حالت توبه آن است که انسان خود را در مورد انجام گناه واقعاً مقصر بداند و توبۀ حقیقی و خالصانه باید همراه با اصلاح اعمال و ترک بدون بازگشت گناه و معاصی باشد و این امر بسیار مشکل مینماید. در این خصوص راهکارهایی وجود دارد که توجه به آن راهکارها میتواند موجب تنبّه و بیداری آدمی گردد و او را به منزل توبه و رسیدن به حالت ارزشمند و نورانی توبه، رهنمون گردد. در ادامه به برخی از این راهکارها اشاره میشود
راهکارهای دستیابی به حالت توبه
.همانطور که بیان شد، حالت توبه آن است که انسان خود را در مورد انجام گناه واقعاً مقصّر بداند و علاوه بر اینکه «استغفرالله» میگوید و از خداوند عذرخواهی مینماید، در دلش هم از خداوند متعال شرمنده باشد. اگر چنین حالتی برای آدمی پدید آید، قطعاً توبۀ او پذیرفته میشود، گناهان او بخشیده میشود و پروندۀ سفید و درخشانی فرا روی او گشوده خواهد شد که میتواند سرآغاز ادامۀ حرکت به سوی خداوند تبارک و تعالی باشد
در واقع میتوان گفت: توبه، بیش و پیش از آنکه یک عمل باشد، یک حالت است. حالت ارزشمندی که به دنیا و آنچه در آن است، ارزندگی دارد. ماهیّت این حالت، با ذکر یک مثال روشنتر خواهد شد
استاد بزرگوار ما، مرحوم آیت الله العظمی بروجردی«ره»نقل میکردند: زمانی که من در بروجرد زندگی میکردم، با یک ملّای مکتبی که در مکتب خانه به کودکان درس میداد کاری داشتم و نزد او رفتم. حین صحبت، یکی از شاگردان او وارد مکتب شد، وقتی ملّای مکتب او را دید، به من گفت: آقا این نوجوان، مجسمۀ شرم و حیا است و من با حیاتر از او ندیدهام. وقتی علّت را جویا شدم، گفت: چند روز پیش مادر این نوجوان نزد من آمد و از او شکایتی داشت و قرار شد او را تنبیه کنم. این پسر از اینکه نزد من رسوا شده است، خیلی خجالت کشید و شرمنده شد، به قدری که وقتی میخواستم به دست او چوب بزنم با حالت سرافکندگی در مقابل من ایستاده بود و از شدّت شرمندگی یارای بلند کردن دست خویش را نداشت. سر او به پائین افتاده بود و دستهایش رها بود و خجالتزدگی که سراسر وجودش را فراگرفته بود، به او اجازه نمیداد دست خود را بالا بیاورد که من به او چوب بزنم
انسان باید در مقابل پروردگار خویش به چنین حالتی برسد تا بتواند منزل توبه را با موفّقیّت پشت سر بگذارد. امّا نکتۀ مهم و قابل توجّه اینکه رسیدن به چنین حالتی مشکل است و در بسیاری از موارد، علیرغم اینکه انسان میداند باید توبه کند و از نتایج و فوائد رسیدن به حالت توبه نیز اطّلاع دارد، ولی نمیتواند دست از گناهان خود بشوید و حقیقتاً توبه نماید
افزونبراین،توبۀحقیقیآناستکهخالصانهباشدوازعمقجانآدمی سرچشمه گرفته باشد. قرآن کریم انسان را به چنین توبهای ترغیب می فرماید
بنابراین توبۀ حقیقی و خالصانه باید همراه با اصلاح اعمال و ترک بدون بازگشت گناه و معاصی باشد و این امر بسیار مشکل مینماید
در این خصوص راهکارهایی وجود دارد که توجّه به آن راهکارها میتواند موجب تنبّه و بیداری آدمی گردد و او را به منزل توبه و رسیدن به حالت ارزشمند و نورانی توبه، رهنمون گردد. در ادامه به برخی از این راهکارها اشاره میشود
1) تضرع و زاری به درگاه خداوند سبحان.
یکی از الطاف بسیار بزرگی که خداوند تبارک و تعالی نسبت به بندگان خویش دارد و نزد آنان مغفول است، اینکه حضرت پروردگار، بسیار بیشتر از آدمیان مشتاق کمال آنان میباشد و در این راستا به یاری بندگان مؤمن خود میشتابد.[3] سالک در مسیر حرکت به سوی خدای رحمان همواره کمکرسانی و مددکاری حقتعالی را به وضوح میبیند و از آن در جهت ادامۀ مسیر، بهره میبرد. در واقع اگر پویندۀ راه کمال، حرکت را شروع کند و همّت داشته باشد، خداوند در بن بستها به فریاد او میرسد و در گرفتاریها دست وی را خواهد گرفت
یکی از موانع مهم و اساسی سیر و سلوک، گناه و نافرمانی خداوند است و سالک برای رهایی از این مانع، باید از خود خداوند طلب کمک و یاری کند و توفیق توبه را از او بخواهد. اگر توفیق از جانب پروردگار متعال نصیب انسان نشود، محال است بتواند در سیر و سلوک خود پیشرفت نماید
«وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکی مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً] »[4
بنابراین سالک باید به درگاه حضرت ربّ العالمین برود و با تضرّع و زاری و التماس، توفیق دست کشیدن از گناهان و بازگشت به سوی خداوند تبارک و تعالی را بگیرد
پویندۀ راه حقیقت باید با خدای خویش رابطۀ عاطفی برقرار کند و در دل شب با او درد و دل کند، تضرّع و زاری داشته باشد، با خدای مهربان اظهار قصور و تقصیر داشته باشد و بالأخره نظیر عبد کوچکی که در مقابل مولای بزرگ خویش قرار دارد، همیشه یک ذلّتی در مقابل خداوند تعالی داشته باشد. و به واسطۀ این رابطۀ عاطفی، توبه کند
اساساً رسیدن به مقامات والای عرفانی و نیل به درجات معنوی، بدون ارتباط محبّت آمیز و عاطفی با خداوند آن هم در دل شب، امکان پذیر نیست. امام حسن عسکری«علیهالسّلام»میفرمایند
پهلوهایشان از بسترهاى خواب تهى مىشود، پروردگارشان را در حال بیم و طمع مىخوانند، و از آنچه روزى آنها کردهایم انفاق مىکنند، پس هیچ کس نمىداند چه چیزهایى از مایههاى روشنىبخش دیدگان، به پاداش کارهایى که مىکردهاند براى آنها پنهان داشته شده است
این رابطۀ عاطفی، اهل معرفت را مدهوش میکند. بعضی اوقات حالت خشیت برای آنان پدید میآورد و در برخی موارد، حالت رحمت. و در هر دو صورت آنان را در دل شب مدهوش میکند. وقتی چنین شد، هیچ توجهی به هیچجا و هیچکسی ندارند به جز معاشقه و مکالمه با خداوند منّان، یعنی همان رابطۀ عاطفی، یعنی همان که قرآن کریم میفرماید:«تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً»؛ گاهی ظهور حقیقت در دل این افراد با خشیت است و گاهی با طمع، امیدواری و رحمت می باشد و در هر دو صورت، نماز شب آنان را مدهوش میکند. هر دو حالت خشیت و رحمت را دارند و هیچ کدام این حالات نیز بر دیگری غلبه پیدا نمیکند:«یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً». اگر اینگونه رابطهها و معاشقهها بین بنده و خدا نباشد، زندگی تکرار مکررّات است و این زندگی خیلی خسارت دارد
لذّت افرادی که با خداوند رابطۀ عاطفی دارند، منحصر به آخرت نیست؛ بلکه در همین دنیا و در دل شب نیز لذّات معنوی را درک میکنند. چنانکه قرآن کریم میفرماید: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُن»، آن افراد در دل شب لذّتی دارند که هیچ کس نمیتواند درک کند مگر خود، اهل آن باشد
لذا پیامبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم»فرمودند: «دو رکعت نماز نزد من از دنیا و آنچه در دنیا است، محبوبتر است
خوشا به حال افرادی که از این لذت ها بهرهمند میشوند و میتوانند در دل شب مسیر پر فراز و نشیب سیر و سلوک را برای خویش هموار سازند و با معاشقه و مکالمه با خداوند، راه را بپیمایند