار الانوار ج 45 ص 311
7) امالی شیخ طوسی مجلس نهم ص238
8)بحارالانوار ج 98 ص 293
9) نهج البلاغه حکمت 154
10) سورهی انعام آیهی 164
11) علل الشرایع ج1 ص 229
12) امالی شیخ صدوق ص 129
13) بحارالانوار ج 45 ص 305
14) عیون اخبار الرضا ج2 ص 47 باب 31