لعن بر قاتلان امام حسین (ع)
از کودکی یادمان دادند که بعد از نوشیدن جرعه های آب بگوییم «سلام بر حسین، لعنت بر یزید»، بزرگتر که شدیم و زیارت عاشورا را درک کردیم باز هم تلاقی زمانی لعن و سلام را دیدیم. ثواب سلام بر امام و یارانش که دیگر جای پرسیدن ندارد، اما به راستی چرا در زیارتهایی چون زیارت عاشورا، لعن دشمنان امام (ع) تا این حد مورد تأکید است؟
در ابتدا لازم است که تفاوت میان دو مفهوم سبّ و لعن را بدانیم و بعد منافات نداشتن لعن با روح تعالیم اسلامی را روشن می کنیم.
سبّ به معنای دشنام دادن است و در قرآن از آن نهی شده است. در آیه108 سوره انعام آمده است: ” کسانی که غیر خدا را می پرستند دشنام ندهید که از سر دشمنی و نادانی خداوند را دشنام دهند”. در این آیه ما یکی از ادب های دینی را شاهدیم که با رعایت آن، راه بی حرمتی به مقدسات خودمان را می بندیم.
لعن به معنای لعنت و نفرین کردن است. لعن خداوند یعنی دور ساختن از رحمت و عفو و مغفرت خویش اما توسط ملائکه و دیگر لعن کنندگان، طلب دوری از رحمت خدا برای لعنت شوندگان است.(1)
لعن در قرآن از طرف خدا، ملائکه و دیگر لعن کنندگان به کافران و منکران و ظالمان و دروغ گویان آمده است: «ان الله لعن الکافرین و اعدّ لهم سعیراً؛ خداوند کافران را لعن میکند و عذاب را برای آنان آماده کرده است».(2)
اعلام انزجار
و اما بر می گردیم سر موضوع اصلی خودمان یعنی لعن قاتلان امام حسین (ع)، برای توضیح باید بگوییم درست است که قاتلان امام حسین از دنیا رفتهاند، ولی کار آنها همواره مورد تنفر ما است و ما با لعن آنان، از عمل زشتشان اعلام تنفر و خودمان را از حزب شیطان جدا می کنیم. در اهمیت آن می توان به حدیث پیامبر اشاره کرد، طوری که رسول اکرم صلی الله علیه و آله، فرمودند: خداوند عالمیان لعنت کند بر کشنده حسین و کسانی که دوست و یاور و ناصر ایشان است و بر جماعتی که از لعن چنین کسانی به غیر تقیه ساکت می شوند.
و در ادامه می فرمایند: آگاه باشید به درستی خداوند عالمیان برای کسانی که از روی رحمت و شفقت در مصیبت حسین(ع) گریه می کنند و برای کسانی که بر دشمنان او لعنت می نمایند و برای کسانی که سینه شان پر از عداوت و غیظ و کینه بر دشمنان حسین است، صلوات و رحمت می فرستد. آگاه باشید به درستی کسانی که راضی باشند بر کشتن حسین، شریک قاتلان او خواهند شد و آگاه باشید کسانی که حسین را کشتند و یاوران ایشان و تابعان و اقتدا کنندگان بر ایشان، همگی بری از دین خدا هستند.(3)
دشمنم با همه اعدای تو یار…
در حدیث قدسی آمده است: خداوند به موسی(ع) فرمود: آیا هرگز کاری برای من انجام دادهای؟ موسی عرض کرد: برایت نماز گزاردم، روزه گرفتم، صدقه دادم و تو را یاد کردم؛ خداوند فرمود: نماز برهان و حجّت برای توست؛ روزه سپر تو در برابر آتش جهنم است؛ صدقه، سایة سرت (در روز قیامت) و یاد من، نوری برای تو است، اما چه کاری برای من کردهای؟ موسی(ع) عرض کرد: مرا به کاری که برای توست راهنمایی فرما. خداوند فرمود: آیا هرگز برای خاطر من با کسی دوستی یا دشمنی کردهای؟ موسی دانست که برترین اعمال، دوستی و دشمنی به خاطر خداست». (4) در روایتی آمده است که ایمان، دوستی اولیای خدا و دشمنی با دشمنان خدا است.(5)
در زمینه حب و بغض به خاطر خدا، به نقل از شیعه و سنی نبی اکرم میفرماید: «حب و بغض به خاطر خداوند، واجب است»، (6) بنابراین، یکی دیگر از فلسفههای زیارت عاشورا را تحکیم حب و بغض به خاطر خدا می توان برشمرد. بر همین اساس ، تولی و تبری از فروع اسلام است و در فرهنگ اسلامی و خصوصا شیعه جایگاه خاصی دارد .
تولی به معنای دوست داشتن دوستان خدا و تبری به معنای بیزاری جستن و تنفر از دشمنان خداست.
تولی و تبری، محدوده و اساس گرایش ها، موافقت ها و مخالفت های مسلمان را در ارتباطات انسانی مشخص می کند.
اگر باید با اولیای خدا دوستی کرد، با دشمنان خدا هم باید دشمنی کرد. این فطرت انسانی است و عامل تکامل و سعادت آدمی است. اگر «دشمنی» با دشمنان خدا نباشد، به تدریج رفتار انسان با آنها دوستانه می شود و در اثر معاشرت، رفتار آنها را می پذیرد و حرفهای آنان را قبول می کند و کم کم شیطان دیگری مثل آنها می شود.
قرآن می فرماید باید به حضرت ابراهیم(ع) و یاران او تأسی کنید. حضرت ابراهیم(ع) در فرهنگ اسلامی جایگاه بسیار رفیعی دارد. پیغمبر اکرم(ص) هم میفرمود من تابع ابراهیم هستم.
ابراهیم(ع) و یارانش به بتپرستانی که با آنها دشمنی کردند و ایشان را از شهر و دیار خود بیرون راندند، گفتند: «انّا برئاء منکم؛ ما از شما بیزاریم.» بعد می فرماید: بین ما و شما تا روز قیامت دشمنی و کینه برقرار است؛ مگر اینکه دست از خیانتکاری بردارید.»
لعن و نفرین و دشمنی با کافران و بدکاران و ظالمان، اعلام تنفر از کفر، بدی و ظلم است. مؤمن همان گونه که عشق به خوبی، نیکی و عدالت و پاکی دارد، از زشتی، بدی و ستمگری بیزار است. نمیتواند قلبی پاک باشد، اما از ستم، زشتی، پلیدی و خیانت بیزار نباشد. لعن بر کافران و ظالمان اعلام همین حقیقت است.
تنها دوستی دوستان خدا کافی نیست؛ اگر دشمنی با دشمنان خدا نباشد، دوستی دوستان هم از بین خواهد رفت. اگر سیستم دفاعی بدن نباشد، سیستم جذب هم، نابود خواهد شد. مهم این است که جای جذب و دفع را درست بشناسیم.
نمی توانیم از برکات حسینی استفاده کنیم مگر اینکه اوّل دشمنان او را لعن کنیم، بعد بر او سلام بفرستیم. قرآن میفرماید:«أشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم ».(7)
پس در کنار سلام، باید لعن باشد و در کنار ولایت، تبرّی و اظهار دشمنی نسبت به مخالفان اسلام.
برپایی مجالس عزاداری و لعن و نفرین ها، باید با معنا و جهت دار باشد، به طوری که نفرت از یزیدهای زمانه را به دنبال داشته باشد، نیز روحیه یاران با وفای امام به نمایش در آید و شعارها بر پایه شعور باشد.
پس لعنت خدا بر ظالمان و قاتلان حسین (ع) که لعنتشان تا ابد پابرجاست
پی نوشت ها:
1. المیزان، ج1، ص 390.
2. احزاب (33) آیه 64.
3. مقتل علامه مجلسی
4. میزان الحکمه، ج 2، ص 966.
5. همان، ص 944.
6. کنزالعمّال، ح 24688
7. فاطر (35)، آیه 6
8. فتح (48)، آیه 29.
برگرفته از مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی